Discoverدویچه وله فارسی | همه گزارش‌هانسل جوان ایران؛ گرفتار در تنگنای سرکوب، تحریم و جنگ
نسل جوان ایران؛ گرفتار در تنگنای سرکوب، تحریم و جنگ

نسل جوان ایران؛ گرفتار در تنگنای سرکوب، تحریم و جنگ

Update: 2025-10-20
Share

Description

جوانان ایران در دام اقتصاد فروپاشیده، سرکوب‌های سیاسی و تهدید قریب‌الوقوع جنگ گرفتار شده‌اند و امیدشان روزبه‌روز کمتر می‌شود. نسلی که میان تحمل اکنون و وسوسه آینده بهتر در مانده است. با سه تن از آنان گفت‌وگو کرده‌ایم.«شهر من قبلا خیلی زیبا بود، اما کاری کردند که تبدیل شده به جایی بی‌روح. همه دوستانم دارند می‌روند.» این‌ها سخنان الناز، زن ایرانی از نسل زد است؛ بازتاب کشمکش نسلی که میان اقتصاد رنجور، سرکوب حکومتی و ترس از یک جنگ دیگر گرفتار شده‌ است. نام کامل و هویت او برای حفظ امنیتش نزد دویچه وله فارسی محفوظ است.

برای بسیاری از جوانان ایرانی، امیدی ساده، از جنس امید الناز باقی مانده است: «آرزو دارم دغدغه‌مان از تورم، گرانی و قیمت دلار تبدیل شود به اینکه تعطیلات تابستانی را در شهر خودمان بگذرانیم یا به جای دیگری در ایران سفر کنیم.»

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله

در دل‌هایشان آرزوهای بسیاری برای میهنی دارند که به گفته خود آنها به "جهنم" تبدیل شده است. رؤیای تبدیل آن به جایی را دارند که در آن همه ایرانیان بتوانند آزادانه و با حفظ کرامت انسانی زندگی کنند.

زندگی روزمره زیر فشارِ تورم سرسام‌آور، بیکاری روزافزون و فرصت‌هایی که ناپدید می‌شوند، به مبارزه‌ای بی‌امان بدل شده است. در شهرها و روستاهای ایران، نسل جوان با واقعیتی روبه‌رو است که در آن رؤیاها به تعویق افتاده، صداها خاموش شده‌اند و آینده هر روز نامطمئن‌تر به نظر می‌رسد.

الناز که چند سالی است با یادگیری دو شغل متفاوت در مسیر استقلال مالی گام برداشته، می‌گوید کارش پس از جنگ با اسرائیل با رکود شدید مواجه شده است: «در میان هم‌سالانم، آن‌ها که از حمایت خانواده برخوردارند وضعیتشان بهتر است. اما برای آدم‌هایی مثل من، امیدی نیست. به جوانان کشورهای دیگر حسادت می‌کنم که دغدغه‌های آنها چیست و دغدغه‌های ما چه.»

رنج‌های زندگی روزمره

با وجود ادعای رسمی حکومت مبنی بر نرخ بیکاری ۷.۶ درصدی، وضعیت به مراتب بدتر و شرایط در بازار کار ایران به‌ویژه برای جوانان و زنان دشوارتر است. درآمد بیش از ۸۰ درصد از خانوارها کمتر از خط فقر جهانی است و تقریباً از هر پنج جوان ایرانی یکی بیکار است. در چنین شرایطی تلاش برای بقا اغلب جایِ پیشرفت اقتصادی را گرفته است. برای میلیون‌ها نفر، اشتغال دیگر به معنای رهایی از فقر نیست.

بیتا، زن جوان ایرانی دیگری که هویت او نیز محفوظ است، زندگی روزمره را با ناامیدی عمیقی توصیف می‌کند: «قیمت‌ها باورنکردنی است و هر روز تغییر می‌کند. حتی با دو درآمد در خانواده‌مان به سختی قادر به تامین مایحتاج اولیه زندگی هستیم که آن هم به اندازه کافی نیست.»

او به دویچه وله فارسی می‌گوید: «خرید لباس، کفش یا هر چیز اضافی تقریبا غیرممکن شده است. گوشت، مرغ، ماهی و حتی برنج را نمی‌توانیم همزمان در یک ماه بخریم و مجبوریم خرید آنها را در چند ماه تقسیم کنیم.»

بیتا یک حیوان خانگی هم دارد؛ مسئولیتی که اکنون تبدیل به باری بر دوش او شده که به سختی از پس آن بر می‌آید: «حتی قیمت غذای حیوان خانگی سر به فلک کشیده است. بسیاری از صاحبان حیوانات مجبورند آنها را واگذار کنند، چون دیگر توان نگهداری‌شان را ندارند. حتی کیفیت زندگی این طفلکی‌ها هم پایین آمده است.»

زندگی در سایه جنگ

اقتصادی که از پیش شکننده بود، پس از جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل ضربه سخت دیگری نیز خورد. برای شهروندان عادی ایران، تاثیر آن فوری بود، قیمت‌ها چند برابر شد و ترس از تشدید بحران گسترش یافت. حالا با بازگشت تحریم‌های سازمان ملل و افزایش فشارهای جهانی بر تهران، خیلی‌ها از بدترین سناریویی می‌ترسند که هنوز اتفاق نیفتاده است.

