Scar story-1
Description
(صدای نوار)
03:47 PM. October 4th. 1993- I play my hard rock music and I make my cup of dark coffee as usual. I open a window and while I'm sitting by the window with Lucas, the weather clouds over. Lucas is my cat. Say hi Lucas! My name is Scar. Yes, a real Scar. People call me by this name after the arson that I planned myself. (Smirk) => This part never crosses their mind! My face is covered with a damn bruise, the shape of a stab, on the right, and on the left, it doesn't look like my skin anymore...Not yet... People, especially children, are scared of me. They are prodded by their parents into not getting close to my house or else...
خب تا الان به یه داستان مهیج پرداختیم از یه آقایی به اسم اسکار.میدونین اسکار به چه معنیه ؟ آفرین ، زخم. اسکار داستان خودش رو اینطوری شروع میکنه که آدما بعد از یه آتش سوزی بزرگ و بلایی که سرش اومده ، اینطوری صداش میکنن.
اینجا ما یه کلمه خوب برا استفاده داریم arson که به معنی آتش سوزی بزرگیه که البته یه جرم هست و به مجرم این کار هم arsonist میگن.
اما این وسط جالبه که بدونید اسکار داره میگه این آتیش سوزی که درموردش حرف میزنه برنامه ریزی خودش بوده... شاید بعداً بهمون بگه چرا... راستی مردم اون شهر این موضوع حتی به ذهنشون هم نمیرسه که آتیش سوزی زیر سر خود اسکاره!
اینجا یک idiom جدید یاد میگیریم که اونم cross somebody's mind هست و به معنیه اینه که اصلا به ذهن طرف ام نمیرسه.
اسکار امروز خودش رو با پلی کردن آهنگ هارد راکش و یک فنجون قهوه تلخ شروع میکنه و در حالی که جلوی پنجره با لوکاس نشسته ، هوا رو به ابری میره. راستی لوکاس گربه شه...اسکار تو داستان به لوکاس میگه که بهمون سلام کنه پس ... سلام لوکاس !
یه idiom خوبی برای ابری شدن هوا میتونید استفاده کنید که اونم هست cloud over . به معنی اینه که هوا کم کم رو به ابری شدن میره.
سمت راست صورت اسکار یه کبودی یا همون bruise به شکل ضربِ چاقو و سمت چپ صورتش اصلا دیگه شبیه به پوست نیست . یه گفته خودش "فعلا" نیست.
مردم بخصوص بچه ها ازش میترسن و مادر پدرا به بچه هاشون درمورد من گوشزد میکنن که به خونم نزدیک نشن وگرنه معلوم نیست چی میشه.
باز اینجا گوشزد کردن رو داریم که میشه to prod که کلمه هست نه idiom . مثلا :
My instructor prodded me into doing more exercise.
مربیم بهم گوشزد کرد بیشتر تمرین کنم.
راستی آخرین حرف اسکار رو یادتونه ؟ or else...این idiom رو وقتی به کار میبریم که میخوایم به یک نفر یه چیزی رو گوشزد کنیم و بگیم چی میشه اگر چیزی که باید انجام بشه یا اتفاق بیوفته ، انجام نشه و یا اتفاق نیوفته. و به معنای وگرنه هست. میتونیم آخر جمله مون بیاریمش و دیگه توضیحی براش نیاریم و ادامه ندیم.
I enjoy hearing rumors about myself. They are interesting! Imagine you wake up one day, not sleeping a wink, some ... Guy ... publishes something about you and you're the headline of an indiscriminate newspaper. For example: Scar was killed (laugh ) { scar's response} => I can NOT be killed, you fools ! Somebody can be killed {whisper} => by me :).
Or another missing family. Was it on purpose? Or can it be related to Scar?? {scar’s response} => Come on man , what do I have to do with a whole family ?! Huh, mind blowing news !
{Shocked and surprised} => Wait ... You don't think that's MY doing , do you ?!... Anyways, I hope not !
خب تا اینجا آقای اسکار داره بهمون میگه که یک سری شایعات، با اطلاعات خیلی کم و اشتباه توسط مردم براش درست میشه و حتی تو توی روزنامه های بشدت رندوم که معلوم نیست از کجا اومدن، چاپ میشه که برای اسکار این موضوع جالبه.
خب قطعا با کلمهی amazing آشنایی دارید که به معنی جالبه اما کلمه ای که میتونیم برای رندوم استفاده کنیم که اسکار هم استفاده کرد و گفت اخبارش رندوم و از روی اطلاعات کم هست ، کلمهی indiscriminate هست.
