یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور ۲۵۵
Description
غزل نمره ۲۵۵
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلان
يوسف گمگشته بازآيد به کنعان غم مخور (شمسالدین محمد جوینی)
کلبهی احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای (این) دل غمديده حالت (حالش) به شود دل بد مکن
وين سر شوريده بازآيد به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در (بر) سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما (نبود، نگشت) نرفت
دايما يکسان نباشد حال (کار) دوران غم مخور
هان مشو نوميد چون واقف نه ای از سر غيب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سيل (بلا) فنا بنياد هستی برکند
چون تو را نوح است کشتيبان ز طوفان غم مخور
در بيابان گر به (ز) شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغيلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعيد
هيچ راهی نيست کان را نيست پايان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقيب
جمله میداند خدای حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations








به به
امیدوارم هرچه زودتر راجع به قدرت عمل که گفتید باز هم صحبت کنید
غزل نمره ۲۵۵ قسمت دوم 53:32 اعتقادات و توسل جستن حافظ و منش رندیش (بیت ششم و دیباچه گلستان) 56:30 توضیح بیت هفتم و سختی حج در گذشته (کعبه دل و مسیر سلوک) در بيابان گر ز شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغيلان غم مخور 1:00:12 توضیح بیت هشتم(خدا میدونه ولی نه انسانوار) حال ما در فرقت جانان و ابرام رقيب جمله میداند خدای حال گردان غم مخور 1:02:54 بیت آخر و توسل جستن حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور 1:07:54 خوانش غزل
غزل نمره ۲۵۵ قسمت اول 05:36 غزل با صدای استاد شجریان 14:05 بیت اول و توضیح احوالات یعقوب بعد از یوسف 23:06 بیت چهارم و سایهی مختلف اسما الهی 25:19 (از این لحظه به بعد همه چیز سره)بیت پنجم 27:13 عطوفت خدا از جنس عطوفت انسانی نیست 31:44 ماجرای امام محمد غزالی و احمد غزالی 36:21 امام محمد غزالی و مناظره 37:35 همهی احساسات ما برساختهست 39:40 🌸 سوانح العشاق 40:16 توضیح قسمت قبل سوانح 48:28 توضیح بیت ششم ای دل ار سيل فنا بنياد هستی برکند چون تو را نوح است کشتيبان ز طوفان غم مخور
شب خنک ۲۹شهریور و غزل یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور آیت غزل به اندازه یه دیوان انگیزه و امید توشه
كاري كردي با من كه حتي روم نميشه تو دلم غر بزنم از كم و كسري زندگي ام .. ( همچنان نااميد و اميدوار ميشم، دست خودم نيست هرچي تمرين ميكنم نميتونم به اون ثبات برسم ) ولي تا ميام غر بزنم يا تمنايي بكنم صدات مياد توي گوشم كه تو هستي رو همينطور كه هست پذيرفتي و اومدي . فقط تسليم باش به هر آنچه هست و نيست !
یادش به خیر چندسال پیش یه جایی شنیدم که میدونسته. و آره خوشحال شدم که میدونست. جالبه
خدا رو شکر که هم زبان هستیم و میتونم با زبان مادری م بشنوم ت و با تک تک سلول هام حس کنم زیبایی و درد و امید پشت این کلمه ها رو.
نه فرزان جان ،کاش این آرم صدای عشق رو عوض کنی خیلی مردانه اس
دوستون دارم شدید به مدت مدید✨
حس شمارو وقتی داشتم که دید نزدیکم خیلی نزدیکها تار شد رفتم دکتر گفت پیر چشمیه گفتم دکتر تازه ۳۰ سالم شده ها گفت اوکی داری پیر میشی 🫠
وای چرا ،من خیلی خندیدم به قصه دندون و لثت . 🤣
Khili khube
کاش یک روز در مییان منتشر میکردید اما پر بار تر و بشکلی که وقت مخاطب کمتر تلف بشه و فکر کنه که انرژی ای گذاشتید برای یه پیس نویس حداقلی برای این اپیزد خعیلی بهتر میشد کم گوی و گزیده گوی چون در
خیلی ممنونم برای پادکست
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور...
سلام اقا فرزان عزيز و گرامي، من ديشب بسيار دلشكسته بودم و به دلم افتاد فآلي از حافظ بگيرم و دقيقا همين غزل امد ، و امروز صبح كه از خواب بلند شدم و خواستم صداي سخن عشق رو بشنوم ، باور كردني بود همين غزل امد ، و البته من چند جلسه اي عقب هستم و لي همزماني رو ببينيد . حجت بر من تمام شد . ممنون از شما براي تلاش و كار زيبايي كه انجام مي دهيد . سال نو مبارك ، هميشه بدرخشيد . غريبي از برلين
هرچه سعدی را گوش میدم حس میکنم خدا در نظرش همون بابابزرگه است ،اصلا اون لذتی که از کلام حافظ میبرم از سعدی نمیبرم میدونم که خیلیش برخواسته از ناخودآگاه منه ولی یه بخشی از ناخوداگاه ام را با این که میبینمش نمیتونم کنار بزارم 😐😐😐
یه کتابی هست به اسم "جان آزاده" مال نشر نظر شامل گفتارهایی از یک رهبر روحانی تبتی به نظرم جایگزین خوبی واسه تائوتچینگ میتونه باشه
چه قدر دلتنگم عزیز جان