چرا ایران در اجلاس شرمالشیخ شرکت نکرد؟
Update: 2025-10-13
Description
مصر میزبان رهبران بیش از ۲۰ کشور جهان است اما ایران در آنجا حضور ندارد. چرا جمهوری اسلامی با اینکه طرح صلح ترامپ برای غزه را پذیرفت از شرکت در اجلاسی که برای آینده غزه برگزار شد خودداری کرد؟اجلاس شرمالشیخ امروز دوشنبه ۱۳ اکتبر (۲۱ مهر) در این شهر ساحلی مصر برگزار شد. در این نشست که با هدف دستیابی به صلح در غزه برگزار شده، بیش از ۲۰ نفر از سران بلندپایه کشورهای جهان حضور دارند؛ از دونالد ترامپ گرفته تا رییس جمهور فرانسه، نخستوزیر بریتانیا، صدراعظم آلمان، و رییس جمهور ترکیه و پادشاه اردن و امیر قطر. غایب این اجلاس اما گذشته از اسرائیل و گروه تروریستی حماس که هیچکدام در آن شرکت نکردند، نماینده ایران بود.
یک روز پیش از این اجلاس عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در نشست هیأت دولت اعلام کرد که مصر رسما از مسعود پزشکیان برای شرکت در این اجلاس دعوت کرده اما پزشکیان این دعوت را رد کرده است. سپس از عراقچی دعوت شده که او هم به این دعوت پاسخ منفی داده است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
اما دلیل ایران برای شرکت نکردن در اجلاسی با این اهمیت و در این سطح از رهبران کشورها چیست؟ آیا صرف پرهیز از رویارویی با دونالد ترامپ و مشکل "دست دادن یا ندادن" با او یا گرفتن عکس یادگاری دستهجمعی که در آن هم ترامپ باشد و هم پزشکیان یا عراقچی، دلیل رد این دعوت بوده است؟
آیا بیانیه رسمی وزارت امور خارجه ایران در استقبال از آتشبس در غزه و تلویحا استقبال از طرح ترامپ نمیتوانست مقدمهای برای شکستن این تابوها باشد و نمایندگان جمهوری اسلامی را کنار رهبران بلندپایه غربی بنشاند؟
اصولا شرکت در این اجلاس چقدر میتوانست برای منافع ملی ایران مفید باشد؟
این پرسشها را با دو کارشناس در میان گذاشتیم؛ حمید آصفی تحلیلگر و فعال سیاسی از ایران و مجتبی نجفی دکترای علوم ارتباطات از پاریس.
"یک لبخند سیاسی که میتوانست تابوها را بشکند"
حمید آصفی با تبیین فضای کنونی سیاسی و اجتماعی در ایران و اشاره به این که پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل "تمام فرصتهای دیپلماتیک یکی پس از دیگری شکست خوردند" و بازگشت مکانیسم ماشه و بسیاری مشکلات دیگر داخلی میگوید "گاه یک لبخند دیپلماتیک میتواند راهها را باز کند و تابوها را بشکند".
بیشتر بخوانید: جایگاه ایران در معادله جدید غزه کجاست؟
این تحلیلگر سیاسی میگوید: «وقتی آقای عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی و کشورهای عربی به این اجلاس میآیند، ایران میتوانست با حضورش اعلام کند "من طرفدار صلحم و نمیخواهم دیگر در موضوع گروههای نیابتی نقشی داشته باشم" و به عنوان یک نیروی صلح طلب میتوانست دروازه را باز کند و لابیهای قوی با روسای جمهور کشورهای دیگر داشته باشد و ممکن بود با ترامپ دیدار کنند و همان جا بتوانند استارت مذاکرات مستقیم با آمریکا در همه مسايل را بزنند.»
او با تاکید بر این که "این بنبست باید شکسته شود" میگوید حتی ایران میتوانست پس از این دیدار به نفع خودش نظر دنیا را تغییر دهد: «اگر اروپاییها یا آمریکاییها زیاده خواهی میکنند ایران میتوانست پس از این دیدار و شرکت در این اجلاس، جهان را به شاهد بگیرد که ما آمدیم، مذاکره هم کردیم اما اینها بیش از چیزی که مقرر بوده میخواهند. در این صورت هم جامعه قانع میشد و هم جهانیان.»
