Discoverرواق / Ravaqسحر بلبل حکایت با صبا کرد ۱۳۰
سحر بلبل حکایت با صبا کرد ۱۳۰

سحر بلبل حکایت با صبا کرد ۱۳۰

Update: 2024-09-24143
Share

Description

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۱۳۰

مفاعیلن مفاعیلن فعولن


سحر بلبل حکايت با صبا کرد

که عشق روی گل با ما چه‌ها کرد


از آن رنگ رخم خون در دل (انداخت) افتاد

وز آن (وز این) گلشن به خارم مبتلا کرد


غلام همت آن نازنينم

که کار خير بی روی و ريا کرد


من از بيگانگان ديگر ننالم

که با من هر چه کرد آن آشنا کرد


گر از سلطان طمع کردم خطا بود

ور از دلبر وفا جستم جفا کرد


خوشش باد آن نسيم صبحگاهی

که درد شب‌نشينان را دوا کرد


نقاب گل کشيد و زلف سنبل

گره‌بند قبای غنچه وا کرد


به هر سو بلبل (بیدل) عاشق در افغان

تنعم از (زان) ميان باد صبا کرد


بشارت بر به کوی می‌فروشان

که حافظ توبه از زهد ريا کرد


وفا از خواجگان شهر با من

کمال دولت و دين بوالوفا کرد



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Comments (154)

Mohsen Nazari

لغت نامه دهخدا کاه دود. ( اِ مرکب ) دود که از سوختن کاه برخیزد. دود که از آتش افکندن در کاه برآید : گلشن چو کرد مرد در او کاهدود گلخن شود ز دود سیه گلشنش. ناصرخسرو. || در قدیم رسم بود که اگر داینی دین خود را نمی پرداخت طلبکار مقداری کاه بر در خانه او می آورد و دود میکرد و بدین مناسبت کاهدود گذاشتن و کاه دود کردن کنایه شده است از مطالبه جدی و سخت گرفتن بر بدهکار. (

Sep 27th
Reply

Arezu Yegane

ترکیب هوای ابری و‌کوه و صدای سخن عشق مگه داریم انقدر خووووب روزم ساخته شد🙏🏽

Sep 27th
Reply

shayan archtect

چند دفعه اول که بعد رواق این پادکست ها رو گوش کردم گفتم این پسره خل و چل شد رفتا حیف..... ولی بعد یه مدت دیدم نه تو از اون خل و چل اایی هستی که حسودیم میشه بهت دمت گرم با تو در لحظه ام مرام و معرفت و محبت رواج میدی پیامبر من دکتر هولاکویی هست ولی الاهه قمشی و با تو بخوام قیاس کنم تو سر پیکانی پاینده باشی پر از صفا و عشق و ارامش

Sep 27th
Reply

fahimeh nejatifar

فرزان جان آخه چطوری حین غزل خوندن شمارو نبینیم، آیندگان بدانند دلبری اشعار حافظ به جای خود اما فرزان یک دلبر بی همتای دیگست🤗

Sep 26th
Reply

AHR SH

استاد خدا قوت. من پریروز موبایلم رو تو اداره جا گذاشتم. برگشتنی تو ایستگاه حر به سمت صادقیه تازه متوجه شدم که آخ موبایلم.... خلاصه از صادقیه تا کرج حالم گرفته شد و حسابی دمق بودم. این یعنی خیلی به حافظ و صدای سخن عشق وابسته شدیم و همسو و هم ارتعاش هستیم. امروز که موبایلم باهام بود احساس خوبی داشتم واقعا که این اپیزود رو تونستم گوش کنم. تمام مسیر چه صبح و چه شب که بر میگردم تو مترو با حافظ و صدای سخن عشق همراهم. مرسی از شما استاد و ممنون از زحماتتون. خدا قوت.🙏🌸💐

