Discoverرادیو فیکشن (داستان)حکایات الوحوش- قسمت سوم-خرسها-شغالها-گاوها - عمار پورصادق
حکایات الوحوش- قسمت سوم-خرسها-شغالها-گاوها - عمار پورصادق

حکایات الوحوش- قسمت سوم-خرسها-شغالها-گاوها - عمار پورصادق

Update: 2024-10-131
Share

Description

حکایات الوحوش- قسمت سوم-خرسها-شغالها-گاوها - عمار پورصادق - اصل کف گرگی


شغالها:

شغال‌ها خوشبخت‌ترین خانواده جنگل بودند چون کسی توی خانه ازشان نمی‌پرس نمی‌پرسید از ننه شغال نمی‌پرسید شام چی داریم نتیجه آنها هرچی به دستشان می‌رسید می‌خوردند  بچه شغال که بابا شغال در حال تعمیر ریش تراش برقی خودش بود  بچه شغال با احوالپرسی کرد و گفت امروز توی جنگل بین بچه هدهد و بچه شیر و بقیه جر و بحث بود. بعد خودش ادامه داد چه هدهد می‌گفت پدرم عاقل‌ترین حیوان جنگل است و او باید سلطان جنگل باشد بعد بچه شیر عصبانی شد و از پدرش دفاع کرد  و چه شغال حاضر شود بابا شغال گفت هیچ وقت توی جنگل عدالت برقرار نبود مثلاً ما غال‌ها اولین بار کف گرگی را اختراع کردیم لی گرگ‌ها از آن به نفع خودشان استفاده کردند  یا مثلاً ما اولین بار به شهر ولی باز هم حیوانات دیگر مثل روباه یا گرگ‌ها این را به اسم خودشان تمام کردند تی کلاغ‌ها هم از ما از نام ما از وجود ما از هویت ما بهره‌برداری سوء کرده‌اند. بابا شغال در آن لحظه احساساتی شد و قطره اشکی از گوشه‌ی چشمش چکید که افتاد توی خورش. ننه شغال گفت: غذات رو بخور مرد. این روش بچه تربیت کردن نیست.

گاوها:

راستیتش گاوها از آن خانواده‌هاش نبودند یعنی اصلاً اهل جنگل و وحوش نبودند ولی راه گم کرده بودند و برای همیشه در جنگل سکنا گزیده بودند بچه گاو که آمد خانه از مامان گاه پرسید مامان امشب شام چی داریم

راستش امشب شام عایش است بچه گفت که این اصطلاح را نشنیده بود گفت مامان آیش یعنی چی بابا گاو گفت اینکه استراحت یعنی هر چیزی که از معده دوم داری بیار تو معده سومت و دوباره شروع کن به حذف کردن خیلی کیف داره امروز چه خبر بود بچه گاو شروع به تعریف ماجرای امروز ین بچه‌های جنگل کرد  بابا گفت از حیوونای جنگل معده سوم ندارند ما مهم‌ترین موجودات جنگلیم تازه مهم‌ترین موجودات شهر هم هستیم ما می‌تونیم همیشه در روزهای سخت یه چیزی رو از معده‌های گذشته از دوره‌های قدیم از زمان قاجار بیاریم بیرون و دوباره بخوریم و خوشحال بشیم

 و گفت یه به ما میگن باید از جنگل برید مگه ما مال جنگل نیستیم ا درست‌ترش جنگل مال ما نیست مامان گاوه گفت ما ما اتفاقاً همیشه گفتیم ما هیچ وقت به فکر منافع شخصی خودمون نبودیم لی یک دست‌های پنهانی شهر و اونجا مورد آزار و اذیت قرار بگیریم ازمون سوء استفاده بشه من همچین چیزیو دوست ندارم  بابا گاو گفت یواش‌تر زن این روش درست تربیت بچه نیست. چرا مث گاو با بچه صحبت می‌کنی؟

ننه گاو گفت: اتفاقا از وقتی جد بزرگم از هندستون برگشت فهمیدم تربیت صحیح و عزت و احترام واقعی به گاوها در هندستون اتفاق می‌افته. پس مث چی با بچه‌ام صحبت کنم.

ننه گاوه که احساساتی شده بود به گریه افتاد. بابا گاوه گفت: ای بابا عجب غلطی کردیم. زن بس کن. شیرت خراب میشه.

....



Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

Comments 
In Channel
همزاد پروری

همزاد پروری

2024-11-1208:03

loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

حکایات الوحوش- قسمت سوم-خرسها-شغالها-گاوها - عمار پورصادق

حکایات الوحوش- قسمت سوم-خرسها-شغالها-گاوها - عمار پورصادق