تاب بنفشه میدهد طرهی مشکسای تو ۴۱۱
Update: 2025-11-02
199
Description
غزل نمره ۴۱۱
مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن
تاب بنفشه میدهد طرهی مشکسای تو
پردهی غنچه میدرد خندهی دلگشای تو
ای گل خوشنسيم من بلبل خويش را مسوز
کز سر صدق میکند شب همه شب دعای تو
من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
قال و مقال عالمی میکشم از برای تو
دولت عشق بين که چون از سر فقر و افتخار
گوشهی تاج سلطنت میشکند گدای تو
خرقهی زهد و جام می گر چه نه درخور هماند
اين همه نقش میزنم از جهت رضای تو
شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
کاين سر پرهوس شود خاک در سرای تو
شاهنشين چشم من تکيهگه خيال توست
جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو
خوش چمنیست عارضت خاصه که در بهار حسن
حافظ خوشکلام شد مرغ سخنسرای تو
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
In Channel











راستی فرزآن جان من به پیشنهاد داداشم آرد نخودچی توی کتلت ریختم خیلی خوب شد فکر کنم توی کوکو هم جواب بده، واسه قوام و وا نرفتن استفاده میشه، استفاده کن نتیجه رو بهمون بگو🥰💋
خوانش اولیه منو دگرگون کرد خیلی عالی بود
خوانش اولیه چرا انقد انرژیش متفاوت بود با بقیه غزل ها انگار حافظ موقع سرودنش حالش خیلی خوب بوده♥️♥️
خلجان
عکست
جریان ماشین هول ام داد توی گذشته چه چیزهای ارزشمندی داشتیم و داریم که متوجه نشدیم 🌹🌹🌹
چقدر خوب که صدای کودک درونتون رو شنیدین . گریه کردن به کودکی برگشتن خیلی حال کودک و خوب میکنه. این یک روش روانکاوی که حس کودکت رو درک کنی و مراحل دیگه ای هم داره .
چقد خوب اونجا که خودت آهنگ اگه یه روز بری سفرو خوندی من تو حیاط داشتم گوش میکردمش که تو کوچمون نون خشکی داشت رد میشد ترکیب صدای تو و اون خیلی بامزه شد 😅😁❤️
فرزآن جان اهنگی که ساختی و خوندی خیلی زیبا بود ممنون و من چقدر اشک ریختم وقتی در مورد ماشین اهنی حرف میزدی چقدر کودک درونم احتیاج به همدلی دارهو من چند وقته خیلی تنهاش گذاشتم مرسی که یادآوری کردی
ای وای من.منم همیشه ماشین اهنی دوس داشتم
حس من نسبت به این اپیزود: تقدیم به فاطمه. 🥹
لامصصصب..... صدات، آرامش سخن گفتنت منو یاد کی میندازه؟!! یادم نمیاد ولی آشناست
بیا تا باقیه جوونی بیا تا پوست به استخونه... چقدر چسبید آهنگ انتهای برنامه❤️
استاد بنان که عموی سوباساست ولی امروز من دیگه مطمئن شدم که از گلپا خوشت نمیاد! زشته واقعا 😅
الهی
🥺❤️🥹
سلام به عنوان یه مادر کودک اوتیسم بی کلام که هیچ کلام و آوایی نداره از همون آینده ای میترسم که پسرم نتونه به رسالتش در دنیا پاسخ بده و همیشه میخوام فقط به خودم فکر کنم دنیای درونم رو آروم کنم اما واقعا چطور میتونم پسر بی کلامم رو فراموش کنم هر چند هر چند بارها و بارها همین جمله شما که میگید "ما نمیدونیم " منو آروم کرده شایدم واقعا پسر من بدون کلام و با همین توانایی هایی که داره قراره به رسالتش برسه فرزان جان دلم خیلی خیلی غصه داره کاش جواب منو بدین ...🌹🙏
بله دقیقا خیلی حال میکنیم فرزان جان از شنیدن صدای دلنشین شما هر روز حال میکنیم 🌹🌹🌺⚘️
آهنگ ۰۱:۰۳:۱۵ رو کسی اسمشو بلده
خیلی قشنگ بود ممنون آقای فرزان 💚💚