صبا تو نکهت آن زلف مشکبو داری ۴۴۶
Update: 2025-12-23
57
Description
غزل نمره ۴۴۶
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
صبا تو نکهت آن زلف مشکبو داری
به يادگار بمانی که بوی او داری
دلم که گوهر اسرار حسن و عشق در اوست
توان به دست تو دادن گرش نکو داری
در آن شمايل مطبوع هيچ نتوان گفت
جز اين قدر که رقيبان تندخو داری
نوای بلبلت ای گل کجا پسند افتد
که گوش و هوش به مرغان هرزهگو داری
ز جرعهی تو سرم مست گشت نوشت باد
خود از کدام خم است اين که در سبو داری؟
به سرکشی خود ای سرو جويبار مناز
که گر بدو رسی از شرم سر فرو داری
دم از ممالک خوبی چو آفتاب زدن
تو را سزد که غلامان ماه رو داری
قبای حسنفروشی تو را برازد و بس
که همچو گل همه آيين رنگ و بو داری
ز کنج صومعه حافظ مجوی گوهر عشق
قدم برون نه اگر ميل جستجو داری
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
In Channel








من اونقدر شجاع دل نبودم که حافظ خوانی به وقت یلدا رو براتون بفرستم اما متشکرم از اینکه دو ساله جرات می کنم شب یلدا در جمع حافظ بخوانم،من حتی اهل صحبت کردن در جمع هم نبودم،..از رواق به این طرف در مورد فن بیان از شما درس ها آموختم و جسارت حرف زدن در جمع رو پیدا کردم گرچه هنوز هم گاهی به لکنت می افتم اما در مقایسه با من چند سال پیش بسیار پیشرفت کردم و بخش بزرگی از این پیشرفت رو مدیون شمایم
«هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ»
سپاس با اینکه در تهران نبودی اما اینجا بودی حتمن سخت بوده برات بدون هیچی ولی با همه چیز دوستت دارم مراقب خودت باش سفر بی خطر
کاش بقیه اپیزودها با همین آرامش شروع بشه
سلام مامانم مریض شده میشه براش دعا کنید.
مرسی فرزآن جان✨💖
ولی من دلم ریخت، وقتی از ماموریت برگشتیم و دیدم تو خونه نیستی!!!
بله با شجاعت خوندم و تپق هم زدم ولی باز هم از خودم و درکم از ابیات راضی بودم. ممنونم ازت فرزان عزیز😘🙏🌷
گرش نکو داری ... هزار بار تکرارش کردم ✨️
دمت گرم جناب فرزان ، ولی یادت باشه پسر قشنگ من تکو تنها با فقط یه دونه کتاب حافظ بی سفره یلدا با مرام درویشی میل خودت نشست رو مبل بیت مورد علاقه تو خوند ولی نزاشتیش دلمونو شکوندی ☹️💔 ایشالا برادرای دختر کوردی هیچوقت از خونتون نرن😆😃🤲
واقعآ شروعت طوفانی بود 👌اینکه گفتی من کافه ام من تا حالا دقت نکرده بودم و جالب بود برام ☺️همیشه سالم باشی وسلامت فرزآن جان 🤲😍دوستان عزیزوگرامی ظهرتون ب خیر 🥰🥰
فرزآن،عزیزِ جان❤️ نمرهی مادری کردنِ مادرت بالاست،نه تنها برای دستپخت خوب بلکه برای تصمیمات جسورانهای که گرفتن و کم و بیش به گوشم خورده،بماند که از نظر من اینکه ایشون مادرِ اهل شعر هم هستن گوهر وجودشون رو نابتر میکنه،اصلا برنامهی امروز تقدیم به ایشون🦋 خلوت دل⬅️نمیشه تویِ دلت هم دیو داشته باشی هم فرشته✅️ از یکپارچه کردنِ غزل و تایو به این رسیدم که؛ بویِ او همیشه درون شما حاضره،کافیه از نقطه بری بیرون تا به منِ حقیقی(گوهر عشق) برسی✨️ و سپاس که در سفر هم با ما بودی و گاهی وفاداری همون"زن"بودنه
من توی جمعه بازار فال حافظ گرفتم برا بقیه🥰 ولی متاسفانه قبل از توضیحات یلدا بود، توپوق هم میزدم ولی این باعث شد که دلم بخواد بیشتر کار کنم روی غزلیات حافظ شیرین سخنام😍 و تصمیم دارم هر هفته حافظ کنارم باشه و برای هرکس که دلش بخواد سخن بگه❤️😍
سفر بخیر فرزان جان💫 برامون حرفهای سبزی پاککنی سوغات بیار از سفر😉😃
من از زمان رواق، اونجایی که بحث آرزو شد، خودم رو واکاوی کردم و دیدم بزرگترین آرزوم، داشتن یه رفیقه! البته رفیق به معنی واقعی. یکی که باهاش مثل اینجا حرفهای عمیق و به قول خودمون زنونه بزنیم. واقعا یکی مثل خودت فرزان. ولی هرچی میگردم پیداش نمیکنم🥲
عالی
سلام ظهر تون بخیر
فرزآن جانم درود. دیروز بلوار کشاورز نبودنت رو آروم تو گوشم فریاد میزد. 🤍🌹
چه شروع طوفانی و رک و پوست کنده ای!
https://ahaang.com/%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-%D9%85%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%DA%A9%D8%A7-the-unforgiven/ بیاد جوانی