آصفی معتقد است: «حضور در این اجلاس میتوانست یک نقطه عطف و شکستن بن بست دیپلماسی باشد.»
چرا ایران شرکت نکرد؟
وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران پس از پذیرش طرح ترامپ از سوی سران حماس، بیانیهای صادر و در آن تاکید کرد "جمهوری اسلامی ایران همواره از هر اقدام و ابتکاری که متضمن توقف جنگ نسلکشی، خروج نظامیان اشغالگر، ورود کمکهای بشردوستانه، آزادی اسرای فلسطینی و احقاق حقوق بنیادین فلسطینیان باشد، حمایت کرده است".
این بیانیه از سوی ناظران و تحلیلگران موافقت اصولی با طرح ترامپ تعبیر شد ولی حالا همین جمهوری اسلامی از شرکت در اجلاسی که با همین اهداف یعنی پایان دادن دائمی به جنگ در غزه و بازسازی این منطقه برگزار شده شرکت نکرده است. چرا؟
مجتبی نجفی، شرکت نکردن مسئولان جمهوری اسلامی در اجلاس شرمالشیخ را در راستای همان سیستمی میداند که به گفته او "قدرت تصمیم گیریاش را از دست داده است یعنی سیستمی که هم با یک بحرانهای چندبعدی و پیچیده مواجه است و هم نمیتواند از یک سری گذارههای ایدئولوژیک که مانع پیشبرد دیپلماسی شده دست بکشد".
این پژوهشگر معتقد است: «جمهوری اسلامی یک پراگماتیسم تاخیری دارد یعنی زمانی به رویکردهای عقلانیتر روی میآورد که کار از کار گذشته یا به قول معروف نوشدارو بعد از مرگ سهراب است. این شرکت نکردن را باید در راستای مدل رفتاری از اول انقلاب تا کنون ارزیابی کرد.»
بیشتر بخوانید: ترامپ: فرصت واقعی برای دستیابی به صلح فراتر از غزه وجود دارد
حمید آصفی دلیل شرکت نکردن جمهوری اسلامی را از منظر دیگری بررسی میکند. او میگوید: «در سیاست اعلامی و اعمالی جمهوری اسلامی همیشه تناقض وجود دارد یعنی یک سیاست را اعلام میکند ولی در عمل جور دیگری رفتار میکند.»
او معتقد است جمهوری اسلامی نیروهای اجتماعیاش را بر پایه یک ایدئولوژی رادیکال پیش برده که بر اساس آن، شرکت در این اجلاس پس از دوسال حمایت مادی و معنوی از حماس میتوانست به "تسلیم و عقبنشینی" برداشت شود: «توان توجیه در داخل را نداشتند و نمیتوانستند در یک بسته دیپلماتیک توجیه مردمی و اجتماعی هم داشته باشند به نحوی که برداشت تسلیم و عقبنشینی از آن نشود.»
به نظر این فعال سیاسی، این دوگانهبودن سیاست "اعلامی و اعمالی" نوعی تزلزل دیپلماسی را سبب شده است: «همین باعث تزلزل دیپلماسی شده است یعنی با سیاستهای اعلامی پیش میروند ولی در کارهای اعمالی طور دیگری رفتار میکنند و بیشتر از یک حدی جلو نمیروند چون نمیتوانند پایه اجتماعی خودشان را توجیه کنند در حالی که هنر سیاستمدار این است که بتواند بنبستها را بشکند.»
جلوگیری از حمله مجدد اسرائیل؟
در مجامعه بینالمللی و به خصوص در جاهایی که نمایندگان امریکا حضور دارند، محدودیتهای زیادی برای تیمهای ایرانی از سوی هسته سخت قدرت در جمهوری اسلامی اعمال میشود. در دوران ریاست جمهوری روحانی و در خلال مذاکرات برجام، قدم زدن محمد جواد ظریف با جان کری وزیر خارجه آمریکا در خیابانهای ژنو جنجالی را در داخل به پا کرد که پسلرزههای آن هنوز هم گاه و بیگاه دامن روحانی و ظریف و بقیه آن تیم را میگیرد.
