70 - ه ج د - ن ف ل - تهجّد و نافلة - و من اللیل فتهجد به نافلة لک
Description
This sleeplessness
tells about the health of his heart!
«هجد» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«أَهْجَدَ البعيرُ: ألقى جرانه على الأرض متحرّيا للهجود،
شتر براى خوابيدن گردنش را روى زمين دراز كرد.
(میخواد بخوابه، اما هنوز نخوابیده و چشمهاش بازه! به این میگن تهجد!)
«الْمُتَهَجِّدِ وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ»
«تَهَجَّدَ الرجُلُ: آن مرد شبانگاه خوابيد، بيدارى كشيد يا بيدار ماند.»
[در واقع روی تختش فقط دراز کشیده، اما نخوابیده و چشمهاش بازه! بیدارخوابی به سرش زده!]»
«insomnia» ،«sleeplessness»
+ «vigilance»: مفهوم آمادهباش!
«همیشه گوشبهزنگ باش! آمادهباشِ نورانی!»
«التهجد هو النوم و اليقظة،
يقال له بالفارسية (بيدار خوابى)»
بیدارخوابی اهل نور در دوران لیل و تاریکیِ اشتباهات خود!
به این میگن تهجّد!
عیسی ع:
بِحَقٍّ أَقُولُ لَكُمْ
طُوبَى لِلَّذِينَ يَتَهَجَّدُونَ مِنَ اللَّيْلِ
أُولَئِكَ الَّذِينَ يَرِثُونَ النُّورَ الدَّائِمَ
مِنْ أَجْلِ أَنَّهُمْ قَامُوا فِي ظُلْمَةِ اللَّيْلِ عَلَى أَرْجُلِهِمْ فِي مَسَاجِدِهِمْ
يَتَضَرَّعُونَ إِلَى رَبِّهِمْ رَجَاءَ أَنْ يُنْجِيَهُمْ فِي الشِّدَّةِ غَداً.
Getting the main value
from sub-processes!
«نفل» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«النَّافِلَة: نوه»
«يُقَالُ لِوَلَد الْوَلَدِ نَافِلَةٌ، لأنه زيادة على الولد.»
این که میگن نوه شیرینه، چون زحمتهاش بدوش پدر و مادرشه و شیرینیاش برای پدربزرگ و مادربزگه! به این میگن نافله! به این میگن انفال!
بدست آوردن غنائم جنگی، بدون جنگ و درگیری!
I am getting the principal value from sub-processes!
بدست آوردن ارزش اصلی از فرایندهای فرعی!
الانفال النّور الولایة!
لینک تعدادی از مقالات، که در این مقاله گذاشته شده مربوط به همین مفهوم انفال است یعنی ورک لافهایی که دیگران با نورشون تولید عمل صالح کرده اند، یک تئوری زیبا و بدرد بخوری است که بدون زحمت به دست ما رسیده و سرمشقهای خوبی برای هنگام تاریکی قلبمان است یعنی وقتی که از تاریکی قلبمون متوجه اشتباهمون میشیم، وقتشه که نماز نافله بخونیم (تاویلا)، یعنی دومی نور اعمال صالح تولید شده ای باشیم که داستان ورک لایفشو شنیدیم.
به این میگن نافله!
[نافله – لیله قدر]:
«وَ أُيِّدْتُ بِلَيْلَةِ الْقَدْرِ نَفْلًا»
«وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ»
وَ أُيِّدْتُ أَوْ قَالَ أُمْدِدْتُ بِلَيْلَةِ الْقَدْرِ نَفْلًا
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً
+ «ناشئة اللیل» + «لیلة القدر» + «ساعة الغفلة»:
«تَنَفَّلُوا فِي سَاعَةِ الْغَفْلَةِ»:
وقتی تاریک میشی، برو سراغ نافلة!
تاویل نمازهای نافله اینه که وقتی با قلبت تاریکی رو حس میکنی، یعنی وقتی پی به اشتباهت میبری، اهل تهجّد باش و برو سراغ عمل به این فرمول کلی که: دومی نورت باش! این یعنی بیاد آوردن ورکلایفهایی که بیان شده تا این عمل صالح دیگری، برای تو درس مشقی باشه که ازش اقتباس کنی و اخذ نور کنی!
+ «سرمشقهای نورانی»، «theory ⇔ practice»:
«تمرینات مستمر اهل نور با تقدیراتشان! ذو مرّة فاستوی!»
بهنگام تاریکی قلب، با یادآوری ورکلایفها، از نور اعمال صالح دیگران، سرمشق بگیریم!
این نور علم، عطایای بیشماری دارد! وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ!