انتقادهای پزشکیان؛ اپوزیسیوننمایی یا ناتوانی در برابر ساختار قدرت؟
Update: 2025-10-24
Description
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران با انتقادهای تند از ناکارآمدی اقتصادی و مدیریتی، پرسشهایی درباره استراتژی یا ناتوانیاش در برابر ساختار قدرت نظام برانگیخته است. آیا این سخنان اپوزیسیوننمایی است یا فریادی از محدودیتها؟"وقتی به مهاباد میروم و میبینم که شهر را به آن شکل درآوردهاند، اعصابم خراب میشود. زمانی ارومیه را پاریس ایران مینامیدند ولی حالا دارد تبدیل میشود به افغانستان."
این کلمات تند و انتقادی، نه از سوی یک چهره اپوزیسیون خارج از کشور، بلکه از زبان مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، در جریان سفر استانیاش به آذربایجان غربی در اول آبان بیان شده است. پزشکیان در ماههای اخیر با مجموعهای از اظهارات چالشهای اقتصادی، زیستمحیطی و مدیریتی کشور را هدف گرفته که شباهت زیادی به نقدهای اپوزیسیون از نظام حاکم دارد.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
این رویکرد که اغلب در سفرهای استانی و نشستهای رسمی مطرح میشود، از تورم ناشی از چاپ پول گرفته تا فرونشست زمین، ناکارآمدی اداری و حتی پرسشهایی درباره استراتژی دیپلماتیک دولت را شامل میشود و این سؤال را برمیانگیزد: آیا این سخنان بخشی از یک استراتژی طراحیشده برای جلب حمایت عمومی است، یا بازتابدهنده شکافهای داخلی عمیقتر در ساختار قدرت جمهوری اسلامی؟
دویچه وله فارسی این موضوع را با دو تحلیلگر سیاسی برجسته به بحث گذاشته است؛ صلاحالدین خدیو و رضا علیجانی. کارشناسان اظهارات پزشکیان را نه پدیدهای منحصربهفرد، بلکه ادامه الگویی تکراری در میان روسای جمهور ایران میدانند که ریشه در ترکیب مشکلات ساختاری و عوامل شخصیتی دارد.
ریشههای ساختاری؛ شکاف میان مسئولیت و قدرت
خدیو در مصاحبه با دویچه وله، ریشه این پدیده را در یک مشکل ساختاری عمیق میبیند و میافزاید: «این پدیده ریشه در مشکلی ساختاریتر دارد که میتوان آن را "شکاف میان مسئولیت و قدرت" نامید.»
وی توضیح داد که رئیسجمهور، علیرغم جایگاه رسمیاش به عنوان دومین مقام کشور طبق قانون اساسی، در عمل از اختیارات محدودی برخوردار است و نهادهای وابسته به رهبری یا نهادهای انتخابی-انتصابی دیگر، اغلب با اختیارات وی در تعارض قرار میگیرند و عملکردش را مختل میکنند.
به گفته خدیو، این شکاف سبب شده روسای جمهور به "سخنرانی، اندرزگویی، وعظ و خطابه و گاه اپوزیسیوننمایی" روی آورند که بیشتر شبیه فعالیتهای روابط عمومی است.
رضا علیجانی نیز بر بعد ساختاری تأکید دارد و نظام جمهوری اسلامی را "دو نظام در یک حکومت" توصیف میکند؛ یکی حکومت ولایت فقیه و دیگری نظام شبهجمهوری.
بیشتر بخوانید:پزشکیان: آمریکا با اجرای اسنپبک به دنبال ایجاد نارضایتی داخلی است
وی در گفتوگو با دویچه وله توضیح داد که در اقتصاد، یک "دولت آشکار" بودجه رسمی را مدیریت میکند، اما "دولت پنهان" یا موازی – شامل نهادهایی مانند آستان قدس رضوی، حساب صد امام، سپاه پاسداران، ارتش، رادیو و تلویزیون، و نهادهای وابسته به روحانیت – از منابع عمومی بهره میبرد.
رضا علیجانی گفت: «آنها هم از آخور میخورند و هم از توبره؛ یعنی هم از بودجه رسمی میگیرند و هم خودشان گاهی شرکتهای پوششی درست میکنند و درآمدهای کلان را صرف سیاستهایی مانند سپاه قدس، برنامه هستهای، موشکی و نیروهای سرکوب میکنند».