بیشتر بخوانید: جهان در انتظار بازگشت گروگانها و پایان جنگ غزه
با توجه به این محدودیتها صرف شرکت در اجلاس شرمالشیخ و حضور فیزیکی پزشکیان و عراقچی چه تاثیری میتوانست بر خروج ایران از بن بست کنونی داشته باشد؟
مجتبی نجفی با برشمردن بحرانهای متعددی که امروز جمهوری اسلامی و ایران با آن روبروست از قبیل فعال شدن مکانیسم ماشه، بازگشت تحریمهای بینالمللی، محاصره اقتصادی و به نظر او "از همه مهمتر احتمال حمله مجدد اسرائیل به ایران" میگوید: «یکی از مهمترین رئوس سیاست خارجه که باید تغییر کند اعلام عادی سازی رابطه با آمریکاست. من گمانم این است که اگر چنین دیداری صورت میگرفت میتوانست دست بخشی از عملگرایان کابینه ترامپ را بالاتر از نئومحافظه کاران درون کابینه قرار دهد یعنی جمهوری اسلامی باید اقداماتی کند که بتواند دست جناح پراگماتیک و عملگرا را بالاتر ببرد.»
این متخصص علوم ارتباطات با اشاره به ویژگیهای شخصیتی ترامپ و "اینکه دوست دارد خودش را به عنوان منجی پروندههای بزرگ معرفی کند" میگوید: «من فکر میکنم این میتوانست یک حلقه از اقداماتی باشد که باید اتخاذ میشدند تا جناح عملگرا درون کابینه امریکا را علیه جناح نئومحافظه کار و رادیکالتر بسیج کند اما سیاست جمهوری اسلامی فاقد قوه درایت برای مدیریت بحرانهاست من انتظاری نداشتم اما این راهکاری است که به نظرم میتواند تا حدودی از انزوای ایران و از حمله اسرائیل جلوگیری کند.»
"دنیا به آخر نرسیده"
اجلاس شرمالشیخ احتمالا امشب (دوشنبه ۱۳ سپتامبر) به پایان میرسد بدون آنکه ایران در آنجا دیده و شنیده شود. اما این نبودن و دیده نشدن چه تاثیری بر وضعیت سیاسی ایران خواهد داشت؟
مجتبی نجفی میگوید: «این کنفرانس یک گرانیگاه و نقطه ثقل مرکزی نبود که چون جمهوری اسلامی شرکت نکرده به آخر دنیا رسیده باشد.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
این کارشناس معتقد است جمهوری اسلامی اگر بخواهد همچنان میتواند ابتکاراتی به خرج دهد که از بحرانهای کنونی خارج شود: «ما یک نظام سیاسی را میبینیم که تا حد زیادی پذیرفته که باید از تحریمها استقبال کند حتی احتمال جنگ را کم نمیداند و خودش را در یک فاز نظامی امنیتی اقتصادی تعریف میکند اما هنوز هم میتواند ابتکار عمل را به دست بگیرد.»
به نظر آقای نجفی "به دست گرفتن ابتکار عملِ" به معنای "پذیرفتن صورت مسئله" است، صورت مسئلهای که از تحریمهای اقتصادی تا تورم وحشتناک و "ونزوئلایی شدن ایران" و نیز احتمال حمله اسرائیل را در بر میگیرد: «به نظر من مشکل این است که جمهوری اسلامی نمی خواهد مسئله را بپذیرد هرچند به ابعاد سنگین آن توجه دارد. اگر مسئله را میپذیرفت حداقل میتوانست پراگماتیستتر عمل کند و در اجلاسهایی از این دست شرکت کند و تا حدودی راهکارهایی را اتخاذ کند که بخش پراگماتیست دولت ترامپ را علیه بخش رادیکال آن بسیج کند. اما واقعیت، من در حال حاضر چنین قوه عقلانی از نظام جمهوری اسلامی انتظار ندارم.»
