DiscoverLuminous Language204 - ا ن س - قلبم به نور خو گرفته؛ إِنِّي آنَسْتُ ناراً! اما حسود، با وحشت تمنایش تنهاست؛ وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ!
204 - ا ن س - قلبم به نور خو گرفته؛ إِنِّي آنَسْتُ ناراً! اما حسود، با وحشت تمنایش تنهاست؛ وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ!

204 - ا ن س - قلبم به نور خو گرفته؛ إِنِّي آنَسْتُ ناراً! اما حسود، با وحشت تمنایش تنهاست؛ وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ!

Update: 2025-09-26
Share

Description

قلبم به نور خو گرفته؛ إِنِّي آنَسْتُ ناراً! اما حسود، با وحشت تمنایش تنهاست؛ وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ!

My Heart Has Grown Familiar with the Light: “Indeed, I Perceived a Fire” (Qur’an 20:10 )

But the Envious One is Left Alone with the Horror of His Desire: “And When the Wild Beasts Are Gathered” (Qur’an 81:5)

«انس» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.

«إِنِّي آنَسْتُ ناراً».

اهل نور، با نور انس می گیرند. به نور خو می‌گیرند.

«وحش» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.

«وَ إِذَا الْوُحُوشُ‏ حُشِرَتْ»

در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:

«إِنْسِيُ‏ القوس – وَحْشِيُ‏ القوسِ»

«کمان نرم – کمان سخت»

+ مفهوم «قُرب – بُعد»

«إِنْسِيُ‏ القوس: للجانب الذي يقبل على الرامي»

«إِنْسِيُ‏ الدابة: للجانب الذي يلي الراكب»

انس کمان به کمان‌دار!

کمان نرمی که موقع کشیدن، بخوبی به سمت کمان‌دار، خم و منعطف می‌شود.

انس حیوان به صاحبش که بدنبالش می‌دود!

+ «ماخذ نورانی – گرایش و گزینش!»

+ « اهل – قَرْيَةٌ آهِلَةٌ: عَامِرَةٌ – أَهَّلْتُ‏ بالرجل : إذا آنستَ به»

+ «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي‏ إِلَيْهِم‏»

+ «ولی»

«انس: القرب مع الظهور بعنوان الاستيناس، في مقابل النفور و الوحشة و البعد.»

«وحش‏: الانقطاع و بعد القلوب عن المودّات.»

+ «عشق و نفرت!»


ریشه‌شناسی لغوی

انس:

از ریشۀ «قرب» و «ظهور»؛ به معنای نزدیکی همراه با آرامش و خو گرفتن.

مثال‌ها:

«إِنِّي آنَسْتُ ناراً» (طه: ۱۰)؛ یعنی نوری دیدم که مرا آرام کرد.

«إِنْسِيُ القوس» = سمت نرم و منعطف کمان که رو به کمان‌دار است.

«إِنْسِيُ الدابة» = سمت حیوان که نزدیک و تابع سوار است.

نتیجه: انس یعنی خم‌شدن دل به سمت محبوب و خو گرفتن با او.


وحش:

از ریشۀ «بُعد» و «نفور»؛ به معنای جدایی، بریدگی و ترس.

مثال‌ها:

«وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» (تکویر: ۵)؛ یعنی وقتی موجودات وحشی محشور شوند.

در لغت: «وحش: الانقطاع و بعد القلوب عن المودّات»؛ یعنی جدایی و بریدن دل‌ها از دوستی‌ها.

نتیجه: وحش یعنی فاصله، خشونت، بیگانگی، و نفرت.


انس و وحش – نور و حسد

«انس» یکی از هزار مترادف‌های «نور» است.

«وحش» یکی از هزار مترادف‌های «حسد» است.

اهل نور، با نور انس می‌گیرند؛ به آن خو می‌کنند و دلشان آرام می‌شود.

اهل حسد، با تمنّا و شیطان وحشی می‌شوند؛ دلشان خشن، بی‌قرار و تنها می‌ماند.


انس؛ پیوند قلبی با نور

انس، یعنی گرایش قلبی به معلم ربانی و ولیّ الهی.

«فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي‏ إِلَيْهِم‏» (ابراهیم: ۳۷)؛ یعنی خدا دل‌هایی را به سوی اهل بیت علیهم‌السلام متمایل می‌کند.

انس، یعنی همان ماخذ نورانی؛ جایی که دل مأمن و آرامش می‌یابد.

«ولی» نیز هم‌ریشه با این معناست: نزدیکی، قرابت، و پناه بردن به یک صاحب نور.


وحش؛ جدایی و تنهایی حسود

وحشت، حاصل بریدن از ولیّ خداست.