وی افزود که این ساختار سبب شده روسای جمهور "گیر افتاده" شوند و به تدریج به اپوزیسیون علیه دولت پنهان تبدیل گردند.
انتقادهای اقتصادی و بحران انرژی در سخنان پزشکیان
پزشکیان در سخنرانیهای اخیر خود در حوزه اقتصاد، مستقیماً به ناکارآمدی سیستم اشاره کرده و اظهار داشته است: «چرا تورم داریم؟ چون ما به عنوان دولت داریم پولی که نداریم را چاپ میکنیم... روی طلا خوابیدیم اما مردم گرسنه هستند.»
او در نشستی دانشگاهی افزود: «ما داریم تورم ایجاد میکنیم، پولی که نداریم را چاپ میکنیم تا به جاهایی که نباید درست میکردیم پول بدهیم.»
پزشکیان همچنین در مورد بحران انرژی گفته است: «بنزین که ۱۵۰۰ تومان نمیشود، حتی آب را هم به این قیمت نمیدهند. راهحل چیست؟ آیا من میتوانم قیمت بنزین را ۳۰ هزار تومان اعلام کنم.» او توضیح داد: «دولت زیادی بزرگ شده است، درآمد ندارد و لذا تمام درآمد را صرف بزرگ شدن خود میکند، پول کم میآورد، پول چاپ میکند و تورم ایجاد میکند.»
بیشتر بخوانید: ولایت فقیه و چالش بقا؛ بازی قدرت در سایه جنگ
علیجانی این انتقادها را نتیجه آگاهی تدریجی پزشکیان از محدودیتهایش میداند و گفت: «پزشکیان خودش دو روز پیش گفت که ما کلی شرکت داریم که هزاران میلیارد هزینه دارند، اما حتی ۱۰ میلیون سود ندارند و فایدهای ندارند، ولی زورمان نمیرسد آنها را جمع کنیم، چون حرف درمیآورند و مسئله را سیاسی میکنند.»
علیجانی افزود: «اینکه پزشکیان گویی به اپوزیسیون تبدیل شده، نتیجه ناتوانی او در برابر ساختارهای قدرت است؛ او به محدودیتهای خود پی برده است.» وی همچنین به نقل از پزشکیان اشاره کرد، کە گفتە بود "ما دولت بیتفنگ داریم و دولت با تفنگ داریم" و هشدار داد که قدرت بدون نظارت، حتی اگر در دست افراد صالح باشد، به فساد میانجامد.
عوامل شخصیتی؛ ضعف سخنوری و سابقه محدود
علاوه بر مسائل ساختاری، کارشناسان به عوامل شخصیتی پزشکیان نیز توجه دارند. خدیو تأکید کرد که پزشکیان "از نظر تواناییهای شخصیتی و سخنوری، خطیب توانمندی نیست" و گاه با "اشتباهات کلامی یا گافهای سهوی" روبرو میشود که رسانهها و شبکههای اجتماعی به آنها میپردازند.
وی افزود که پزشکیان چندان به رعایت تشریفات و پروتکلهای رسمی پایبند نیست و سخنانی بیان میکند که با هنجارهای رسمی نظام همخوانی ندارد. خدیو همچنین به "عدم حضور پزشکیان در حلقه اصلی زمامداران جمهوری اسلامی پیش از ریاستجمهوری" اشاره کرد و گفت که برخلاف پیشینیانی مانند محمود احمدینژاد، حسن روحانی یا محمد خاتمی، پزشکیان بیشتر سیاستمداری محلی با اعتبار منطقهای بوده و ورودش به عرصه ملی تا حدی "نتیجه رویدادهای اتفاقی" است.
علیجانی با صراحت بیشتری به ضعفهای پزشکیان اشاره کرد و گفت: «مشکل شخصیتی او در سادهلوحی، ضعف و سطحینگری است و بیش از حد به ولایت فقیه پایبند و مطیع است.»
بیشتر بخوانید: بحران آب و برق در ایران؛ اعتراضات و راههای برونرفت
او توضیح داد که پزشکیان از ابتدا خود را متعهد به "اجرای منویات رهبر" و برنامههای کلان نظام معرفی کرد، اما "سطح توانایی او بیشتر در حد یک نماینده مجلس است که به سخنرانی و نطقهای پیش از دستور عادت دارد، نه اجرای عملی برنامهها." وی با اشاره به سابقه اجرایی محدود پزشکیان – تنها یک دوره وزارت بهداشت در دولت خاتمی که با تهدید استیضاح همراه بود – این تجربه را نشانهای از مدیریت نهچندان قوی او دانست.