بعد از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توسط ارتش آمریکا، امپراطور ژاپن علیرغم مخالفت نظامیان افراطی در یک اعلامیه رادیویی در ۱۵ اوت ۱۹۴۵ که به "اعلامیه جواهر" معروف شد، به مردم ژاپن اعلام کرد برای اینکه کشور بیشتر از این از دست نرود، تسلیم شده است. بسیاری از فرماندهان نظامی ژاپن پس از تسلیم این کشور خودکشی کردند. آیا رهبر جمهوری اسلامی به اندازه امپراطور خودکامه ژاپن دغدغه از بین نرفتن کشور را دارد؟

یک روز پیش از این اجلاس عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در نشست هیأت دولت اعلام کرد که مصر رسما از مسعود پزشکیان برای شرکت در این اجلاس دعوت کرده اما پزشکیان این دعوت را رد کرده است. سپس از عراقچی دعوت شده که او هم به این دعوت پاسخ منفی داده است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
اما دلیل ایران برای شرکت نکردن در اجلاسی با این اهمیت و در این سطح از رهبران کشورها چیست؟ آیا صرف پرهیز از رویارویی با دونالد ترامپ و مشکل "دست دادن یا ندادن" با او یا گرفتن عکس یادگاری دستهجمعی که در آن هم ترامپ باشد و هم پزشکیان یا عراقچی، دلیل رد این دعوت بوده است؟
آیا بیانیه رسمی وزارت امور خارجه ایران در استقبال از آتشبس در غزه و تلویحا استقبال از طرح ترامپ نمیتوانست مقدمهای برای شکستن این تابوها باشد و نمایندگان جمهوری اسلامی را کنار رهبران بلندپایه غربی بنشاند؟
اصولا شرکت در این اجلاس چقدر میتوانست برای منافع ملی ایران مفید باشد؟
این پرسشها را با دو کارشناس در میان گذاشتیم؛ حمید آصفی تحلیلگر و فعال سیاسی از ایران و مجتبی نجفی دکترای علوم ارتباطات از پاریس.
"یک لبخند سیاسی که میتوانست تابوها را بشکند"
حمید آصفی با تبیین فضای کنونی سیاسی و اجتماعی در ایران و اشاره به این که پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل "تمام فرصتهای دیپلماتیک یکی پس از دیگری شکست خوردند" و بازگشت مکانیسم ماشه و بسیاری مشکلات دیگر داخلی میگوید "گاه یک لبخند دیپلماتیک میتواند راهها را باز کند و تابوها را بشکند".
بیشتر بخوانید: جایگاه ایران در معادله جدید غزه کجاست؟
این تحلیلگر سیاسی میگوید: «وقتی آقای عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی و کشورهای عربی به این اجلاس میآیند، ایران میتوانست با حضورش اعلام کند "من طرفدار صلحم و نمیخواهم دیگر در موضوع گروههای نیابتی نقشی داشته باشم" و به عنوان یک نیروی صلح طلب میتوانست دروازه را باز کند و لابیهای قوی با روسای جمهور کشورهای دیگر داشته باشد و ممکن بود با ترامپ دیدار کنند و همان جا بتوانند استارت مذاکرات مستقیم با آمریکا در همه مسايل را بزنند.»
او با تاکید بر این که "این بنبست باید شکسته شود" میگوید حتی ایران میتوانست پس از این دیدار به نفع خودش نظر دنیا را تغییر دهد: «اگر اروپاییها یا آمریکاییها زیاده خواهی میکنند ایران میتوانست پس از این دیدار و شرکت در این اجلاس، جهان را به شاهد بگیرد که ما آمدیم، مذاکره هم کردیم اما اینها بیش از چیزی که مقرر بوده میخواهند. در این صورت هم جامعه قانع میشد و هم جهانیان.»
آصفی معتقد است: «حضور در این اجلاس میتوانست یک نقطه عطف و شکستن بن بست دیپلماسی باشد.»
چرا ایران شرکت نکرد؟
وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران پس از پذیرش طرح ترامپ از سوی سران حماس، بیانیهای صادر و در آن تاکید کرد "جمهوری اسلامی ایران همواره از هر اقدام و ابتکاری که متضمن توقف جنگ نسلکشی، خروج نظامیان اشغالگر، ورود کمکهای بشردوستانه، آزادی اسرای فلسطینی و احقاق حقوق بنیادین فلسطینیان باشد، حمایت کرده است".