Sep 26th
Reply

Armond/ آرموندم

از هزاران یکی تن صوفیند .. الانم همونه درسته

Sep 26th
Reply

Monire Vakili

مراقب تنظیم خوابت باش فکر نمیکنم حافظ دوست داشته باشه دوستش اسیب ببینه و من الان شب گوش کردم در حال پوست سبز گردو گرفتن بودم شعر و کامل گوش کردم ولی اصلا دو بیتی و نشنیدم ،راستی فرزان سر موسیقی چینی منتظر بودم پرنده هام (دوتا کوتوله برزیلی و یک عروس) شروع کنن سروصدا کردن ولی بگو یه جیک ساده خیلی باهوشن پرنده ها

Sep 25th
Reply

katherine 🧚‍♀️

جالبه..بعد از این اپیزود فهمیدم تو چه فقری دارم زندگی میکنم..منی که ارتباطی با جهان اطرافم و طبیعت ندارم ..هوم ولی خب یه چیزی که هست من خوابو به هر چیز دیگری ترجیح میدم یه جورایی اولویت اول زندگیمه هرچند این سالها باهام قهره

Sep 25th
Reply (1)

Maryam

معطوف به خودمون میشیم میاین میگین بیاید بگید راوی کیه منو دوست نداریناااا معطوف به شما میشیم باز یه داستان دیگه آقای رنجبر جان تکلیف انگار بی تکلیفیه و اینم قشنگه دیگه چی کار کنیم🙈🫡😅 شوخی کردماااا جناب سعدی می فرماید رشته ای بر گردنم افکنده دوست می کشد هر جا که خاطر خواه اوست

Sep 25th
Reply (1)

mahnaz naderi

من از بيگانگان ديگر ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

Sep 25th
Reply

Mohammad Dehghanian

شجریان خونده اینو و بی نظیره با همراهی عثمان محمد پرست

Sep 25th
Reply (1)

Fafa B

آفرین به مهشید جان خیلی حس خوبی داشت 🌈🌈

Sep 25th
Reply

کناره‌جو

وقتی داشتی راجع به روستا صحبت میکردی، میدونی اون لحظه چی تو ذهنم می‌گذشت جناب؟ به این فکر میکردم که چقدر دلم میخواست روستا زندگی می‌کردم البته روستایی که هم دانشگاه داشته باشه هم پارک هم بیمارستان و . . خلاصه همه چی میدونم الان به چی فکر میکنی منم همین فکر رو کردم اینکه دیگه نشد روستا روستا رو به سادگیش میشناسن و دوباره دلخور شدم که نمیشه همه چیز رو با هم داشت

Sep 25th
Reply (4)

لیلا

با هر اپیزود غنی میشم😊

Sep 25th
Reply

amir sheibani

دوباره گوش دادم...امروز حس آیندگان بهم دست داد🥺

Sep 25th
Reply

Bita Bazyar

امروز از چهارشنبه ما رو فرستادید ماموریت؟🥲

Sep 25th
Reply (2)

asal arash

امروز نیستی؟!

Sep 25th
Reply (1)

sama

بله ، عرفا و وصل شدگان با زبان کائنات و موجودات‌ آشنا بودند. در تذکره الاولیاء عطار در ذکر رابعه عدویه نوشته حیوانات دشت با رابعه انس داشتند و با او سخن می‌گفتند و از رابعه نمی‌رمیدند‌. روزی حسن بصری از گردن کلفت های تصوف آن زمان میاد و این صحنه رو میبینه و حیوانات از دیدن او فرار میکنند رابعه میگوید تو وقتی پیه( گوشت یا هرچی شونو) خوردی چطور از تو نگریزند. ( البته که تمثیلی در این دیداره و تفاوت مشرب رابعه و حسن بصری رو میخواد نشون بده)🙂

Sep 25th
Reply

amir sheibani

😍

Sep 25th
Reply

Naime Arfaei

امروز سرحال نيستين

Sep 25th
Reply (1)
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

سحر بلبل حکایت با صبا کرد ۱۳۰

سحر بلبل حکایت با صبا کرد ۱۳۰

فرزآن