209 - ت م م - با نور، کار واقعا تمومه! نورِ تمام عیار! رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا!
Description
با نور، کار واقعا تمومه! نورِ تمام عیار! رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا!
With Light, It Is Complete! A Mystical Reflection on the Qur’anic Root “T-M-M”
«تمم» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«أَتَمَّتِ الحُبْلى»
«أَتَمَتِ المرأةُ: زايش زن نزديك شد.»
اصطلاحات مامایی: [تِرم – پِرِ ترم – پُست ترم]
«أَتَمَ القمرُ: قرص ماه كامل شد.»
+ «استهلال نور!»
+ «احراز هویت نور در ملکوت قلب!»
+ «کمل»
+ «شهر – نور سرشناس – اوج شهرت ماه!»
+ «درناژ دائمی حسادت!»
«المنتهی النّور! – سدرة المنتهی!»
«لَيْلَةُ تَمامِ الْقَمَرَ: ماه شب چهارده»
«و إِذَا تَمَ الْقَمَرُ يُقَالُ لَيْلَةُ التَّمَامِ»
«بَدْرٌ تَمَامٌ: قرص كامل ماه كه معمولاً در شب چهاردهم ماه قمرى نمايان مىشود.»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَتَمَّ لِعَلِيٍّ نِعْمَتَهُ وَ هَنِيئاً لَهُ بِفَضْلِ اللَّهِ الَّذِي آتَاهُ»
+ «غیی – غایة»
دونده ماراتونی که به خط پایان میرسه!
و پرچم کشورشو با افتخار حمل میکنه و دور افتخار رو در ورزشگاه میزنه!
او ماموریت با آیات خودشو به نحو احسن به اتمام رسونده [کربلا]!
در این ماراتون آیات، ببینیم کیا به خط پایان میرسن و چجوری میرسن! و کیا حسرت میخورن!
دراماتیک فینیش! وادی محسّر!
حسودی که اشتباه مرگبار مرتکب میشه، در یک قدمی خط پایان سقوط میکنه
و نمیتونه کار رو با موفقیت و نمره قبولی تموم کنه و به پایان برسونه! وادی محسر!
اما اهل نور، کار رو تموم میکنه! و با موفقیت از خط پایان رد میشه!
«فَأَتَمَّهُنَ»: و وى آن همه را به انجام رسانيد.»
کار رو باید تموم کنی! نصفه و نیمه ولش نکنی، بری پیِ کارت!
این حاملگی رو سقط نکنی! + «عبد الله – امة الله»
کارِتو باید به آخر برسونی! به انجام برسونی!
«termination»
«أَتَمَّتِ الحُبْلى»
«التميمة: كأنّهم يريدون أنّها تمام الدواء و الشفاء المطلوب.»
عرب به اون داروی اصلی که وقتی به بیمار داده میشه، شفای کامل بیمار حاصل میشه، میگه تمیمة.»
+ «سمّ قاض»
«التَّمِيمَة: عُوْذَة تُعَلَّق على الإنسان،
مهرهى چشمزخم يا نظر قربانى كه معمولًا بر كودكان مىآويزند.»
با بستن حرز، خیالش راحت میشه که از هر گزند و آسیبی در امانه! + «شجر – مترس!»
پس وقتی به بازوی فرزندت حرز میبندی بهش بگو تو رو با صاحب نور و اندیشه این معلم نورانیات آشنا و مسلح نمودم و دیگر بر تو که برای خودت با فهم نور و ظلمت، میتوانی از تمنا و دلخواه بگذری و مردی شدهای، نگران نیستم و کار تو دیگر تمام شده است و من با تو کاری ندارم!
