ما بی‌غمان مست دل‌ازدست‌داده‌ايم ۳۶۴
Update: 2025-08-27
192
192Description
غزل نمره ۳۶۴
مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلان
ما بی‌غمان مست دل‌ازدست‌داده‌ايم
همراز عشق و همنفس جام باده‌ايم
بر ما بسی کمان ملامت کشيده‌اند
تا کار خود ز ابروی جانان گشاده‌ايم
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشيده‌ای
ما آن شقايقيم که با داغ زاده‌ايم
پير مغان ز توبه‌ی ما گر ملول شد
گو باده صاف کن که به عذر ايستاده‌ايم
کار از تو می‌رود مددی ای دليل راه
کانصاف می‌دهيم و ز راه اوفتاده‌ايم
چون لاله می مبين و قدح در ميان کار
اين داغ بين که بر دل خونين نهاده‌ايم
گفتی که حافظ اين همه رنگ و خيال چيست
نقش غلط مبين که همان لوح ساده‌ايم
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
x
من واقعا دوست دارم از این کانال بشنوم غزلیات رو ولی واقعا آهنگای وسطش تمرکز و وقتمو میگیره.خیلی زیادن و خیلی حرفای پراکنده میشنویم. بسه
برای اولین بار بود که تونستم به تمام سوالات جواب درست بدم بدویم دور درخت فرزان کفر خدا با پرده داغانمان کرد وسططططط ارمیک(ارمین)
در مورد اینکه در زمان پیامبر یا خلافت‌های بعدی مسلمانان پرهیز میکردن از سرودن یا به زبان آوردن شعر، داستان طولانی داره که خیلی هم ارتباط داره به سیاست و افرادی که....(پیشنهاد پادکست سهند ایرانمهر، اپیزود از دیانت تا سیاست رو گوش بدین، برای علاقه‌مندان به تاریخ و سیاست و... میتونه جذاب باشه👍)
آمدم با توجه به کانتها این قسمت از کانالتون را گوش بدم چند دقیقه بیشتر طاقت نیاوردم. اول که یک موسیقی طولانی و لوس‌بازیهای گوینده مرتب روی موزیک بود. بعد انگار نوشیدنی میخورد و حرف می‌زد!! و گفت که شراب صبحگاهیش هست!!! بعد حرفای پراکنده با مکث زیاد که واقعا بی‌سروته بود... دوباره موزیک وسط صحبتها و ذوق کردنهای آقای گوینده... واقعا چکار دارید می‌کنید از برنامه لوس و چندش رادیو فرسنگها جلو زدید که. و واقعا شنونده‌هاتون برام جالبند... خوش باشید دورهمی!!!🤮
جدای از غزل عالی که واسمون خوندین، چه موسیقی هایی پخش شد⭐️
حتی میتونی بپرسی “پیانو” استعاره از چیست؟
سوال عاقبت دختر خالدار چه شد؟
ممنونم؛ عالی بود.
به سوالاتت اینم اضافه کن: رباعی و دوبیتی یا دوباعی و روبیتی؟ آرکوپال یا اکروپال؟ مشایخ یا مشایش؟
عالی ود🙏🌹
ای گُل، تو دوش داغِ صَبوحی کشیده‌ای ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم همین‌جور که داشتم این غزل رو گوش می‌دادم، یه سر به توییتر زدم و پست‌های قدیمت رو می‌خوندم. یهو رسیدم به این توییت: باید بفهمیم که ما در رنج زاده شده‌ایم و باید یه جوری با این زندگی معامله کنیم. گاهی همین رنج‌های پوسته‌ی زندگی برای اینه که رنج‌های عمیق‌تر انسانی پنهان بمونن. پس خیلی بی‌تابی نکن برای دور زدن رنج؛ شاید پشتش رنج بزرگ‌تری باشه. آره فرزان جان، خلاصه راوی خودتی و به جز قصه‌ی این عشق چیزی نگفتی و ما هم چیزی نشنفتیم.🪷
خواهش میکنم ازت دیگه هیچ وقت پچ پچ نکن 😥😰
زن شدنت، کاملا حس میشه. وقتی میرم سراغ اپیزودهای اول...⚘️
🤍
یا دلیل المتحیرین پدرفرانسیس از جزامی ها متنفر بود و خداوند فرمان داد به جنگل برو آنجا یک جزامی در انتظار توست با وحشت گام برمی‌داشت تا صدای زنگوله ی جزامی را شنید بی رمق شد پدر لئو اورا یاری می کرد شهامتش را بازیافت جزامی را بغل کرد و از لب های چرک آلودش بوسید اورا در ردایش پیچید و به میدان شهر برد آنجا درست در وسط میدان در نزدیکی بیمارستان ردایش را گشود تا اورا کنار در برزمین گذارد اما ردا تهی بود اختیار از کف داد و اشک ریزان فریاد می زد او مسیح بود برادر لئو او مسیح بود. 📚جوینده ی راه حق
طلا که پاکه چه منتش به خاکه. امتحان امتحان این بود امتحان؟ سؤال‌های تیزهوشان رو بپرسید لطفا 😎
عطارد وار دفترباره بودم زبر دست ادیبان می نشستم چو دیدم لوح پیشانی ساقی شدم مست و قلم ها را شکستم مرا گفتی بدر پرده دریدم مرا گفتی قدح بشکن شکستم مرا گفتی ببر از جمله یاران بکندم از همه دل در تو بستم...
آخ قلبم! به یاد تو در مچاله ترین حالت ممکن، به جان، مشتاق شنیدن صدای سخن عشق است...🥹
https://castbox.fm/va/6659283 ما اینجا داستان‌های کوتاه فارسی می‌خونیم خوشحال میشیم حمایت‌مون کنین ❤️ 🙏
امروز کلن بشنویم دیگست😂