بگذریم از اینا اسکار یک سری از اون شایعات رو برامون میگه ... مثلا اینکه اسکار کشته شد ... بعدشم میخنده و میگه احمقا کسی نمیتونه منو بکشه اما یک شخصی میتونی کشته بشه و whisper میکنه توسط من :)).
شما وقتی یک چیزی رو whisper میکنید در واقع با صدای آروم تر و قایمکی میگیدش درواقع زمزمه میکنید.
یا مثلا یکی دیگه از سر تیتر ها اینه که یه خانواده غیب شدن . آیا از قصد بوده یا آیا اسکار میتونه به این موضوع ربطی داشته باشه ؟؟ که از کلمه related to استفاده شده.
که بازم اسکار جوابشون رو اینطوری میده آخه من با یه خانواده چه کاری دارم بکنم ؟ چه اخبار واقعا . مخم سوت کشید !
اینجا برا اینکه بخوایم بگیم یه چیزی هم تعجب آور هم هیجان انگیزه و مخمون سوت میکشه با شنیدنش یا دیدنش میتونیم بگیم mind blowing.
و در آخر اسکار از شنونده که ما باشیم میپرسه که : هی ، تو که فکر نمیکنی اینا همش زیر سر منه هان ؟؟ خب امیدوارم اینطور نباشه.
وقتی میخواین بگیم یه چیزی زیرسر یه شخصیه و یا همه آتیشا از اون بلند میشه از somebody's doing استفاده میکنیم . مثلا
The house is on fire. I bet it's Sara's doing.
تا اینجا که خودم عاشق مرموز بودن داستانم ... بریم برا بقیه اش :
(صدای نوار)
09:42 AM. October 16th. Nothing special is happening these days. Stop looking for something extraordinary. My life's simpler than what you think darling. Oh, it's just Lucas who’s disappeared for two days now. I'm worried. Actually, Lucas is the only thing I care about ... So ... The weather is extremely nice today. It's our favorite weather, cloudy. Puff... Where are you boy? ... . For the first time in my whole life there are no kids outside and shops are closed, too. Also, no rumors and stuff about this SCAR. Stunning. { صدای میو گربه } ... Oh, hi buddy come in. I missed you. How you doin’ ? What have you been up to? { باز هم صدای گربه که بیاد بشینه پیش اسکار } So, as I was saying { مکث کنه انگار تو فکر فرو رفته } Hold on a second, I can't trust anybody thanks to my past, but this silence is something I have never felt in my whole life!
الان ساعت نه و چهل و دو دقیقه صبحه . شونزده اکتبر . اتفاق خاصی این چند روز برای اسکار نیوفتاده و داره بهمون میگه از اینکه دنبال یه چیز باورنکردنی تو زندگیش بگردیم دست برداریم. و اضافه میکنه که عزیزانم زندگی من عادی تر از چیزیه که فکر میکنید. ولی لوکاس دو روزه که غیبش زده و اون نگرانشه چون لوکاس تنها چیزیه که اسکار بهش اهمیت میده.
اینجا دوتا کلمه خوب قراره یاد بگیریم. یکیش extraordinary هست که به معنیه یه چیز باور نکردنی و خارق العادست. و یکی دیگه اش هم look for هم که به معنای دنبال چیزی گشتنه.
اسکار ادامه میده و طبق روال جلوی پنجره نشسته. اون میگه هوا امروز واقعا خوبه. ابری. این هوا مورد علاقه شونه. یعنی مورد علاقه خودش و لوکاس. بگذریم از اینا اسکار میگه که برای اولین بار تو عمرش هیچ بچه ای بیرون بازی نمیکنه و هیچ مغازه ای هم باز نیست . تازه هیچ شایعه ای هم درموردش وجود نداره. Stunning. و این کلمه یعنی چی ؟ فوق العاده ، محشر.
بعدش اینجا رو خودتون فهمیدین که آقا لوکاس هم تشریف آوردنو و دل اسکار قصه مونو شاد کردن.
دیدین بعضی وقتا میخوایم مثل اسکار بگیم بخاطر و همش از because استفاده میکنیم ؟؟ خب بیایم بیکااااز رو کنار بزاریم و بجاش بگیم thanks to.
و حالا از طرفی اسکار این وسط داره میگه که بخاطر گذشته اش به کسی نمیتونه اعتماد کنه درست اما این سکوتی که شهر رو فرا گرفته یه چیزیه که هیچوقت تابحال احساس نشده.