این بیانیه از سوی ناظران و تحلیلگران موافقت اصولی با طرح ترامپ تعبیر شد ولی حالا همین جمهوری اسلامی از شرکت در اجلاسی که با همین اهداف یعنی پایان دادن دائمی به جنگ در غزه و بازسازی این منطقه برگزار شده شرکت نکرده است. چرا؟
مجتبی نجفی، شرکت نکردن مسئولان جمهوری اسلامی در اجلاس شرمالشیخ را در راستای همان سیستمی میداند که به گفته او "قدرت تصمیم گیریاش را از دست داده است یعنی سیستمی که هم با یک بحرانهای چندبعدی و پیچیده مواجه است و هم نمیتواند از یک سری گذارههای ایدئولوژیک که مانع پیشبرد دیپلماسی شده دست بکشد".
این پژوهشگر معتقد است: «جمهوری اسلامی یک پراگماتیسم تاخیری دارد یعنی زمانی به رویکردهای عقلانیتر روی میآورد که کار از کار گذشته یا به قول معروف نوشدارو بعد از مرگ سهراب است. این شرکت نکردن را باید در راستای مدل رفتاری از اول انقلاب تا کنون ارزیابی کرد.»
بیشتر بخوانید: ترامپ: فرصت واقعی برای دستیابی به صلح فراتر از غزه وجود دارد
حمید آصفی دلیل شرکت نکردن جمهوری اسلامی را از منظر دیگری بررسی میکند. او میگوید: «در سیاست اعلامی و اعمالی جمهوری اسلامی همیشه تناقض وجود دارد یعنی یک سیاست را اعلام میکند ولی در عمل جور دیگری رفتار میکند.»
او معتقد است جمهوری اسلامی نیروهای اجتماعیاش را بر پایه یک ایدئولوژی رادیکال پیش برده که بر اساس آن، شرکت در این اجلاس پس از دوسال حمایت مادی و معنوی از حماس میتوانست به "تسلیم و عقبنشینی" برداشت شود: «توان توجیه در داخل را نداشتند و نمیتوانستند در یک بسته دیپلماتیک توجیه مردمی و اجتماعی هم داشته باشند به نحوی که برداشت تسلیم و عقبنشینی از آن نشود.»
به نظر این فعال سیاسی، این دوگانهبودن سیاست "اعلامی و اعمالی" نوعی تزلزل دیپلماسی را سبب شده است: «همین باعث تزلزل دیپلماسی شده است یعنی با سیاستهای اعلامی پیش میروند ولی در کارهای اعمالی طور دیگری رفتار میکنند و بیشتر از یک حدی جلو نمیروند چون نمیتوانند پایه اجتماعی خودشان را توجیه کنند در حالی که هنر سیاستمدار این است که بتواند بنبستها را بشکند.»
جلوگیری از حمله مجدد اسرائیل؟
در مجامعه بینالمللی و به خصوص در جاهایی که نمایندگان امریکا حضور دارند، محدودیتهای زیادی برای تیمهای ایرانی از سوی هسته سخت قدرت در جمهوری اسلامی اعمال میشود. در دوران ریاست جمهوری روحانی و در خلال مذاکرات برجام، قدم زدن محمد جواد ظریف با جان کری وزیر خارجه آمریکا در خیابانهای ژنو جنجالی را در داخل به پا کرد که پسلرزههای آن هنوز هم گاه و بیگاه دامن روحانی و ظریف و بقیه آن تیم را میگیرد.
