دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد ۱۱۷
Update: 2024-09-07
157
157Description
غزل نمره ۱۱۷
فعلات و فاعلاتن فعلات و فاعلاتن
دل ما به دور رويت ز چمن فراغ دارد
که چو سرو پايبند است و چو لاله داغ دارد
سر ما فرو نيايد به کمان ابروی کس
که درون گوشه‌گيران ز جهان فراغ دارد
ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم
تو سياه کم‌بها بين که چه در دماغ دارد
به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله
به نديم شاه ماند که به کف اياغ دارد
شب ظلمت و بيابان به کجا توان رسيدن
(شب تیره چون سر آرم ره پیچ‌پیچ زلفش)
مگر آن که شمع رويت به رهم چراغ دارد
من و شمع صبحگاهی سزد ار به (خود) هم بگرييم
که بسوختيم و از ما بت ما فراغ دارد
سزدم چو ابر بهمن که بر اين چمن بگريم
طرب‌آشيان بلبل بنگر که زاغ دارد
سر درس عشق دارد دل دردمند حافظ
که نه خاطر تماشا نه هوای باغ دارد
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
x
آیدی گروه تلگرامی کاهدودیان kaahdoodian
دقت کردین اون آهنگ کردیه که قرار بود فرزان تعداد دفعاتی که تکرار میشه رو بشماره دیگه پخش نمیشه؟
من هم دوستت دارم💙
🤍🤍🤍
❤️
💚💚💚
دقیقه 01:00:05 ما به عنوان شنوندگان صدای سخن عشق در مواجهه با خانم با استایل سندبادی این اتفاق رو به درون راه میدادیم و کاملا زنانه برخورد میکردیم. 🤣🤣🤣 مثل بچه هایی که تازه مدرسه میرن هر چی میگی در جواب میگن خانوممون این جوری گفته ....🤣 آخ آخ بهرام که گور میگرفتی همه عمر دیدی که چگونه گور بهرام گرفت 🤣 ها ها ها ها
من امروز غزل 119 رو گوش میدادم که شمع رو روی این غزل 117 و 118 گذاشته بودم شمع روشن و همه جاااا تاریک... یهووو دیدم حافظم آتیش گرفته زود فوتش کردم اما یه گردی اندازه شمع از اون صفحه سوخت اولش یخرده ناراحت کتاب شدم اما بعدش درک کردم که شاید اعلان حضور حافظآااا باشه به حس قشنگی یه انرژی فرا طبیعی اتاقووو پر کرده بود ❤️🔥
فرزان جان دقیقه ۳۵ دو بار گفتی دباعی و روبیتی 😁
چقدر آرامش بخشی ۳۱ شهریور تولدمه نفرستمون مأموریت
چقدر کیف کردم 😍
چقدر خوشبخت اونی که کسی ازش سوال بپرسه. به چی فکر میکنی؟ چی مینویسی؟ بگو همین الان داری به چی فکر میکنی.. بپرسید از هم . این هم نوع عمیقی از عشق.
قدر مارو نمیدونی که ... وگرنه چشم ما آینه ای چشم به راه به رخسار شماست... واااااای قلبم 😍
اما من چرا اینجام با من چجوری اینجام فرق می‌کنه. من اینجام چون باید اینجا باشم. چون جای همچون منی اینجاست. یه عمر چشم و گوشمو باز گذاشتم برای دیدن و شنیدن هرآنچه که نوازشگر روحه. حافظ به دست خوابم برده و دوباره صبح گذاشتمش تو کیف مدرسه و برای بچه‌های کلاس و عشق‌های پنهانی‌شون حافظ خوندم. من اینجام چون تمام رشته‌ها و سرنخ‌ها منو به اینجا رسونده.
یه کهنه رفیق که سال‌ها پیش حرفای اگزیستی باهم می‌زدیم و پادکست‌های خوب بهم معرفی می‌کرد رواح رو معرفی کرد جالبه که مدتی فرصت نکردم بازش کنم. اما وقتی وارد تلگرام رواح شدم پشت سرم در بسته شد. ورود به اونجا دیگه ممکن نبود چون خودم هرچی سعی کردم نتونستم دوست دیگری رو وارد کنم. من بودم و دنیایی از حرف‌ها، عطرها، رنگ‌ها سرمست می‌شدم با هر اپیزود. تموم که شدم دوباره به اون دوستم پیام دادم حالا من چیکار کنم؟ گفت مژده بده که صدای سخن عشق رو داریم و حالا اینجاییم با 500 غزل از حافظ و عشق‌بازی‌هاش. سپاس از رفیقم
😉 آیندگان بدانند اولین کسی که ترکیبی باخ و ترق ترق اسفند رو ابداع کرد صدای سخن عشق است ولا غیر 😘
آقا جریان این سندباد رو خداييش حداقل ۶۰ درصد خودتون مقصرید بابا شما اگه یه عکس از خودتون می گذاشتید لااقل اون خانومه شما رو به جا می آورد و اینجوری برخورد نمی کرد اصلا شاید یکی از اونایی باشه که کشته ، مرده پادکست‌های شماست و اونوقت حالا با وجدانش دست به یقه حالا اینو چکارش کنیم؟
دوستی که من دوس میپنداشتمش ولی اون منو دوست خودش نمیدونست رواق رو بهم معرفی کرد گفت که اول یک پادکست دیگه رو گوش بده و بعد رواقو ولی من از اونجاییکه منعم کنن بیشتر میرم سمتش رواقو اول گوش کردم و پیگیر بودم و وقتی سخن عشق شروع شد بهش خبر دادم و بعد اون از همه جهت تو گوشی و ... حذفش کردم و قسمت غم انگیزش اینه که حتی تاالان خبر نداره حذف شده انقدر مهم نیست میدونین برا منم مهم نیست فقط منو یاد یه قسمت خوب از زندگیم میندازه و بازم ازش ممنونم و میخوام بدونه بهش افتخار میکنم میدونم چقدر زندگی سخت بوده
عکس بدید جنازه تحویل بگیرید🥰
این گل های بنفشه ای که توی عیدا برا باغچه هامون میخریم ایرانی نیستند و اتفاقا در افغانستان به خاطر شباهتشون به چهره انسان بهشون «گل مردم چهره»میگن. اما منظور از گل بنفشه توی ادبیات ما نوعی گل خودرو بوده که در دشت ها میروید. مانند گندم خوشه ایه و بوی خوبی داره. از اونجایی که شبیه موی بافته شده س در ادبیات ما به موی یار تشبیه شده. منبع: درسگفتارهای استاد شفیعی کدکنی