روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر ۲۵۰
Update: 2025-03-11
282
Description
غزل نمره ۲۵۰
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
روی بنمای و وجود خودم از ياد ببر
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر
ما چو داديم دل و ديده به طوفان بلا
گو بيا سيل غم و خانه ز بنياد ببر
سينه گو شعلهی آتشکده فارس بکش
ديده گو آب رخ دجلهی بغداد ببر
زلف چون عنبر خامش که ببويد هيهات
ای دل خامطمع اين (هوس) سخن از ياد ببر
دولت پير مغان باد که باقی سهل است
ديگری گو برو و نام من از ياد ببر
سعی نابرده در اين راه به جایی نرسی
مزد اگر میطلبی طاعت استاد ببر
روز مرگم نفسی وعدهی ديدار بده
وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر
دوش میگفت به مژگان درازت بکشم
يا رب از خاطرش انديشهی بيداد ببر
حافظ انديشه کن از نازکی خاطر يار
برو از درگهش اين ناله و فرياد ببر
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
In Channel








به به
غزل نمره ۲۵۰ قسمت دوم 49:46 کاغذ متاثر یا موثر از حیات مادی ماست. ( فرصت شکر اندر شکر زیستن و مدام تمرین کردن.) 52:12 بهم ریختگی و نشان دادن چیزی درون ما 55:35 ترس از مرگ نداشتن (سقراط) 56:45 ترس از مرگ و در هستی خود پایداری کردن نقطه 57:47 مرگ و برساختهها (تعصب و انتحار نقطه) 1:02:40 معانی اندیشه کردن 1:06:35 ✨ تائو پند ۸۰ 1:09:53 خوانش غزل
غزل نمره ۲۵۰ قسمت اول 05:02 غزل با صدای استاد شجریان 24:48 پایداری ذهن در هستی خود و ویژگیها (اسپینوزا) 31:23 🌸 سوانح العشاق 38:55 توضیح سوانح (همهچیز ما در خدا گنجیده ولی ما از درک چیستی خدا هم درماندهایم.) 42:18 بیت ششم و تمرین (بدون تمرین نمیشه.) سعی نابرده در اين راه به جایی نرسی مزد اگر میطلبی طاعت استاد ببر 43:22 تمرین مدام (مثال کثیف بودن میز) 45:46 پایداری ذهن (نقطه) در هستی خود (تمرین) 47:36 کاغذ حیات جاودان داره و نقطه میمیره. (هیجانات و آرزوها همه مال نقطهست.)
جناب رنجبر عزیز چه کرده ای با ما چه بلایی گرفته ما رو. چه بلای دلنشینی پادکست دیگه که نمیتونم گوش بدم که جای خود، حتی پای صحبت آدم های دیگه هم نمیتونم بشینم.
👏🏻👏🏻
عجب همزمانی ای.. امروز ک شروع جنگه رسیدم ب این اپیزودو تمرین کردن و پند تائو🥺
دلق شهرزاد به چه ارزد به می اش رنگین کن وانگهش مست و خراب از سر بازار بیار🪽
سعی نابرده در اين راه به جایی نرسی مزد اگر میطلبی طاعت استاد ببر⚡
این کلمه ی "جخ" از اون چیزاست که فقط من و تو میفهمیم 😁
فرزان جان این قسمت هایی که باهامون حرف میزنی خیلی مفیده لطفاً محدودش نکن ❤️❤️
فرزان عزیز شکر بودنت
عجب اپیزودی، چقدر زیبا و بی پرده دستمال کشیدن بر روی زندگیمون و من برخواسته رو توضیح دادی، درونم رو شخم زدی با حرفات... سپاسگذارم 🙏❤️
١٧٩
بهترین اپیزود. چیزی رو در من حل کرد که قابل وصف نیست. ممنونم.🌿🌿🌿
250 is one of my Favorit Episodes 🙏🏻🙏🏻🙏🏻❤️
و آیندگان بدانند اپیزود ۲۵۰ از پر بارترین اپیزودها بود...
از کشور همسایه پندتو شنیدم جناب لائتسه و قلبم هزار پاره شده 😔😔😔
این اپیزود خیلی به دلم نشست و تلنگری بود برام… مرسی ازتون💕
بعد از فوت بابا هرروز با مرگ زندگی میکنم... روزهایی هست که شکر اندر شکر زندگی میکنم، روزهایی هم هست که دچار حمله عصبی میشم و ترس از مرگ رو زندگی میکنم... چون پدرم ایستاده سکته کرد، مرگ هر لحظه جلو چشمم میاد و هرروزِ من در حال پذیرفتن زندگی فانی و باور به اینکه من این بدن نیستم میگذره! این اپیزود برای من چقدر به جا و همزمان بود. برکت توی زندگیت روزافزون باشه، فرزآن🤍
🌷