بیشتر بخوانید: جهان در انتظار بازگشت گروگانها و پایان جنگ غزه
با توجه به این محدودیتها صرف شرکت در اجلاس شرمالشیخ و حضور فیزیکی پزشکیان و عراقچی چه تاثیری میتوانست بر خروج ایران از بن بست کنونی داشته باشد؟
مجتبی نجفی با برشمردن بحرانهای متعددی که امروز جمهوری اسلامی و ایران با آن روبروست از قبیل فعال شدن مکانیسم ماشه، بازگشت تحریمهای بینالمللی، محاصره اقتصادی و به نظر او "از همه مهمتر احتمال حمله مجدد اسرائیل به ایران" میگوید: «یکی از مهمترین رئوس سیاست خارجه که باید تغییر کند اعلام عادی سازی رابطه با آمریکاست. من گمانم این است که اگر چنین دیداری صورت میگرفت میتوانست دست بخشی از عملگرایان کابینه ترامپ را بالاتر از نئومحافظه کاران درون کابینه قرار دهد یعنی جمهوری اسلامی باید اقداماتی کند که بتواند دست جناح پراگماتیک و عملگرا را بالاتر ببرد.»
این متخصص علوم ارتباطات با اشاره به ویژگیهای شخصیتی ترامپ و "اینکه دوست دارد خودش را به عنوان منجی پروندههای بزرگ معرفی کند" میگوید: «من فکر میکنم این میتوانست یک حلقه از اقداماتی باشد که باید اتخاذ میشدند تا جناح عملگرا درون کابینه امریکا را علیه جناح نئومحافظه کار و رادیکالتر بسیج کند اما سیاست جمهوری اسلامی فاقد قوه درایت برای مدیریت بحرانهاست من انتظاری نداشتم اما این راهکاری است که به نظرم میتواند تا حدودی از انزوای ایران و از حمله اسرائیل جلوگیری کند.»
"دنیا به آخر نرسیده"
اجلاس شرمالشیخ احتمالا امشب (دوشنبه ۱۳ سپتامبر) به پایان میرسد بدون آنکه ایران در آنجا دیده و شنیده شود. اما این نبودن و دیده نشدن چه تاثیری بر وضعیت سیاسی ایران خواهد داشت؟
مجتبی نجفی میگوید: «این کنفرانس یک گرانیگاه و نقطه ثقل مرکزی نبود که چون جمهوری اسلامی شرکت نکرده به آخر دنیا رسیده باشد.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
این کارشناس معتقد است جمهوری اسلامی اگر بخواهد همچنان میتواند ابتکاراتی به خرج دهد که از بحرانهای کنونی خارج شود: «ما یک نظام سیاسی را میبینیم که تا حد زیادی پذیرفته که باید از تحریمها استقبال کند حتی احتمال جنگ را کم نمیداند و خودش را در یک فاز نظامی امنیتی اقتصادی تعریف میکند اما هنوز هم میتواند ابتکار عمل را به دست بگیرد.»
به نظر آقای نجفی "به دست گرفتن ابتکار عملِ" به معنای "پذیرفتن صورت مسئله" است، صورت مسئلهای که از تحریمهای اقتصادی تا تورم وحشتناک و "ونزوئلایی شدن ایران" و نیز احتمال حمله اسرائیل را در بر میگیرد: «به نظر من مشکل این است که جمهوری اسلامی نمی خواهد مسئله را بپذیرد هرچند به ابعاد سنگین آن توجه دارد. اگر مسئله را میپذیرفت حداقل میتوانست پراگماتیستتر عمل کند و در اجلاسهایی از این دست شرکت کند و تا حدودی راهکارهایی را اتخاذ کند که بخش پراگماتیست دولت ترامپ را علیه بخش رادیکال آن بسیج کند. اما واقعیت، من در حال حاضر چنین قوه عقلانی از نظام جمهوری اسلامی انتظار ندارم.»
بعد از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توسط ارتش آمریکا، امپراطور ژاپن علیرغم مخالفت نظامیان افراطی در یک اعلامیه رادیویی در ۱۵ اوت ۱۹۴۵ که به "اعلامیه جواهر" معروف شد، به مردم ژاپن اعلام کرد برای اینکه کشور بیشتر از این از دست نرود، تسلیم شده است. بسیاری از فرماندهان نظامی ژاپن پس از تسلیم این کشور خودکشی کردند. آیا رهبر جمهوری اسلامی به اندازه امپراطور خودکامه ژاپن دغدغه از بین نرفتن کشور را دارد؟
Comments
In Channel