هر آن کو خـاطر مجموع و یار نازنین دارد ۱۲۱
Description
غزل نمره ۱۲۱
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
هر آن کو خاطر مجموع و يار نازنين دارد
سعادت همدم او گشت و دولت همنشين دارد
حريم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
کسی آن آستان بوسد که جان در آستين دارد
دهان تنگ شيرينت مگر ملک (مُهر) سليمان است
که نقش خاتم لعلش جهان زير نگين دارد
لب لعل و خط مشکين چو آنش هست و اينش هست
(لب لعل و خط مشکین چو آنش نیست جانش نیست)
بنازم دلبر خود را که حسنش آن و اين دارد
به خواری منگر ای منعم ضعيفان و نحيفان را
که صدر مجلس عشرت (عزت) گدای (فقیر) رهنشين دارد
چو بر روی زمين باشی توانايی غنيمت دان
که دوران ناتوانیها بسی زير زمين دارد
بلاگردان جان و تن دعای مستمندان است
که بيند خير از آن خرمن که ننگ از خوشهچين دارد
صبا از عشق من رمزی بگو با آن شه خوبان
که صد جمشيد و کيخسرو غلام کمترين دارد
و گر گويد نمیخواهم چو حافظ عاشق مفلس
بگوييدش که سلطان هم گدای (سلطانی گدایی) همنشين دارد
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
استاد خدا قوت میگم یه روضه هم بخون برای حسین، حسن تقی، نقی .، خمینی.. مجلس کامل میشه. 😜 خدا قوت ، بهر حال ما ممنون و سپاسگزاریم که از حافظ صحبت میکنی. خدا قوت.
❤️
عزیزم این اسپری رازقی رو معرفی میکنی بگیریم؟
وای من خیلی خندیدم به قسمت گروهبان قربانی عالی بود🤣🤣
بارون شروع به باریدن میکنه، توی پیادهروی سیمانی دراز میکشم به سوی آسمان، قطرات بارون به صورتم میخورند، و من در حیرت میمونم که آیا به حضور هر قطره بارون در جای خودش میتونم ایرادی بگیرم... نه همه چی سر جای خودشه حتی همهی چی بهتر از اونچه من میتونم تصورش رو بکنم پیش میره قطرات بارون قاطی اشکهای من جاری میشن از کنار گوشم که رد میشن میگن آفرین به لحظهی حال تو بخوان آن خوش اومدی
سلام. چطور می تونم این فایل رو در گوشیم ذخیره کنم؟
شایدم یه روز برامون مثنوی مولانا را بخونی و ما را از پادکستهای اغیار بی نیاز کنی..خدارا چه دیدی
از امشب تا فردا خودش یک هفته س
آیندگان بدانند ما خیلی اهل دلتنگی بودیم ، فرزان جان برای جبران دلتنگی درخواست دارم روز شنبه چند بار ازون زن هایی که توی رواح میگفتی برامون بگی😇😇🥰🥰
به قول احمدرضا احمدی یه روز قرار بذاریم بشینیم «آه» بکشیم
و آیندگان بدانند که صدای شما برایمان چقد ارامش بخشه ..
و آیندگان بدانند ما اهل دلتتگی بودیم...
👌🙏🙏🌸☘️
دوستِ دخترم که پدرش از دنیا رفته پیشمون بود، تماشا میکردمشون،بهتر بگم خودمو در اونا تماشا میکردم که برخلاف قبل اثری از دلسوزی ،مهربونی قلمبه، ترحم و مقایسه در من نیست! خودمو "جایی" میدیدم از اونجا دو تا دختر بچه رها از آینده و در پذیرش گذشته، داشتن بازی میکردن از اونجا مرگ اونقدر تراژیک به نظر نمیرسید، لبخند امروزم به بچه ها همون لبخند چند ماه قبلم نیست،در ظاهر همونه اما از جایی دیگه میاد، خاستگاه این لبخند جایی پشت بایدها،جبرها، اماواگرها کاش ها شایدها و هنوزهاست، خاستگاهش "نمیدانم ناب" ه
فرزانجان،ازاونجاییکه روزِ تعطیلی هم نمیذاری آدم حواسش پِیِ مطالعه باشه😃،اومدم بگم برگشتم خونه و الان به دلم افتاد یک لحظه اینستارو باز کنم،صبح نشد چِک کنم،دیدم شما کلیپِ اجرایی از آقای روزبه آذرِ عزیز رو با صفحه رواق،لایک کرده بودی😊ایشون از اساتیدِ درخشانِ گیتارفلامنکوی مشهد هستن که من افتخارِ انجام کارِ تبلیغاتی براشون رو داشتم و یکبارم بهشون گفتم ویسنته آمیگوی ایران.ایشون میدونستن من عاشق سبک فلامنکوام،منو علاوه بر ویسنته،با قطعاتِ پاکودِلوسیا هم آشنا کردن،یهبارم بهم گفتن شما انسانِ
حافظیه استادجانم من 💚🙏
چرا اینهمه تعصب در ادای یک واژه ؟ و چرا باید دیگران رو وادار به گفتن کاه دود بکنیم ؟ اکثر زبانها واژه هایی از دیگر زبانها قرض گرفتن و خیلی هم طبیعیه ، همونطور که زبان فارسی هم در زبانهای دیگر استفاده میشه ، اوکی گفتن اشکال نداره ولی اسماج گفتن اشکال داره ؟ فقط مونده مردم تو نحوه استفاده از کلمات به همدیگر کار داشته باشن ، کار پسندیده ای نیست
تو ماموریتم جیم میزنم میام صداتو گوش میکنم، تو چطور رفتی پارتی به یادم هستی آیا؟
فرزان، چی باعث شد که نتونستی پذیرا باشی و به زبون بیاری چرا دیگه دختر خالدار نیست. یک طرف تویی و زبان بستگیت، یک طرف ماییم و حس واگذاشتگی.
تولد خوش میگذره؟😂🍻🕺