می‌فکن بر صف رندان نظری بهتر از این ۴۰۴
Update: 2025-10-22
123
123Description
غزل نمره ۴۰۴
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
می‌فکن بر صف رندان نظری بهتر از اين
بر در ميکده می‌کن گذری بهتر از اين
در حق من لبت اين لطف که می‌فرمايد
سخت خوب است وليکن قدری بهتر از اين
آن که فکرش گره از کار جهان بگشايد
گو در اين کار بفرما نظری بهتر از اين
ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
برو ای خواجه‌ی عاقل هنری بهتر از اين؟
دل بدان رود گرامی چه کنم گر ندهم
مادر دهر ندارد پسری بهتر از اين
من چو گويم که قدح نوش و لب ساقی بوس
بشنو از من که نگويد دگری بهتر از اين
کلک حافظ شکرين ميوه نباتی‌ست بچين
که در اين باغ نبينی ثمری بهتر از اين
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
x
حس میکنم جناب حافظ مصراع دوم بیت پنجم رو اینجور سروده بوده: مادر دهر نزادست پسری بهتر از این
چرا همش آهنگه ؟
یاحبیب من لا حبیب له سلام دوستان جان از دلم گدشت دعوتتون کنم از امشب شرح اشراقی اسما الهی در جوشن کبیر به روایت استاد مقدم را شروع می کنیم که برای من خیلی خیلی راهگشا بوده‌است و انسان کامل به روایت عرفان کسی است که اسما خدارا بر جانش نقش بسته و در صفات شبیه باریتعالی شده باشد این لینک گروه دعوتید چند جلسه گوش کنید خوشتان امد ادامه بدهید https://t.me/+Qgrofmq24XI4MTFk شور حال بی پایان بود وخیلی بهم کمک کرده روزیتون بودتشریف بیاورید اگر باز نشد لینک را درگوگل یا تلگرام کپی کنید از انجا وارد بشوید
فرزان جان من سال هشتاد ازدواج کردم بعداز یازده سال عشق و عاشقی ، اون موقع عرف جامعه پانصد یا ششصد سکه مهریه بود برای دخترخانم ها ، مهریه من یه دیوان حافظ به خط همسرم بود که در فامیل جنجالی بود روی کارت عروسی هم بیت از صدای سخن عشق نشنیدم خوشتر رو چاپ کردیم خواستم بگم حافظ تو قلب ماست و برنامه ی شما لحظه به لحظه بر قلب و جان من می نشیند از شما سپاسگزارم که عشق و آرامش و آگاهی رو بر قلب های ما جاری می کنید زنده باد💚💚💚💚
اینم جام روز جمعه :اوایل آبان! دیشب آماده ی خواب بودم، گاهی وقتا تسبیح به دست می خوابم... اینکار شبی بی مقدمه شروع شد. تسبیح شب تاب پانصد دانه ی زیبایی دارم که هدیه ی خاله است و بسیار دوسش دارم. چشمام بسته بود که شروع کردم به تسبیح انداختن... همیشه چندتا دانه ی اول را بی حضور رد میکنم، و به خاطرش خودم را سرزنش میکردم که: تو که حواست نیست، تو که ذکری را دلحاضر نگفتی، چه دانه ای را رد میکنی؟ دیشب هم همین کار را کردم... دوسه دانه بی هوا جلو رفتم که متوقف شدم.
جمعه است و در ماموریتم، مهمون داری و... آره از فرزآن خیلی برای مهمونم تعریف میکنم. + اره فرزان میگه... +به نظر فرزان.... +فرزان همیشه این مثالو +فرزان ... دوستم گفت، جوری ازش تعریف میکنی انگار همینجاست و هر روز میبینش!!!!
خدا را به جان خراباتیان کزین تهمت هستیم وارهان به میخانهٔ وحدتم راه ده دل زنده و جان آگاه ده که از کثرت خلق تنگ آمدم به هر جا شدم سر به سنگ آمدم بیا ساقیا می بگردش در آر که دلگیرم از گردش روزگار مئی ده که چون ریزیش در سبو بر آرد سبو از دل آواز هو ✨️🤍✨️
ساقی❤️با دوباره شنیدن در ماموریت،به دریافتی از بیت سیم این غزل رسیدم:مرتبط با فیلم زندگی چاک(من،جهانی‌‌َم که در خود،کثرت‌ها،جای داده‌ام):اپیزود اول فیلم رو اگر ذهنیاتِ چاک در نظر بگیریم،باز بقول حافظ:گو نه دل باش و نه ایام،چه خواهد بودن؟پس اگر کُل برساخته‌ها از مرگ قریب‌الوقوع،در هراس باشند،من حقیقی،همونه که درمواجهه با این محتوم و البته شکّرین‌حادثه،به عشق،پناه برده،یا تنها با سازو نوای نوازنده‌ای خیابانی،خوش میرقصد(با جهان،عاشقانه برقص)و اینگونه با نظر کردنی بهتر،گره از کارِ "جهانش"،میگشاید🌌
من ازین غزل یک خاطره خیلی دور دارم. یکبار مامانم از دست داداشم خیلی شاکی بود یک کار بدی کرده بود که یادم‌نمیاد شبش یک برنامه ای بود که فال حافظ میگرفتیم و مامانم برای داداشم فال گرفت و اومد "مادر دهر نزاده پسری بهتر از این" خلاصه خیلی خندیدیم
این چه آهنگیه آخه اول برنامه🙄
سلام بعد از یک هفته دوری
تنها پسری که برا من حافظ خونده شمایی😅
نون ، واو ،هِ ،یِ ای وای... چه قدرکم مونده🥲 ازون مهم تر چهقدر راه اومدیم...
ای همه تو و بس همه تویی من که ام ؟ خواجه عبدالله انصاری عزیزدل ❤️🔥
خوبت شد،خوبت شد درویش عن ریش🖕🖕
کلک حافظ شکرين ميوه نباتی‌ست بچين که در اين باغ نبينی ثمری بهتر از اين یاد باغ دختر رشتی افتادم😂😂 تنها باغی که به تو میرسه همینه فرزآن
اون پسره که داشت تو کافه مشمئزت میکرد دیگه زن زائو رو نمیرسوند زایشگاه عملا داشت زن زائو رو میزائوند
نصیحتم نصیحتای قدیم قدح نوش و لب ساقی بوس خو کدوم خریه که عمل نکنه
به مبارک‌بادِ آبان باخودم قرار سی‌روزه‌ای می‌گذارم به قصدِ «تکرار» از امروز تا پایان آبان آبان ماهِ پیدایش یادهای ماندگار است آبان آدم را مبتلا می‌کند می‌خواهم ابتلایم را خودم انتخاب کنم —— پنجشنبه اول آبان سال چهار
قدر لحظه رو من میدونم که منتظر میمونم فرزآن جانم🌹♥️