گفتگو با بی بی حوا رحمانی
Description
مصاحبه کننده : محمد صدیق دهواری
تاریخ : اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
زمان : یک ساعت و ۱۴ دقیقه
زبان گفتگو : بلوچی
ویرایش : عارف خدابنده
در ادامه گفتوگوهای تاریخ شفاهی بلوچستان، اینبار از بانویی سخن خواهیم گفت که کمتر از او شنیدهایم؛ گرچه برای نسل پیشین جامعه بلوچ، شخصیت و خانوادهاش کاملاً شناختهشدهاند.
آری، سخن از «بانو بیبی حوا رحمانی» است، بانویی از خاندان بزرگ رحمانی؛ خانوادهای که نقش مهم و تأثیرگذاری در تحولات علمی و فرهنگی بلوچستان ایفا کردهاند. از حاج ملا شیرمحمد رحمانی تا برادرش: نور محمد رحمانی، دکتر غلامرضا رحمانی و همسر ایشان؛ شادروان استاد پیرمحمد ملازهی، همگی در این مسیر نقشآفرین بودهاند.
بانو حوا رحمانی با کولهباری از تجربه، سختکوشی و ساختارشکنی، نخستین زن بلوچ سراوانی بود که پس از تعطیلی تنها مدرسه دخترانه سراوان در مقطع چهارم ابتدایی، با کوشش بینظیر توانست به شیوه متفرقه در امتحانات پایههای پنجم و ششم شرکت کند و پذیرفته شود. همچنین با همان شیوه، به تحصیل در پایههای هفتم و هشتم ادامه داد و در کنار دانشآموزان پسر در امتحانات در سراوان شرکت کرد، کاری که با زخمزبانها و مخالفتهای زیادی مواجه بود، ولی در کنار این فشارها، از حمایت بیدریغ برادرش، دکتر غلامرضا رحمانی (تنها دانشجوی پزشکی بلوچستان در تهران آن زمان) برخوردار بود.
دکتر رحمانی به خواهرش میگفت: خواهر، در گوشهایت پنبه نگذار؛ سرب بگذار و مسیر علمآموزیات را ادامه بده. همین حمایتها و پافشاریهای خواهرانه و علاقمندی و کوشش بی نظیر خود بی بی حوا رحمانی، زمینهساز پیشرفت ایشان شد. برای ادامه تحصیل به زاهدان و سپس تهران رفت. هرچند با مدرک سیکل، امکان استخدام او در بخش ترویج کشاورزی فراهمشده بود، ولی شرایط خانوادگی اجازه نداد. و تقدیر، او را به آموزشوپرورش کشاند.
دریکی از دشوارترین شرایط، با وجود فراهم شدن استخدام ولی معرفی جایگزین با این حال، بهعنوان معلم به روستای ناهوک سراوان رفت تا از تعطیلی مدرسه دخترانه آن جلوگیری کند. بهصورت افتخاری، نه ماه تدریس کرد تا دختران روستا سرگردان نمانند.
در این گفتگو از سختیهای تحصیل در سراوان و زاهدان و تدریس و تحصیل در تهران میگوید. با پشتکار، دیپلم خود را بهصورت متفرقه دریافت می کند. از ازدواجش با استاد پیرمحمد ملازهی سخن به میان میآورد،
از پذیرفته شدن در کنکور و دریافت مدرک لیسانس مشاوره و سال ها تدریس در مدارس تهران و زاهدان.
فعالیتهای فرهنگی بیبی حوا رحمانی به همکاری با برنامه بلوچی رادیو زاهدان در بخش «سلامت خانواده» و همچنین همکاری با دادگاه خانواده و شعبه صلح و سازش در دادگستری زاهدان گسترش یافت و با وجود نقش مادری و خانهداری، همواره در مسیر آگاهیبخشی فعال بود.
بیبی حوا رحمانی نهتنها برای خود راه تحصیل را هموار کرد، بلکه در بزنگاههایی حساس، با فداکاری، ایثار و ایستادگی، مسیر آموزش را برای نسلهای بعدی دختران بلوچ نیز گشود. اگر امروز دختران بلوچ در دانشگاههای کشور و حتی جهان، مدارج عالی علمی را طی میکنند و در مشاغل کلیدی و تأثیرگذار حضور دارند، بیتردید مرهون کوششهای بیادعای زنانی چون اوست؛ زنانی که در روزگاری که تحصیل برای دختر بلوچ تابو بود، این تابو را شکستند و نشان دادند علم و آگاهی، حق هر انسان است.
با حضور داوطلبانه در مدارس روستایی، با تحمل سختیها و با نادیده گرفتن محدودیتها، راهی را گشود که امروز هزاران دختر بلوچ در آن گام برمیدارند. بیگمان او یکی از زنان تأثیرگذار و الگویی برای نسلهای بلوچ است که باید قدر دانسته شود.
اکنون، پس از گذشت نزدیک به یک سال از درگذشت همسرش، استاد فقید پیرمحمد ملازهی، در کوشش است تا به وصیت او جامه عمل بپوشاند: ساخت کتابخانه و مجتمع فرهنگی در زادگاهشان، روستای پسکوه. استاد پیرمحمد ملازهی، نزدیک به دو هزار متر زمین را برای این هدف اهدا کرده است؛ باشد که راه او و همسرش زنده بماند.
متأسفانه، هیچگاه خدمات استاد دکتر غلامرضا رحمانی و استاد پیرمحمد ملازهی آنگونه که باید، ارج نهاده نشد؛ ولی امید است امروز، با شناخت کوششهای بانو بیبی حوا رحمانی،استاد پیرمحمد ملازهی، دکتر غلام رضا رحمانی، این کاستیها جبران شوند. کتاب خاطرات استاد فقید پیرمحمد ملازهی با نام «نیم قرن در آیینه تاریخ بلوچستان« در دست چاپ است و بهزودی از سوی انتشارات کتاب بلوچ منتشر خواهد شد. باشد که این کتابخانه ساخته شود، این خاطرات منتشر گردد و این زندگی پربار، الگویی شود برای نسلی که به آینده میاندیشد.
متن از ؛ محمد صدیق دهواری
























باز جوان..
خیلی قشنگ بود ممنون بابت اشتراک گذاریش...🤍