Discoverرادیو فیکشن (داستان)حکایات الوحوش - قسمت اول - عمار پورصادق
حکایات الوحوش - قسمت اول - عمار پورصادق

حکایات الوحوش - قسمت اول - عمار پورصادق

Update: 2024-10-131
Share

Description

حکایت الوحوش :

هدهدها:

در سالهای خیلی خیلی دور که فکر نکنید امروز بود و در یک جنگل خیلی خیلی دور و سیاه و تاریک حیوانها در کنار هم زندگی که چه عرض کنم. روزگار می‌گذراندند. در این بین و در لایه‌ی دوم جنگل هدهدها یکی از خانواده‌های پرنده ها بودند که آدرسشان جنگل سیاه طبقه دوم بود. از ذکر جزییات آدرس به دلایل زیست محیطی معذوریم.

هدهدها خانواده‌ی خوبی بودند و به خوشی روزگار به سرمی‌آوردند تا وقتی که جوجه شان سر از تخم بیرون آورد وکمی با بچه محل‌هایشان گشت. از همان موقع بچه‌ای نه بازیگوش که فراتر از آن پرسشگر شد. روزی بچه هد هد به خانه آمد و از مادرش پرسید: مادر درسته که ما هدهدها خیلی عاقلیم؟ مادر مشغول کارهای خانه بود ولی پدر کمی با تلویزیون و کمی هم توی روزنامه بود. عینکش را داد بالا و گفت: بیا سوالت رو از من بپرس. بچه هد هد چریک چریک پرید و خودش را به پدر رساند و گفت: درسته ما عاقل‌ترین حیوانات هستیم؟

پدر دستی به سبیلش کشید و با فیگور نیچه‌ای اش گفت: آره. به نظرم همینطور باشه. بچه هد هد دوباره چریک چریک نزدیک تر شد و گفت: پس چرا به ما می‌گن شانه به سر؟

ننه هد هد حوصله اش سر رفت و گفت: ای بابا. خوب ببین دیگه ما همه روی سرمون شونه داریم به خاطر همین بهمون میگن شانه به سر.

بچه هد هد که هنوز داشت دور خودش می‌چرخید گفت: بذار قانع نشم. بابا هد هد گفت:چرا بچه جان.

 بچه هد هد گفت: خوب آخه بچه های محل می‌گن. بابات کچله اون شونه چیه رو سرشه.

بابا هد هد در جا پرید و البته با سر خورد به سقف و دوباره افتاد کف هال خانه. به همین دلیل ننه هدهد  تندی آب قند درست کرد و آورد بالای سر بابا هدهد. بعد با غضب به بچه هد هد گفت: دیگه حق نداری پاتو تو کوچه بذاری.

 بابا هد هد اما به هوش آمد گفت: ای بابا خانم با بچه درست حرف بزن. یه حرفی زده.

ننه هدهد گفت: ما رو ببین از کی داریم دفاع می‌کنیم. این تو و این بچه‌ی کوچه‌ایت و این هم مملکتت.

بابا هدهد آمد اوضاع را راست و ریست کند گفت: خوب ببین بچه‌جان. اینها مهم نیست. عاقل بودن یعنی کی بیشتر توی جنگل علم اقتصاد و مدیریت مالی می‌دونه.

بچه هدهد گفت: اقتصاد و مدیریت مالی یعنی چی؟

ننه هدهد که داشت بابا هدهد را به تنظیمات کارخانه‌ای روی مبل بر می‌گرداند گفت: بچه تو چقدر فضول... کنجکاوی؟ همین رو فعلا از پدرت شنفته داشته باش تا بعد.

 

شیرها:

اما بچه‌های محل یا کوچه که حالا دقیقا معلوم نیست توی جنگل چطور یک سری پرنده آن بالا چهار راه تشکیل می‌دهند دور هم جمع شده بودند و حرف می‌زدند. بچه‌هدهد  گفت من از پدرم پرسیدم که چطوری ما از همه باهوش‌ترو عاقل تریم پدرم گفت به شانه روی سر ما نیست به اینه که ما چقدر علم اقتصاد و مدیریت مالی بلدیم. 

 بچه شیر نعره‌ی نیمه‌ای زد و گفت:  یعنی میگی بابای من که سلطان جنگله هیچی از اقتصاد سرش نیست.

بچه هد هد گفت: یعنی بابات از بودجه ریزی و مدیریت منابع مالی و استخدام نخبه ها خبر داره؟

بچه شیرگفت: همه‌ی این حرفای قلنبه سلمبه که میزنی عموم که خارج بوده خبر داره.

بعد چیزی نگفت و  ابروهاش رفت توی هم. گفت حتماً اینو از بابام می‌پرسم.

 بچه خرس که تازه از خواب بیدار شده بود خمیازه‌ای کشید و گفت: ای بابا شما سر چی دارین دعوا میکنین؟ همه می‌دونن عاقل‌ترین اون حیوونیه که همیشه در حال استراحته و کار الکی انجام نمیده.

 بچه یوزپلنگ که خیلی کم پیدا بود و در حقیقت همیشه در حال رفت و برگشت و گشتن دنبال شکارهای الکی مثل موش و سوسک و همستر جنگلی بود خودشو به بحث رسوند و گفت با منی؟ همه میدونن ما یوز پلنگا بهترین حیوونهای جنگلیم و از همه تند و تیزتر و باهوش‌تری و عاقل‌تریم. نشون به اون نشون که روی تمام پیراهن‌های تیم ملی عکس مارو می‌زنن.

  بچه شیر گفت: از بس شماها غایبین و هیچ جا حضور ندارین همه عاشقتونن! هی تمام روزهای هفته منتظرن تا بیاین! حالا نگو فقط مشغول شکارهای الکی هستین. الان این همستری که می‌خوای بگیری اصلاً کو کجاست؟ چقدر ارزش داره؟ 

 بچه هدهد دوباره حرفش را تکرار کرد. بچه خرس  دستی به شکمش کشید و گفت خب اقتصاد یعنی چی؟ ما  هم حیوون‌هایی هستیم که هیچ وقت از سال هیچی نمی‌خوریم اگر پیدا شد می‌خوریم. اونم مثل خرس. ولی در عوض شیش ماه از سال خواب خوابیم بدون ذره‌ای مصرف انرژی. تازه بقیه‌ی حیوونهای جنگل میان شارژرشون رو میزنن به ما.

 ..........




Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

Comments 
loading
In Channel
همزاد پروری

همزاد پروری

2024-11-1208:03

loading
00:00
00:00
1.0x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

حکایات الوحوش - قسمت اول - عمار پورصادق

حکایات الوحوش - قسمت اول - عمار پورصادق