دوش رفتم به در میکده خوابآلوده ۴۲۳
Update: 2025-11-18
180
180Description
غزل نمره ۴۲۳
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
دوش رفتم به در ميکده خوابآلوده
خرقه تردامن و سجاده شرابآلوده
آمد افسوسکنان مغبچهی بادهفروش
گفت بيدار شو ای رهرو خوابآلوده
شستوشویی کن و آن گه به خرابات خرام
تا نگردد ز تو اين دير خراب آلوده
به هوای لب شيرينپسران چند کنی
جوهر روح به ياقوت مذاب آلوده؟
به طهارت گذران منزل پيری و مکن
خلعت شيب چو تشريف شباب آلوده
پاک و صافی شو و از چاه طبيعت به درآی
که صفایی ندهد آب ترابآلوده
گفتم ای جان جهان دفتر گل عيبی نيست
که شود فصل بهار از می ناب آلوده
آشنايان ره عشق در اين بحر عميق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
گفت حافظ لغز و نکته به ياران مفروش
آه از اين لطف به انواع عتاب آلوده
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
x
🍷💌
من با اون آهنگ خلیل عالی نژاد گریه ها میکنم ، به کدام مذهب أست این، به کدام ملت أست این
با ما چه کردی استاد زیباترین قسمت همین بود.
🙏🏻😭🫂❤️🩹💔
ساقیا جامِ مِیام دِه که نگارندهٔ غیب نیست معلوم که در پردهٔ اسرار چه کرد آن که پُرنقش زد این دایرهٔ مینایی کس ندانست که در گردشِ پرگار چه کرد …
خرابآباد آشنایان ره عشق و کلی نکتهی کنکوری... از اون غزلها از اون برنامهها نوش روحمون... 🫶🦋
43:03 . اینجا هم شاید در ادامه بیتهای قبل داره از فصل بهار بعنوان ایام جوانی یاد میکنه و میگه برای گل سرخ در ابتدای جوانی عیب نیست و در بیت بعد هم در ادامهش میگه اشنایان ره عشق تا تهش هم میرن ولی بهش الوده نمیشن. باتوجه به بیت اول خرقه و سجاده و.. شاید از جوانی تا پیری خودش رو منظورشه.. . لطف به عتاب الوده هم به نظر من منظورش از لطف اینه که حافظ رو دوست خودشون خطاب کرده ولی خب بابت حاضرجوابیش هم عتابش کرد دیگه..
39:28 به طهارت گذران منزل پيری و مکن خلعت شيب چو تشريف شباب آلوده پاک و صافی شو و از چاه طبيعت به درآی که صفایی ندهد آب ترابآلوده معنیش شبیه به این دو بیته: دور است سر آب از این بادیه، هش دار تا غول بیابان نفریبد به سرابت تا در ره پیری به چه آیین رَوی ای دل باری به غلط صرف شد ایّامِ شبابت . شاید چاه طبیعت منظورش چیزی شبیه نقطه بودنه، میگه ازین چاه بیا بیرون تا پاک بشی( مثل ابی که تبخیر میشه و زلال و پاک میشه) چون تا وقتی توی اون چاهی مثل اب توی چاه که خاکالوده تو هم خالص نیستی.
سلام به یاران ، میخوام یادآوری کنم که ما هیچی نمیدونیم ، فقط باید به بعضی ها اعتماد کرد حافظ از اونهایی که من بهش اعتماد دارم ولی بازم میدونم من بعضی اوقات کافرم و بعضیداوقات موممن و باید ناظر برحالات خودم باشم و با کمک کسایی که بهشون اعتماد کردم سعی کنم تو راه بمونم .
چه غزلی بود.. جالبه غزلها بر اساس الفبا هستن ولی قبلا هم توجهم جلب شده بود که گاهی چندتا غزل پشت هم مفهومشون شبیه به همه، شاید هم بخاطر قافیهس. مثل این غزل و دوتا غزل پیش، یا غزل قبل هم بیت اخرش از خرفهی شرابالود گفته. . 12:06 نه واقعا، دیگه از یه جایی به بعد گاهی حتی غزلهایی که تهش اسم شاه و وزیر هست هم فکر میکنم حافظ تو خلوت خودش سروده، ولی حالا بعدا برای دستمزد، یا از سر ترس یا از ارادت، یا برای بیشتر شنیده شدنشون توی جمع یا حتی برای اینکه مطمین بشه نوشته و ثبت میشن و میمونن تقدیمشون میکرده.
عرفان هم حرف خاصی نگفته که آنقدر میگه راز راز رو هویدا کرد و اینا اگه واقعا دنبال فلسفه و فکر کردن هستین برین افلاطون بخونید و درک کنید
حافظ یه شاعر خوبه اینو من کاملا قبول دارم داریوش تبهکار هم یه رده خوبه اگه موزیک های داریوش تبهکار که رپ هست رو به اجزای مختلف تقسیم مثل اشعارش کاملا بی معنی و چرته اگرم فقط به بیت هاش بدون ورس گوش بدیم هم بازم چیز خاصی نداره حالا اگه فرض رو این بزارم که من یزادن همون ورس رو روی همون بیت بخونم باز یه اشغاله حالا اگه خود داریوش اونو اجرا کنه چی از نظر من میشه شاهکار از نظر کسی که رپ دوست نداره یه اشغال حالا حافظ هم همینه یه اثر هنریه نه فلسفه حافظ هم یه شاعره نه چیز بیشتر خود عرفانم چیز خاصی نیست
برید افلاطون رو بخونید تا عشق افلاطونی که داره عشق بودن میل جنسی بوده رو میگه بخونید عرفان آمده عشق افلاطونی رو که همون عشق رو برده تو شاهد بازی و بچه بازی
فرزآن جان♥️ برای خراب آبادی دل ما هم که شده ، کمی از اون سفرهای خواب آلوده ی خودت برامون بگو🙏
❤️🔥برای تمام این احوالات خراباتی … سپاس و ارادات فراوان جناب فرزآن🌹
چقدر خوبه ک امروزم با این اپیزود شروع شد البته من ت این تایم میتونم گوش کنم 🥰🥰
ممنون
غافل خوابآلوده ... روحی که نشه آلودهی خاک ... 💎 در جواب چه دیس قشنگی داشت حافظ جان 🤌 تاکتیک سعدی عزیز هم در رابطه با دشمن و مار عالی بود 🤚🐉
همین یه جمله که من اومدم پیشتونم چقد بزرگ بود، چقد نیاز داریم به شنیدنش تو زندگی.
مادر بزرگم وقتی میخواست دعای طول عمر بکنه میگفت: "الهی قلم عمرت در لوح المحفوظ نوشته بشه" من شکل این دعارو دوست داشتم امروز لوح المحفوط گفتن شما منو یاد اون سفر رفته انداخت😔