«أَتَمَّتِ الحُبْلى»
«امرأة حُبلى مُتِمّ: آنَ أوان وِلادها»
خانمی که دوران حملش کامل شده و «ترم» شده و دیگر وقت زایمانش میباشد. + «سبط»
عرب به این خانم حامله که دوران حملش کامل شده و وقت زایمانش میباشد و کار حاملگی و دوران حملش تمام شده میگوید «مُتِمّ»، در واقع وقتی بتونی و برسی به این نقطه که روی پای خودت بایستی و نیازی به اینکه کسی تو رو حمل کنه نداشته باشی و خودت مستقلا با فهم قبض و بسط نورت، از دلخواه بگذری و روز به روز قلبت روشن و روشنتر بشه، انگاری کار تو دیگه تمامه و تو به فرج رسیدی و در دنیا طعم شیرین نور و آرامش با یاد صاحبان نور زیستن رو چشیدی و لحظه لحظه زندگی تو توام با نور و آرامش برای خودت و دیگرانه و حالا دیگه باید با وضع حمل به مقام تواضع در قبال آیات برسی «رغم انف – عتبهبوسی» و کبر رو غیر فعالش کنی،
«صوم: پاوز حسادت!»
«وری: درناژ حسادت!»
و به زحمات صاحبان نور در مورد خودت ثمر ببخشی «طوع»
و با اعمال صالحی که با تکیه بر عصای نورانی انجام میدهی
موجبات خشنودی صاحبان نور را نزد آل محمد ع فراهم نمایی!
«تَمَامُ الشيء: انتهاؤه إلى حدّ لا يحتاج إلى شيء خارج عنه»
+ «من النقص ان تکون شفیعک کان شیء خارجا عن ذاتک و صفاتک»
غایت و نهایت و انتهای کار ما، نور صاحب نور ماست «المنتهی النّور!»
+ «دلو – سلسله مراتب نورانی!»
و او سقف «صمد» و «سید» ماست!
این نور وادارت میکنه نورانی بشی!
با یاد این نور، کارها بنحو احسن انجام شده و به اتمام میرسد.
«كَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ»!
در دعا: أَسْأَلُكَ بِكَلِمَاتِكَ التَّامَّاتِ …
«کلمه – نور»
اعوذ بكلمات اللّه التّامّات الّتى لا يجاوزهنّ برّ و لا فاجر
من شرّ ما ذرا فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها …
أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ الَّتِي لَا يُجَاوِزُهُنَّ بَرٌّ وَ لَا فَاجِرٌ
مِنْ شَرِّ مَا ذَرَأَ وَ مِنْ شَرِّ مَا بَرَأَ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّةٍ هُوَ آخِذٌ بِناصِيَتِها
إِنَّ رَبِّي عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيم.
بِاللَّهِ وَ بِأَسْمَائِهِ التَّامَّةِ الشَّامِلَةِ الْكَامِلَةِ الَّتِي لَا يُجَاوِزُهُنَّ بَرٌّ وَ لَا فَاجِر.
وَ نَحْنُ الْكَلِمَاتُ الَّتِي لَا تُدْرَكُ فَضَائِلُنَا وَ لَا تُسْتَقْصَى.
أُعِيذُ نَفْسِي بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ.
پس اون داروی اصلی شفابخش قلب بیمار و حسود ما، علوم ربانی است
و وجود این علوم برای ما همان کلمات تامات است که با اخذ از این علوم،
میتوان از شر هر ذی شری به کهف حصین آل محمد ع پناه برد و به نور آنها ملحق شد.
«أَتْمِمْ لَنا نُورَنا أَلْحِقْ بِنَا شِيعَتَنَا»
+ «کمل» + «شهر»
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَتَمَّ لِعَلِيٍّ نِعْمَتَهُ وَ هَنِيئاً لَهُ بِفَضْلِ اللَّهِ الَّذِي آتَاهُ
«بِكَ يُتِمُّ اللَّهُ الْخَيْرَاتِ»
+ «جبی»
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
يَا أَبَا الْحَسَنِ … بِكَ يُتِمُّ اللَّهُ الْخَيْرَاتِ وَ يَمْحُو عَنْ مُحِبِّيكَ السَّيِّئَاتِ.
صاحبان نور «تتمّة» نور آل محمد ع!
«أَتْمِمْ لَنا نُورَنا»
میگن حالا که برای خودت مردی شدی، دیگه کار تمامه!
کتاب لغت التحقيق:
أنّ التمام ما كملت أجزاؤه و لا يحتاج الى شيء خارج في اكتماله،
و يقابله الناقص و هو ما لم يتمّ.