بیشتر بخوانید: بازگشت تحریم‌ها؛ پس از این چه در انتظار ایران است؟

بیتا جامعه پس از جنگ را ترکیبی از خشم، ناباوری، ناامیدی عمیق و افسردگی توصیف می‌کند: «برخی بسیار خوش‌بین و امیدوارند؛ برخی کاملا ناامید و بدبین. برخی منتظرند کمک از بیرون بیاید، در حالی که برخی دیگر شدیدا با هر نوع مداخله خارجی مخالف‌اند. چند دستگی زیاد است.»

امین، مرد جوان دیگری در گفت‌وگو با دویچه وله فارسی از خشم فروخورده‌ عمومی صحبت می‌کند: «چیزی که بیشتر شنیده می‌شود، ناامیدی محض است. به‌ویژه در میان جوانان، فقدان هر چشم‌انداز روشن یا فرصتی برای رشد، بیشترین ضربه را به آن‌ها زده و سرخوردگی‌ در آنان بیشتر خودش را نشان می‌دهد. زیاد می‌شنوید که مردم مستأصل، رهایی خودشان را در جنگ و مرگ دنبال می‌کنند.»

امین معتقد است که اگر جنگی دیگر رخ دهد، جمهوری اسلامی مستقیماً مسئول آن خواهد بود. او استدلال می‌کند که حکومت زمان کافی میان دو درگیری داشته تا مسیرش را تغییر دهد، اما حاضر به سازش نشده و هر امکان گفت‌وگو یا همکاری با جامعه بین‌المللی را از بین برده است.

او معتقد است که در صورت وقوع یک جنگ دیگر، نه تنها حمایت مردمی وجود نخواهد داشت، بلکه حتی ریزش نیروهای حکومت هم محتمل است.

امین می‌افزاید: «عملا اَبَر روایت حاکمیت در مورد اینکه مردم به واسطه دشمن بیرونی همبستگی ملی خواهند یافت، نمودی شکست‌خورده‌تر پیدا خواهد کرد.»

با این حال این جوانان ایرانی می‌گویند فکر یک جنگ دیگر و اینکه زنده می‌مانند یا نه، بسیار نگران‌کننده است. آن‌ها نگران‌اند که مردم عادی بزرگ‌ترین ضربه را بخورند و سرمایه و زندگی اندکی که دارند را نیز از دست بدهند.

ترس بزرگتری هم وجود دارد؛ اینکه در صورت جنگ مجدد، ایران بدون هیچ اصلاح و تغییری به کشوری ویران و ورشکسته تبدیل شود.



نسلی که هنوز امید دارد

سال‌ها سرکوب سیاسی، بحران اقتصادی و محدودیت‌های اجتماعی، بسیاری از جوانان ایرانی را برای تجربه یک زندگی عادی به ترک کشور واداشته است.

آنها در خارج از کشور تحصیل و کار کرده‌ و آزادی‌هایی را تجربه کرده‌اند که تصورش هم در وطن ممکن نبود؛ آزادی بیان، انتخاب سبک زندگی، برنامه‌ریزی برای آینده و ساختن یک زندگی بی‌هراس.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

با این همه، برای بسیاری از آنها، ایران تنها یک خاطره دور نیست. آن‌ها می‌گویند اگر شرایط بهبود یابد، بازخواهند گشت. مانند جوانانی که هنوز در ایران زندگی می‌کنند، آن‌ها هم عشقی عمیق به وطنی دارند که امیدوارند بتوانند در بازسازی و شکوفایی‌اش سهیم باشند.

یکی از اعضای خانواده الناز هم حس مشابهی دارد و دیدار دوباره با او برای الناز یک آرزو است: «امیدوارم بتوانم کسی را که برایم خیلی عزیز است و به‌خاطر همه این‌ها از او دورم، اینجا در خاک خودمان در آغوش بگیرم.»

بیتا هم آرزوهای مشابهی دارد: «حسرت‌های زیادی در دلم مانده و هرگز تصور نمی‌کردم در آستانه میانسالی با این همه استرس و دغدغه روبه‌رو شوم. دیگر آرزوی شخصی ندارم. اکنون تنها آرزویم آزادی، رفاه و رونق اقتصادی در میهن‌مان است؛ اینکه دیگر هیچ پدر و مادری شرمنده فرزندانش نباشد، هیچ مستاجری دلهره آخر برج را نداشته باشد، هیچ جوانی بیکار نباشد، هوای سالم، جامعه سالم، قانون درست و رفاه برای همه مردم وجود داشته باشد.»

امیدهای جوانان ایرانی به آینده‌ای گره خورده است که در آن بتوانند آزاد زندگی کنند، از رفاه و حاکمیت قانون بهره‌مند شوند، بدون ترس رؤیاهایشان را عملی کنند، و ناگزیر از مهاجرت اجباری نباشند.

با وجود این، نسل جوان ایران همه مشکلات را تاب آورده و به روش خود در حال مبارزه برای تغییر است؛ نسلی که امیدش تغییر است و رویای خانه را دارد.
Comments 
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

نسل جوان ایران؛ گرفتار در تنگنای سرکوب، تحریم و جنگ

نسل جوان ایران؛ گرفتار در تنگنای سرکوب، تحریم و جنگ