وی افزود: «پزشکیان از نظر دانش و آگاهی عمومی با محدودیتهایی مواجه است؛ برای نمونه، او گمان میکند با سادهزیستی میتوان نسل زد را جذب کرد، در حالی که درک عمیقی از خواستهها و ویژگیهای این نسل ندارد و دایره واژگان و اطلاعات عمومی او نیز چندان گسترده نیست.»
خدیو برای توضیح این پدیده به کتاب ماکس وبر "نقش روشنفکر، نقش سیاستمدار" اشاره کرد و گفت: «روسای جمهور ایران عمدتاً در جایگاه روشنفکران سخنگو یا شفاهی ظاهر شدهاند که به وعظ و اندرزگویی میپردازند، اما از اقدام و اجرای عملی برنامهها بازمیمانند.» وی مثال محمد خاتمی را زد که علیرغم تأکید بر سازگاری دین و آزادی، نتوانست تضادها را در عمل برطرف کند.
سابقه؛ الگویی تکراری از هاشمی تا رئیسی
این رویکرد اپوزیسیوننمایی سابقهای طولانی دارد. خدیو آن را به روسای جمهور پس از اکبر هاشمی رفسنجانی تعمیم داد و گفت: «پس از دوران اصلاحات و جانشینی محمد خاتمی، شاهد رواج پدیدهای در میان روسای جمهور بعدی بودهایم؛ گرایش به سخنرانی، وعظ، خطابه، اندرزهای سیاسی، گلایه از وضعیت موجود و گاه حتی اپوزیسیوننمایی.» این الگو در دولت محمود احمدینژاد (به ویژه دوره دوم)، حسن روحانی و حتی ابراهیم رئیسی نیز مشاهده شده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
علیجانی این الگو را به تضاد همیشگی میان "رئیس نهاد ولایت" و "رئیس نهاد شبهجمهوری" نسبت داد. به باور او، به جز استثناهایی نادر مانند دوره اول محمود احمدینژاد یا ابراهیم رئیسی، روسای جمهور یا عزل میشوند، یا ناکارآمد جلوه داده شده و در نهایت خود به اپوزیسیون علیه "دولت پنهان" تبدیل میشوند.
در نهایت، کارشناسان معتقدند که بدون اصلاحات ساختاری، انتقادهای پزشکیان – هرچند ممکن است حمایت عمومی را جلب کند – به تغییرات عملی منجر نخواهد شد و تنها فریادی از ناتوانی در برابر شکافهای قدرت است.

این کلمات تند و انتقادی، نه از سوی یک چهره اپوزیسیون خارج از کشور، بلکه از زبان مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، در جریان سفر استانیاش به آذربایجان غربی در اول آبان بیان شده است. پزشکیان در ماههای اخیر با مجموعهای از اظهارات چالشهای اقتصادی، زیستمحیطی و مدیریتی کشور را هدف گرفته که شباهت زیادی به نقدهای اپوزیسیون از نظام حاکم دارد.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
این رویکرد که اغلب در سفرهای استانی و نشستهای رسمی مطرح میشود، از تورم ناشی از چاپ پول گرفته تا فرونشست زمین، ناکارآمدی اداری و حتی پرسشهایی درباره استراتژی دیپلماتیک دولت را شامل میشود و این سؤال را برمیانگیزد: آیا این سخنان بخشی از یک استراتژی طراحیشده برای جلب حمایت عمومی است، یا بازتابدهنده شکافهای داخلی عمیقتر در ساختار قدرت جمهوری اسلامی؟
دویچه وله فارسی این موضوع را با دو تحلیلگر سیاسی برجسته به بحث گذاشته است؛ صلاحالدین خدیو و رضا علیجانی. کارشناسان اظهارات پزشکیان را نه پدیدهای منحصربهفرد، بلکه ادامه الگویی تکراری در میان روسای جمهور ایران میدانند که ریشه در ترکیب مشکلات ساختاری و عوامل شخصیتی دارد.
ریشههای ساختاری؛ شکاف میان مسئولیت و قدرت
خدیو در مصاحبه با دویچه وله، ریشه این پدیده را در یک مشکل ساختاری عمیق میبیند و میافزاید: «این پدیده ریشه در مشکلی ساختاریتر دارد که میتوان آن را "شکاف میان مسئولیت و قدرت" نامید.»