«الوحشة» = دوری و انقطاع.

حسود چون به جای انس با نور، انس با تمنّا و شیطان می‌گیرد، دچار وحشت می‌شود.

وحشت یعنی: عشق‌های دروغین + نفرت‌های کور.


تقابل عشق و نفرت

انس = عشق، نزدیکی، آرامش.

وحش = نفرت، دوری، تنهایی.

انسان نورانی با نورش عشق می‌ورزد،

اما انسان حسود با تمنّاهایش انس می‌گیرد و با وحشتش نابود می‌شود.


انس و وحش، دو روی یک سکه‌اند:

انس: قرب نورانی، یعنی خو گرفتن با ذکر، با ولیّ، با آرامش الهی.

وحش: بُعد حسدآلود، یعنی جدایی از ولیّ، غرق شدن در تمنّا، و گرفتار شدن در شیطان.


پس دل نورانی همیشه می‌گوید:

«إِنِّي آنَسْتُ ناراً» = نوری دیدم که مرا آرام کرد.

اما دل حسود در قیامت با حقیقتش آشکار می‌شود:

«وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» = و هنگامی که وحوش محشور شوند…


تفاوت «انس» و «وحش»:

انس (إنس) از ریشۀ «أُنْس» و «إیناس» به معنای نزدیکی همراه با آرامش و الفت است.

به انسان «إنسان» می‌گویند چون با نور الهی و هدایت انس می‌گیرد، با آن آرام می‌شود و جانش در پیوند با حقیقت و ولیّ خدا آرام می‌گیرد. آیه‌ای که این معنا را میرساند:

«إِنِّي آنَسْتُ ناراً» (طه: ۱۰)

یعنی: من نوری را مشاهده و با آن اُنس گرفتم.

پس انس همیشه نشانهٔ قرب، آشنایی، الفت و روشنایی است.

وحش (وحشی) از ریشۀ «وحش» به معنای دوری، بریدگی و ترس است.

«وحش» به حیوان بیابانی و رمنده گفته می‌شود. اهل حسد به جای آنکه با نور و با ولیّ خدا انس بگیرند، با تمنّاها و شیطانشان انس می‌گیرند؛ نتیجه‌اش تنهایی، هراس و گمراهی است.

قرآن می‌فرماید:

«وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» (تکویر: ۵)

یعنی: هنگامی که وحوش (بیابانیان/رمندگان) گرد آورده شوند. این واژه به جدایی دل‌ها از مودّت و محبت اشاره دارد.

انسان = کسی که با نور و هدایت انس می‌گیرد.

شیطان = کسی که از نور دوری میکند «بعد و نفرت» و با تمنّاهای سرکش انس می‌گیرد.


«تسمية يونس ع باسمه لاستئناسه بالله و بقومه بعد رجوعه إليهم.‏»

«یونس، یعنی مانوس با نور معرفت امام علیه السلام.»


مَعْنَى يُونُسَ:

أَنَّهُ كَانَ مُسْتَأْنِساً لِرَبِّهِ مُغَاضِباً لِقَوْمِهِ

وَ صَارَ مُؤْنِساً لِقَوْمِهِ بَعْدَ رُجُوعِهِ إِلَيْهِمْ.

انگاری یونس ع بعد از اینکه از تاریکی شکم ماهی در اومد، اسم خودشو معنا کرد!


«تسمیة یونس (ع) باسمه لاستئناسه بالله و بقومه بعد رجوعه إلیهم»

یعنی: «نام‌گذاری یونس به این نام، از آن جهت بود که او پس از بازگشت به سوی قومش، با خدا و با قوم خود انس گرفت.»


واژهٔ یونس از ریشهٔ «أُنس» است؛ همان الفت و آرامشی که گفتیم.

وقتی یونس(ع) در شکم ماهی گرفتار شد، همهٔ تمنیات نفسانی و تعلقاتِ غیرِخدایی از او بریده شد. تنها به یاد نور ربوبی ماند و با خدا انس گرفت:

«فَنادىٰ فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ» (انبیاء: ۸۷)

همین لحظهٔ انسِ حقیقی با خدا، حقیقت اسم او را معنا کرد. گویی نامش با ذاتش یکی شد: یونس = «مُستأنِس بالله».

Comments 
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

204 - ا ن س - قلبم به نور خو گرفته؛ إِنِّي آنَسْتُ ناراً! اما حسود، با وحشت تمنایش تنهاست؛ وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ!

204 - ا ن س - قلبم به نور خو گرفته؛ إِنِّي آنَسْتُ ناراً! اما حسود، با وحشت تمنایش تنهاست؛ وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ!