DiscoverLuminous Language191 - ق ر أ - قرآن، نور قرائت شده در ملکوت قلب! فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم‏ِ!
191 - ق ر أ - قرآن، نور قرائت شده در ملکوت قلب! فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم‏ِ!

191 - ق ر أ - قرآن، نور قرائت شده در ملکوت قلب! فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم‏ِ!

Update: 2025-06-27
Share

Description

قرآن، نور قرائت شده در ملکوت قلب! فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم‏ِ!

The Qur’an:

Not merely a light in the heart,

But a radiant teacher dwells within the soul.

A divine light that speaks in verses,

illuminating the heart’s inner sanctuary.

It is a teacher of light,

opening a classroom within the chest,

guiding the soul not from without, but from within.

Whenever the heart is ready,

This luminous teacher begins to speak—

revealing truth, nurturing insight, and awakening love.


قرآن:

نه‌تنها نوری در دل، که معلمی نورانی در جان است.

او نوری است که به شکل آیه درمی‌آید تا بر دل بتابد،

و معلمی است که در محراب سینه، کلاس نور می‌گشاید.

قرآن، نوری است که هم درس می‌دهد و هم دل را تربیت می‌کند.

او از بیرون نمی‌آید؛ از درون طلوع می‌کند،

و هرگاه دل، حاضر شود، معلم آغاز به گفت‌وگو می‌کند.

نوری است که حرف می‌زند، تعلیم می‌دهد، و پرده از حقیقت برمی‌دارد.

«قرء» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.

در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:

«قَرَأَتِ‏ المرأة: رأت الدّم، یعنی خون (حیض) دید.»

«أقرأت المرأة فهي مقرئ إذا حاضت.»

«وقتی زن حیض شود، گفته می‌شود: أقرأت، و در این حالت به او مُقرِئ گفته می‌شود.»

👈مفهوم رؤیت و دیدن و مشاهده و فهمیدن و معرفت!👉

+ «رئی»

آیۀ عِدّه: «وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ»:

«زنان مطلقه، بايد به مدت سه مرتبه عادت ماهانه ديدن (و پاك شدن) انتظار بكشند! [عدّه نگه دارند]»

در زبان عربی، ریشه‌ی قَرَأَ به‌طور معمول به‌معنای «خواندن» گرفته می‌شود،

اما در باطن، قرائت نوعی رؤیت است.

در عبارت «قَرَأَتِ المرأة»، قرائت به معنای رؤیت و تجربه‌ی عینی و محسوس است.

در حقیقت، این رؤیت درونی، شکلی از مشاهده‌ی حقیقت در بدن است.

و دقیقاً از همین‌جاست که معنای «قرآن» و «قرائت» به سطحی عمیق‌تر از خواندن متنی و صوتی می‌رسد:

قرآن، کتابی برای خواندنِ لفظ‌ها نیست،

نوری است برای دیدنِ حقیقت؛ و این دیدن، نه با چشم، که با دل ممکن است.

قرآن، تنها کتابی برای خواندن نیست؛

چراغی است برای دیدن. نوری است که باید با چشمِ دل دیده شود، نه با نگاهِ سر.

«تَقَرَّأْتُ‏: تفهّمت، فهماندم.»

«قَارَأْتُهُ‏: دارسته، با هم مذاكره كرديم و درسش گفتم و آنرا مطالعه كردم‏.»

«اسْتَقْرَأْتُ‏ الْأَشْيَاءَ: تَتَبَّعْتُ أَفْرَادَهَا لِمَعْرفَةِ أَحْوَالِهَا و خَواصِّهَا»:

«اشیاء را استقراء کردم: یعنی افراد و مصادیق آن‌ها را دنبال کردم تا حالات و ویژگی‌هایشان را بشناسم.»

«روش استقرائی»: «از راه تتبع جزئیات، شناختن قواعد کلّی»

یعنی: «بررسی موارد جزئی و تکرارشونده برای کشف یک اصل یا حکم کلی.»

انگاری فهم «قبض و بسط نور» یک روش استقرائی است.

مثال ساده:

فرض کن بارها دیده‌ای که خورشید صبح طلوع می‌کنه.

با تکرار این مشاهده، به این نتیجه می‌رسی که:

«خورشید هر روز طلوع می‌کند.»

این نتیجه، حاصل استقراء است:

بررسی چند مصداق (طلوع خورشید در روزهای مختلف) برای رسیدن به یک قاعده‌ی کلی.

«تَقَرَّأَ– تَقَرُّؤاً [قرأ]: فقيه شد، عابد و زاهد شد.»

مثال «قرائت کنتور»:

مامورین شرکتی که به منازل مراجعه میکنند و کنتور آب و برق و گاز رو قرائت می‌کنند!

مشتقات ریشۀ «قرء – قرآن» ۸۸ بار در آیات قرآن تکرار شده است.


«قرائت قرآن» یعنی چه؟

«قرائت» یعنی:

دیدنِ حقیقتی درونی که از نور دل برمی‌خیزد؛

حسی درونی و بی‌واسطه از یک نور جاری.

همان‌گونه که «قَرَأَتِ‏ المرأة»؛ دلِ آماده نیز، نور قرآن را می‌بیند، حس می‌کند، و در می‌یابد.

پس وقتی می‌گوییم:

“اقْرَأْ!” یعنی:

چشمان دلت را باز کن!

ببین آنچه را که نازل شده، نه فقط با زبانت، بلکه با جانت بخوان!

نور قرآن فرایندی قابل مشاهده است.

دلِ انسان، وقتی نخستین نور را می‌بیند و احساس می‌کند، وارد مرحله‌ای تازه از فهم و معرفت می‌شود: «أقرأت القَلب»: دل شاهد حضور نور شد.

قرآن، کتابی برای خواندن نیست؛ آینه‌ای برای دیدن است.

و «قرائت»، تجربه‌ای حسی، عمیق، درونی و شخصی از نور و حقیقت است.

زن، با تجربه‌ی «قَرَأَتِ‏ المرأة»، بهترین تمثیل طبیعی برای درک این‌گونه رؤیت است:

رؤیتی نه از جنس توهم، بلکه تجربه‌ای است که با تمام وجود حس می‌شود؛

و انسان درمی‌یابد که چیزی درونش دگرگون شده است.

به عبارت دیگر:

نه رؤیایی موهوم، بلکه دیداری است که با تمام وجود لمس می‌شود؛

گویی چیزی در اعماق جان به آرامی دگرگون شده است.

رؤیت نور با قلب، نه توهم، که حضوری واقعی است؛

حسی عمیق از دگرگونی در درون.

نور، وقتی نازل می‌شود، باید در دل حس شود،

پس هر دل، باید مُقْرِئ شود؛

یعنی آماده‌ی دیدن، آماده‌ی فهمیدن، آماده‌ی پذیرفتن حقیقت درونی.

قرائت کنتورهای آب و برق و گاز!

+ «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ»:

برای قلبی سلیم، قرائت نور تنها با یادآوریِ «معالم ربانیِ» صاحبان نور، در ملکوت دل امکان‌پذیر است. تنها نوری که از جانب رب بر معلم نازل می‌شود، قابلیت قرائتِ حقیقی دارد.

+ «قَرَأَ – قُری»

«تَقَرَّأْتُ‏: تفهّمت»

ادراک، مشروط به ظهور نور معلم در ملکوت قلب است؛

چرا که «تَقَرَّأتُ» یعنی فهمیدم، یعنی نوری برایم مکشوف شد.

+ مفهوم «آشکار»

انگار فهمیدن و فهماندن، بدون تجلی نور معلم در جان شاگرد، ممکن نیست!

تا این ظهور درونی رخ ندهد، هیچ آیه‌ای عرضه نمی‌شود و هیچ تقدیری فهم نمی‌گردد.

و آن‌که این سفر با نور را، در درون خویش تجربه نکرده،

از سیر انفرادی در معراج آیات، چیزی نخواهد فهمید.

+ «منی – تَمَنّى»:

تمنای ممدوح، انعکاس طلب نور در جان است؛

و درخششی از “منی” الهی‌ست،

که اگر با نور معلم پیوند نخورد،

همان تمنای مذموم حسودی است که در ظلمت تمنیات نفْس گم خواهد شد…

اقْرَأْ : یعنی صاحبان نور، نور را می‌بینند و می‌خوانند!

نورت رو ببین! به این میگن خواندن و قرائت نور!

+ «اسم الله»

Comments 
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

191 - ق ر أ - قرآن، نور قرائت شده در ملکوت قلب! فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم‏ِ!

191 - ق ر أ - قرآن، نور قرائت شده در ملکوت قلب! فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم‏ِ!