وی توضیح داد که رئیسجمهور، علیرغم جایگاه رسمیاش به عنوان دومین مقام کشور طبق قانون اساسی، در عمل از اختیارات محدودی برخوردار است و نهادهای وابسته به رهبری یا نهادهای انتخابی-انتصابی دیگر، اغلب با اختیارات وی در تعارض قرار میگیرند و عملکردش را مختل میکنند.
به گفته خدیو، این شکاف سبب شده روسای جمهور به "سخنرانی، اندرزگویی، وعظ و خطابه و گاه اپوزیسیوننمایی" روی آورند که بیشتر شبیه فعالیتهای روابط عمومی است.
رضا علیجانی نیز بر بعد ساختاری تأکید دارد و نظام جمهوری اسلامی را "دو نظام در یک حکومت" توصیف میکند؛ یکی حکومت ولایت فقیه و دیگری نظام شبهجمهوری.
بیشتر بخوانید:پزشکیان: آمریکا با اجرای اسنپبک به دنبال ایجاد نارضایتی داخلی است
وی در گفتوگو با دویچه وله توضیح داد که در اقتصاد، یک "دولت آشکار" بودجه رسمی را مدیریت میکند، اما "دولت پنهان" یا موازی – شامل نهادهایی مانند آستان قدس رضوی، حساب صد امام، سپاه پاسداران، ارتش، رادیو و تلویزیون، و نهادهای وابسته به روحانیت – از منابع عمومی بهره میبرد.
رضا علیجانی گفت: «آنها هم از آخور میخورند و هم از توبره؛ یعنی هم از بودجه رسمی میگیرند و هم خودشان گاهی شرکتهای پوششی درست میکنند و درآمدهای کلان را صرف سیاستهایی مانند سپاه قدس، برنامه هستهای، موشکی و نیروهای سرکوب میکنند».
وی افزود که این ساختار سبب شده روسای جمهور "گیر افتاده" شوند و به تدریج به اپوزیسیون علیه دولت پنهان تبدیل گردند.
انتقادهای اقتصادی و بحران انرژی در سخنان پزشکیان
پزشکیان در سخنرانیهای اخیر خود در حوزه اقتصاد، مستقیماً به ناکارآمدی سیستم اشاره کرده و اظهار داشته است: «چرا تورم داریم؟ چون ما به عنوان دولت داریم پولی که نداریم را چاپ میکنیم... روی طلا خوابیدیم اما مردم گرسنه هستند.»
او در نشستی دانشگاهی افزود: «ما داریم تورم ایجاد میکنیم، پولی که نداریم را چاپ میکنیم تا به جاهایی که نباید درست میکردیم پول بدهیم.»
پزشکیان همچنین در مورد بحران انرژی گفته است: «بنزین که ۱۵۰۰ تومان نمیشود، حتی آب را هم به این قیمت نمیدهند. راهحل چیست؟ آیا من میتوانم قیمت بنزین را ۳۰ هزار تومان اعلام کنم.» او توضیح داد: «دولت زیادی بزرگ شده است، درآمد ندارد و لذا تمام درآمد را صرف بزرگ شدن خود میکند، پول کم میآورد، پول چاپ میکند و تورم ایجاد میکند.»
بیشتر بخوانید: ولایت فقیه و چالش بقا؛ بازی قدرت در سایه جنگ
علیجانی این انتقادها را نتیجه آگاهی تدریجی پزشکیان از محدودیتهایش میداند و گفت: «پزشکیان خودش دو روز پیش گفت که ما کلی شرکت داریم که هزاران میلیارد هزینه دارند، اما حتی ۱۰ میلیون سود ندارند و فایدهای ندارند، ولی زورمان نمیرسد آنها را جمع کنیم، چون حرف درمیآورند و مسئله را سیاسی میکنند.»
علیجانی افزود: «اینکه پزشکیان گویی به اپوزیسیون تبدیل شده، نتیجه ناتوانی او در برابر ساختارهای قدرت است؛ او به محدودیتهای خود پی برده است.» وی همچنین به نقل از پزشکیان اشاره کرد، کە گفتە بود "ما دولت بیتفنگ داریم و دولت با تفنگ داریم" و هشدار داد که قدرت بدون نظارت، حتی اگر در دست افراد صالح باشد، به فساد میانجامد.