Hey Lucas, what do you think, mate? Lucas is looking mysteriously out of the window to the empty Street. {Shocked}=> Never seen him like that! .... No worries, Lucas. Just know this! I never hurt anyone until they hurt me. Lucas looks at me and we both have a smile underneath our skin. Like father like son.
اسکار بخاطر این سکوت عجیبی که شهرو برداشته از لوکاس میپرسه که خب تو چی فکر میکنی ؟ و لوکاس با یه نگاه مرموزانه به خیابون خالی هیچی نمیگه. نمیدونم این مرد چه انتظاری داره ازش خدایی 😊؟ بگذریم ، اسکار میگه که هیچوقت این نگاه لوکاس رو ندیده. و واسه اینکه خیالش رو راحت کنه بهش میگه که نگران نباش لوکاس. من تا وقتی که کسی بهم آسیب نزنه ، بهش آسیبی نمیزنم. لوکاس هم به اسکار نگاه میکنه و به گفته اسکار ، دوتاشون یه لبخند خاصی زیر پوستشون دیده میشه.
اینجا برای کلمه زیر از underneath استفاده شده و برای مرموز هم از mysteriously که البته adverb هست و صفتش mysterious هست.
راستی میدونستید اگر بخوایم به کسی بگیم که نگران نباشه میتونیم از no worries هم استفاده کنیم؟؟! خب حالا میدونید.
(صدای نوار)
It's afternoon now. Time for a cup of dark coffee. I play my hard rock music and while I'm sitting by the window with Lucas petting him, somebody knocks on the door. ( دوبار صدای در زدن ).
الان بعدازظهره. طبق روال همیشه اسکار موزیک هارد راکش رو پلی میکنه و قهوه تلخش رو میریزه و در حالی که با لوکاس کنار پنجره نشستن . یک نفر در میزنه.
(صدای نوار)
10:03 AM. October 17th. I woke up today, after having bullshit dreams. Today I decided to have tea instead of coffee. What’s up, mate? Lucas says nothing, just looks out of the window. He normally doesn't do it but he does it a lot nowadays. Now that he sees with just one eye. My poor little baby. ( اینجا صدای جوش اومدن کتری دوبار بیاد مثل صدای در زدن که دوبار بود . ) { بعد whisper میکنه } => I remember.
(صدای نوار)
07:42 PM. October 17th. Drinking coffee on my rocking chair is the best feeling.
{ اینجا صداش رو بی حال میکنه و به حالت کسل میگه } => Ahh, same old pain. { یکم سکوت / صدای ضربه زدن ناخن ها روی صندلی چوبی / صدای جیر جیر کفه های چوبی هنگام حرکت دادن صندلی راک ««« فقط دو بار «««« }
ساعت ده و سه دقیقه صبحه. هفده اکتبر. اسکار بعد از خوابای مزخرفی که دیده بیدار شده و تصمیم میگیره امروز بجای قهوه تلخ ، چایی بخوره. طبق روال از لوکاس نظر میخواد و لوکاس چیزی نمیگه و فقط بیرون پنجره رو نگاه میکنه. معمولا این کار رو نمیکنه اما جدیدا زیاد این کارو میکنه. فقط میشینه و از پنجره بیرون رو نگاه میکنه ... الان که فقط با یه چشم میتونه ببینه...اسکار اینجا دوباره ویسپر میکنه که یادمه... دقت کردین که هنوز نمیدونیم این قسمت یعنی چی و چرا لوکاس با یک چشم میبینه ؟ از اول که اینطوری نبوده و اینکه چی باشه ؟!... بگذریم... ساعت هفت چهل و دو دقیقه بعدازظهر همون روزه. خوردن قهوه روی صندلی راک بهترین حس برای اسکاره. اسکار اینجا از زخم قدیمیش دوباره تازه شده که کاملا کلافه میگه همون زخم قدیمی...
Yes. I finally remembered. Somebody knocked on the door days ago, I ... I was sitting by the window with Lucas. I stood up to open the door, I held the door handle, then in a blink of an eye I heard the glass broke and Lucas shouted. I turned my head back, I saw there was a lot of blood around the kitchen's floor. I heard a gunshot. Then I felt a m
بسیار عالی و اموزنده👏🏻👏🏼
بسیار باکیفیت، زیبا و تمیز. لذت بردم.
excellent
سلام و سپاس ویژه بابت وقت و انرژی که برای تولید محتوا انجام میدید .مانا باشید