گر از این خان غریبان به سوی خانه روم ۳۶۰
Update: 2025-08-23
156
156Description
غزل نمره ۳۶۰
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
گر از اين خان غریبان به سوی خانه روم
دگر آنجا که روم عاقل و فرزانه روم
زين سفر گر به سلامت به وطن گردم باز
نذر کردم که هم از راه به ميخانه روم
تا بگويم که چه کشفم شد از اين سير و سلوک
به در صومعه با بربط و پيمانه روم
آشنايان ره عشق گرم خون بخورند
ناکسم گر به شکايت سوی بيگانه روم
بعد از اين دست من و زلف چو زنجير نگار
چند و چند از پی کام دل ديوانه روم؟
گر ببينم خم ابروی چو محرابش باز
سجده‌ی شکر کنم و از پی شکرانه روم
خرم آن دم که چو حافظ به تولای وزير
سرخوش از ميکده با دوست به کاشانه روم
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
x
ما سه دوست بودیم که صدای سخن عشق رو دنبال میکردیم. یکی موقع پیاده‌رویِ صبحگاهی گوش میکرد. تابستان شد و فرزندانش از مدرسه و درس آسوده‌شدن؛ پیاده‌روی صبحگاه هم برچیده شد و ... . دوست دوم هم مسئولیت شغلی راهزنِ وقتش شد و از اپیزود حدود ۲۰۰ روالِ همیشگیِ گوش کردنش بهم خورد و ... . و حالا خُمار به نظر نمیان ، انگار که شراب مَستِ‌شون نمیکرد 🍷
دقیقه ۵۵:۲۰ چه موسیقی نابی دلم واسش رفت ❤️😍
خوشحالم که با آقای فرزان همزمان شدم!
سلامی به فوق العادگی صبوحی،به همگی و آقای فرزان😁این چیزی که میگم مال خیلی وقت پیشه..در واقع مال همون وقتی که برای اولین بار اومدم یدونه پادکست رو گوش کردم..از همون وسطا شانسی یکی رو انگشت گذاشتمو شروع کردم گوش کردن..طبیعتا از همه جا بی خبر بودم و تکیه کلام هایی که استفاده میکردین رو با برداشت شخصی جلو می‌بردم..مثلا واسه صبوحی😁وقتی گفتین صبوحی‌مون فوق العاده شده،فک کردم منظورتون مِی هست😂نه که فضا عرفانی بود خیلی به مِی میخورد😂🤦🏻♀️بعد از چندین پادکست دیگه متوجه شدم قهوه‌ست😂حلال کن داداش😂❤
سلام خوبی اغا فرزان😘 من مهاجرت گردم و الان دلم میخواد برگردم سر بزنم، بعد الان امشب اومدم گفتم بزار غزل روز تولدمو(کە٤روز پیش بود) باز کنم دیدم این غزله😍(من ربتش دادم به برگشتنو اینای خودم😍🥰)
32:04 ✨️شیخ عزیزالدین نسفی✨️ بهتره چند بار گوش بدم مغزم رگ به رگ شد😐 اهل حکمت و فلسفه گفتند خدا موجب بالذات است، از طرف خدا یک جوهر صادر شد و آن عقل اول است.از هر علت یک معلول پدید می آید و رابطه ی بین خدا با جهان کاملترین علت و معلول جهان است.او همیشه با ماست و نمیشود ما باشیم و او نباشد. عقل جوهری بسیط است و قابل تقسیم و تجزیه نیست عقل اول صادر شد باقی امهات و آبا، از عقل اول صادر شدن حقیقی نیستند🤦♀️ مثال خرس خیالی ذهن ما تا وقتی بهش فکر کنیم هست فکر نکنیم نیست .مثال نقاشی✨️🤦♀️🤷♀️
گر از این خان غریبان به سوی خانه روم دگر آنجا که روم عاقل و فرزانه روم...!!! دقیقا صبح شبی(۳۱مرداد ۱۴۰۴) این غزل اومده که وسط جنگل تک و تنها بودیم و امیدی به زنده موندن تا صبح نداشتم 😂
