دیگرینامه، اپیزود هشتم: از دخمهها تا امامزادهها؛ مرزهای سیال فرهنگی
Description
تابستان سال ۱۳۵۸ است؛ معادل بیستم رمضان ۱۳۹۹ هجری قمری… مکان: روستای دیزیجان در ۵۵ کیلومتری جادهی قم به اراک… سکوت آرام این شب را… خواب تابستانی مردم دیزیجان را چه کسی با صدای شلیک گلوله، برآشفته است!؟ پیرمردی که تا ساعاتی دیگر برای صرف سحری در منزل شخصی خودش، از خواب بیدار میشد، حالا نمیداند که اصلاً چطور زنده مانده است! ضارب هر که بود، ظاهراً گریخته است! دو رکعت نماز شکر باید خواند یا نماز وحشت!؟
کسی نمیداند که زنده ماندن قربانی این تروریست، محصول ناشیگری در ترور بوده، یا «ترور» چنانکه معنای خود این لفظ نشان میدهد، بیارتکاب به قتل هم به هدف خود رسیده است. «ترور» یعنی «دهشت»…یعنی وحشت… و تروریست، کسیست که وحشتی عمومی در دل دیگران میافکند. فقط چند ماهی از پیروزی انقلابی میگذرد که سردمدارانش آن را «اسلامی» نامیدهاند… و عجیب آنکه این قربانی که نمیداند چطور جانبهدر برده، در حالی که دست روی زخمِ بجامانده روی گردن خود میکشد، شیعهیِ معتقد دوازدهامامی و از نویسندگان و مترجمان مشهور در مسائل مذهبی شیعه است!… نام او، حیدرعلی قلمداران است؛ ۶۶ ساله و متولد همین روستای دیزیجان در سال ۱۲۹۲ خورشیدی. ترتیبدهندگان این سوءقصد، هر که بودند نه به سن و سال قربانیشان اعتنایی کردهاند نه به اینکه نویسندهای مذهبی را هدف میگیرند… آنها چه در سر داشتند و چه چیز آنها را خشمگین کرده بوده است؟
در این اپیزود، با نام «از دخمهها تا امامزادهها: مرزهای سیال فرهنگی» گوشهای از عقاید انتقادآمیز حیدرعلی قلمداران را بازگو خواهیم کرد که اگرچه به قیمت جانش تمام نشد، اما او را به ویژه پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ به دردسرهای جدی انداخت. با ما باشید!
اینستاگرام گفتوشنود
http://Instagram.com/dialogue1402
کانال تلگرام گفتوشنود
https://t.me/Dialogue1402