عوامل شخصیتی؛ ضعف سخنوری و سابقه محدود
علاوه بر مسائل ساختاری، کارشناسان به عوامل شخصیتی پزشکیان نیز توجه دارند. خدیو تأکید کرد که پزشکیان "از نظر تواناییهای شخصیتی و سخنوری، خطیب توانمندی نیست" و گاه با "اشتباهات کلامی یا گافهای سهوی" روبرو میشود که رسانهها و شبکههای اجتماعی به آنها میپردازند.
وی افزود که پزشکیان چندان به رعایت تشریفات و پروتکلهای رسمی پایبند نیست و سخنانی بیان میکند که با هنجارهای رسمی نظام همخوانی ندارد. خدیو همچنین به "عدم حضور پزشکیان در حلقه اصلی زمامداران جمهوری اسلامی پیش از ریاستجمهوری" اشاره کرد و گفت که برخلاف پیشینیانی مانند محمود احمدینژاد، حسن روحانی یا محمد خاتمی، پزشکیان بیشتر سیاستمداری محلی با اعتبار منطقهای بوده و ورودش به عرصه ملی تا حدی "نتیجه رویدادهای اتفاقی" است.
علیجانی با صراحت بیشتری به ضعفهای پزشکیان اشاره کرد و گفت: «مشکل شخصیتی او در سادهلوحی، ضعف و سطحینگری است و بیش از حد به ولایت فقیه پایبند و مطیع است.»
بیشتر بخوانید: بحران آب و برق در ایران؛ اعتراضات و راههای برونرفت
او توضیح داد که پزشکیان از ابتدا خود را متعهد به "اجرای منویات رهبر" و برنامههای کلان نظام معرفی کرد، اما "سطح توانایی او بیشتر در حد یک نماینده مجلس است که به سخنرانی و نطقهای پیش از دستور عادت دارد، نه اجرای عملی برنامهها." وی با اشاره به سابقه اجرایی محدود پزشکیان – تنها یک دوره وزارت بهداشت در دولت خاتمی که با تهدید استیضاح همراه بود – این تجربه را نشانهای از مدیریت نهچندان قوی او دانست.
وی افزود: «پزشکیان از نظر دانش و آگاهی عمومی با محدودیتهایی مواجه است؛ برای نمونه، او گمان میکند با سادهزیستی میتوان نسل زد را جذب کرد، در حالی که درک عمیقی از خواستهها و ویژگیهای این نسل ندارد و دایره واژگان و اطلاعات عمومی او نیز چندان گسترده نیست.»
خدیو برای توضیح این پدیده به کتاب ماکس وبر "نقش روشنفکر، نقش سیاستمدار" اشاره کرد و گفت: «روسای جمهور ایران عمدتاً در جایگاه روشنفکران سخنگو یا شفاهی ظاهر شدهاند که به وعظ و اندرزگویی میپردازند، اما از اقدام و اجرای عملی برنامهها بازمیمانند.» وی مثال محمد خاتمی را زد که علیرغم تأکید بر سازگاری دین و آزادی، نتوانست تضادها را در عمل برطرف کند.
سابقه؛ الگویی تکراری از هاشمی تا رئیسی
این رویکرد اپوزیسیوننمایی سابقهای طولانی دارد. خدیو آن را به روسای جمهور پس از اکبر هاشمی رفسنجانی تعمیم داد و گفت: «پس از دوران اصلاحات و جانشینی محمد خاتمی، شاهد رواج پدیدهای در میان روسای جمهور بعدی بودهایم؛ گرایش به سخنرانی، وعظ، خطابه، اندرزهای سیاسی، گلایه از وضعیت موجود و گاه حتی اپوزیسیوننمایی.» این الگو در دولت محمود احمدینژاد (به ویژه دوره دوم)، حسن روحانی و حتی ابراهیم رئیسی نیز مشاهده شده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
علیجانی این الگو را به تضاد همیشگی میان "رئیس نهاد ولایت" و "رئیس نهاد شبهجمهوری" نسبت داد. به باور او، به جز استثناهایی نادر مانند دوره اول محمود احمدینژاد یا ابراهیم رئیسی، روسای جمهور یا عزل میشوند، یا ناکارآمد جلوه داده شده و در نهایت خود به اپوزیسیون علیه "دولت پنهان" تبدیل میشوند.
در نهایت، کارشناسان معتقدند که بدون اصلاحات ساختاری، انتقادهای پزشکیان – هرچند ممکن است حمایت عمومی را جلب کند – به تغییرات عملی منجر نخواهد شد و تنها فریادی از ناتوانی در برابر شکافهای قدرت است.
Comments
In Channel