سلام و ادب فرزان عزیز ما پارسال همین موقع ها بود که پیام گذاشتم و نزدیک تولدم بودو هدیه تولدمو با اپیزودی که به نام و مقام مادر بود به من تقدیم کردید و این ذوق همیشه همراه منه😍امسال دوباره داشتم حین آشپزی فکر میکردم کاش فرزان لطف کنه و برام تفعلی به حافظ بزنه که وسطای این اپیزود خونده شد تا شقایق هست زندگی باید کرد…جوابمو گرفتم 💖شادمانم که در این زمانه ای هستم که میتونم صدای سخن عشق رو بشنوم با صدای شما؛خیلی ارزشمنده…دوست داریم؛عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی/عشق داند که در این دایره سرگردانند
سلام و ادب فرزان عزیز ما پارسال همین موقع ها بود که پیام گذاشتم و نزدیک تولدم بودو هدیه تولدمو با اپیزودی که به نام و مقام مادر بود به من تقدیم کردید و این ذوق همیشه همراه منه😍امسال دوباره داشتم حین آشپزی فکر میکردم کاش فرزان لطف کنه و برام تفعلی به حافظ بزنه که وسطای این اپیزود خونده شد تا شقایق هست زندگی باید کرد…جوابمو گرفتم 💖شادمانم که در این زمانه ای هستم که میتونم صدای سخن عشق رو بشنوم با صدای شما؛خیلی ارزشمنده…دوست داریم؛عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی/عشق داند که در این دایره سرگردانند
ممنونم فرزان جان که دستگهاه‌های موسیقی رو یاد‌ما میدی. ممنونم که عزیزالدین برامون میخونی ممنونم که ما را از من برساخته مون دور میکنی. خدا حفظت کنه پسر 🤲🏻🌷😍🙏🏻😌
53:44 عالی مثل همیشه، 🧿 ممنون از یادآوری این مطالب طلایی، هربار تکرارش قلبم رو به وجد میاره، و ممنون که تاکید کردین «نمیتوانین خشمگین شوید» نه اینکه «نباید»…🍷مثال عارفی که به مسجد برای دعا رفت بسیار الهام بخش بود برام. چقدر این مراحل مثلث شبیه همون کارکردن روی من برساخته و رسیدن به مرحله من حقیقی است…
جناب حافظ امشب تو خوابامون: آرمیک سالنو روشن کن
14:00 فرزآنِ عزیز، برای ما که با تو «سوانح العشاق» احمد غزالی شنیده‌ایم و اینک در «انسان کامل» عزیزالدین نسفی قدم می‌زنیم، حافظ و میخانه‌اش یادآور تجربه‌ای روشن و معنوی‌ست، نه چیزی سبک‌تر. راستش خیلی دوست داشتم ص س ع را به سایه‌های پرمهر زندگی‌ام معرفی کنم، اما همین واژگان مرا به مکث و سکوت می‌برند.
من که خیلی گشتم ولی حتی یه نفر‌هم پیدا نکردم که باهاش بتونم راجب این چیزها صحبت کنم؛)
چند روز پیش توی جمعی بودم رفتم به منبر و اظهار فضل کردم؛ زن زائو زایشگاه رو توضیح دادم و... ولی ساعتی بعد یکی از همون جمع سر موضوعی به من بی احترامی کرد و من نتونستم درس های خودمو در عمل اجرا کنم هم عصبانی شدم و هم از درد منِ برساخته رفتم گوشه ای کلی گریه کردم نه زن زائو رو درک کردم نه تونستم منِ برساخته رو کنترل کنم شاگرد بدی ام ، خوب می فهمم و خوب درس پس می دم ولی در عمل...😓
یادم بمونه...از برنامه های دلنشین بود.... ازدحام نفوس... اجتماع عقول... انکشاف قلوب...
آقای پادکستر محبوب این رسم زن و شوهری نیست، معلومه که ما خودمون می‌تونیم اون حکایت گلستان سعدی رو بخونیم، ولی دلمون میخواد تو برامون بخونیش. اصلا تمام لطفش به همینه، قرارمون یادت نره، دیر نکنی منتظرم.(:
نمیدونم چرا حس میکنم عضوی از خانواده می روزم بدون شنیدن صدات شب نمیشه امروز چندین بار به این فکر کردم که وقتی صدای سخن عشق تموم شه من چکار کنم😢 ♥️
هیچکس به اندازه کلینت مانسل وقتی قطعه ی مرثیه ای برای یک رویا رو اجرا میکرده بیشتر رو اسید نبوده بنظرم
کی به من یاد داد به عنوان من بلند شم که خواسته هم دارم خیلی خندیدم وقتی انسان کامل تموم شد کی گفته من هستم