به جان پیر خرابات و حق صحبت او ۴۰۵
Update: 2025-10-25
155
Description
غزل نمره ۴۰۵
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
به جان پير خرابات و حق صحبت او
که نيست در سر من جز هوای خدمت او
بهشت اگر چه نه جای گناهکاران است
بيار باده که مستظهرم به همت او
چراغ صاعقهی آن سحاب روشن باد
که زد به خرمن ما آتش محبت او
بر آستانهی ميخانه گر سری بينی
مزن به پای که معلوم نيست نيت او
بيا که دوش به مستی سروش عالم غيب
نويد داد که عام است فيض رحمت او
مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
که نيست معصيت و زهد بی مشيت او
نمیکند دل من ميل زهد و توبه ولی
به نام خواجه بکوشيم و فر دولت او
مدام خرقهی حافظ به باده در گرو است
مگر ز خاک خرابات بود فطرت او
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
In Channel









ذهن خاصیتش اینه بلد نیست یادش ندادیم که به قول شما این مدلی رفتار نکنه میشینیم باهاش کم کم یادش میدیم که افسارش دست خودمون باشه باهامون مدیتیشن کردن اما خب اون آقا خودش مسول رفتارِ الانش هست نه اینکه نفهمم چی میگین ها… حالا شایدم الان ذهنم دلش خواست جواب بده نمیدونم خودمم
نِدارمی
فرزان جان اینکه آدم یک میلیون فالور داشته باشه لزوما به این معنی نیست که همشون دوسش داشته باشن، این رو هم در نظر داشته باش. با احترام
چراغ صاعقه آن سحاب، روشن باد یعنی روشن بماناد✨
مرسی برای ساخت این فضا ی بی نظیر
خوبت شد؟ بس مردهای ایرانی و پسرها رو مسخره کردی خدا هم جرج بیابون رو نصیبت کرد 😂🤣🤣
طبیعیه امروز در سفرم و میان جنگلهای دالخانی این موزیک واسم پلی شد 😍😍😍😍
چراغ صاعقهی آن سحاب، روشن باد یا چراغ صاعقهی آن سحابِ روشن، باد ؟
خیلی دلم میخواد یکی این حرفها رو برای آقای گرگ ترنسلیتو ترجمه میکرد جگر ما حال میومد 01:03:00 شما برا ما حکم همون خانم همسایه رو دارید همون قدر پر انرژی
فکر کنم این جرج طفلک سر راه شما قرار گرفته که با یه سری از برساختههات رو به رو بشی. آی من پادکستر محبوبی هستم، آی من بیشتر از تو دنبالکننده دارم پس من میگم کی جلسه بذاریم (اینجاش ظاهراً فرزین رنجبر شاغل در صدا و سیما دوباره اومد بالا ) آی من ایرانیام، آی پسر خارجی به دختر ایرانی نظری نداشته باشه :))
الان خانوم ها بهشون برنخوره : ولی فقط یک زن هست که میتونه با تمام ملاطفت یک جوری از روی گرگ ببخشید جرج رد بشه که انگار غَلطَک از روش رد شده
آخ قربون شکل نو پیج رواق 😍 رواق آبی آسمونے هم تم صدای سخن عشق 🌊
اون یک میلیون مخاطب یک طرف اون جمع ١٠٠ و خورده ای نفره ی لایک کن تلگرام صدای سخن عشق یک طرف بعلهههه پاکارهای این خونه 😍😊
بعد مدتهای طولانی اومدم سراغ این پادکست و کیف کردم از گوش دادنش ممنونم ازت🫂😍🙏🏼🔮
بهعنوان یه پسر حتی اگه جوابِ کوئیزهات رو بدونمم، خودمو میزنم به نفهمی که دخترا بیشتر عزیز بشن.(:
همه اینجا دو فانتزی دارن زندگی میکنن خودمم رفتم دو فانتزی از دنیا واقعی چیز دیگه است
ای خدا…!✨
فرزآنجان،دریافتی که الان بهش رسیدم،اینه: اونجا که خطاب به ذهن گفتی: "بیا خونه"،باز اپیزودِ اولِ فیلمِ زندگیِ چاک،برام تداعی شد! فکر کن تمامِ اون شخصیتها(بجز معلم)،برساختههای ذهنِ چاک(چارلز)بودند و اون بانویی که به چاک میگفت: بیا خونه،همون مَنیه که میدونه چاک،نهایتا نیاز داره از لاابالیگریِ ذهنش(اینسو و آنسو رفتن و پرسشِ اینکه چاک،واقعا کیه)،رها بشه،بیاد خونه تا دریابه تماشای شکوهِ آسمان و دل به جادوی عشق سپردن،طی لحظاتِ پایانی،درحُکمِ قدحِ رهاییبخشه" برگرد خونه چارلز"،از اون جملات بود✨️
چرا هوای خدمت اون پیر خرابات رو داره دلیلش چیه
هر چی بیشتر داره میگذره و بیشتر به پادکست های صدای سخن عشق گوش میدم به سطحی بودن شعر حافظ و کاربردی نبودنش بیشتر پی میبرم