210 - ن ع م - نعمتِ نور معلم، داروی نرمشدۀ آسمانی است که در دل میتابد و اثر میگذارد! نعمة الله! اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ!
Description
نعمتِ نور معلم، داروی نرمشدۀ آسمانی است که در دل میتابد و اثر میگذارد! نعمة الله! اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ!
“The Blessing of the Teacher’s Light:
A Softened Heavenly Medicine That Shines into the Heart and Heals It”
«نعم» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«دَقَقْتُ الدَّوَاءَ فَأَنْعَمْتُ دَقَّةً»:
دارو را کوبیدم، و چه خوب و نرم کوبیدمش!»
«النعيم: اللين»
«أَنْعَمَ الشيءَ: آن چيز را نرم كرد.»
«طعامٌ نَاعِمٌ: غذاى نرم و لذيذ.»
«دَقَّقْتُهُ دَقّاً نِعَمّا: چه بسيار خوب است آنچه را كه كوبيدهام.»
مشتقات ریشۀ «نعم» ۱۴۴ بار در آیات قرآن تکرار شده است.
+ «حیی – المحایاة»
+ «رزق»
«Premastication»: «مضغ مسبق»:
پیشجویدن، جویدنِ قبلی یا تغذیه با بوسه: عملی باستانی
پیشجویدن (Premastication)، یا جویدنِ قبلی (pre-chewing)، یا تغذیه با بوسه (kiss feeding)، عملی است که طی آن غذا به منظور خرد کردن فیزیکی برای تغذیهٔ فرد دیگری که خودش قادر به جویدن آن نیست، جویده میشود. این کار اغلب توسط مادر یا خویشاوندان کودک برای تهیهٔ غذای کودک قابل مصرف در طول فرآیند از شیر گرفتن (weaning) انجام میشود. غذای جویدهشده به شکل یک لقمه (bolus)، مستقیماً دهان به دهان، یا از طریق ظروف، دستها، یا پس از پختن یا فرآوری بیشتر، از دهان یک فرد به دهان فرد دیگر منتقل میشود.
این واژۀ زیبا و این عکس، نقش معلم (در ملک و در ملکوت) را برای شاگرد به زیبایی به تصویر میکشد.
امام باقر علیه السلام:
لَيْسَ عَلَى النَّاسِ أَنْ يَعْلَمُوا حَتَّى يَكُونَ اللَّهُ هُوَ الْمُعَلِّمَ لَهُمْ
فَإِذَا أَعْلَمَهُمْ فَعَلَيْهِمْ أَنْ يَعْلَمُوا.
بر مردم نيست كه بدانند، تا اينكه خداوند به آنان بياموزد.
آنگاه كه خدا آنان را آموخت، بر آنان است كه ياد گيرند و بدانند.
اینجا اهمیت شناخت معلم و جانشین معلم (وصی) به خوبی معلوم میشود.
(اتمام نعمت)
«اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّينَ»
دلنوشته
گاهی دل مینشیند و فکر میکند:
چطور نورِ علم، راهی به قلب نازک ما پیدا میکند؟
چطور آن حقیقتهای بلند،
که کوهها طاقت حملشان را ندارند،
در دلِ کوچک یک انسان مینشیند و جا میگیرد؟
پاسخش، یک تصویر است؛
تصویری که خدا در طبیعت گذاشته،
تا نقش معلم را فهم کنیم:
مادری که لقمه سخت را در دهان میگذارد،
آرامآرام میجود، نرم میکند،
و بعد با عشق، در دهان نوزاد میگذارد.
این یعنی «نعمت».
یعنی «نِعَم»: نرمی، لطافت، رحمتِ پیشجویده.
یعنی علمی که سخت بود، پردهدار بود،
دستنیافتنی بود،
و معلم، آن را با جانش آسیاب کرد،
با اشک و ابتلا نرم کرد،
با صبر و شبزندهداری له کرد،
و لقمه آماده ساخت.
این همان است که موسی ع در تمثیل «القوی الامین» انجام داد:
تنها رفت، سنگ را برداشت، آب را جاری کرد،
برای گوسفندان دختران شعیب.
یک دلِ قوی،
یک نیّتِ امین،
و کاری که هیچکس نمیدید…
این مقدمهی چوپانیِ دلها بود.
معلم ربانی هم همینگونه است.
میرود به قلهها،
به دَمِ آتش،
به ابتلای سنگین،
به میدانهای خوف و رجا…
تا لقمهای پیدا کند.
بعد آن لقمه را با نَفْسش میجود،
با دردش نرم میکند،
با نورش صیقل میدهد،
و آرام میگذارد در دهان شاگردش.
و آنگاه… امتحان شروع میشود:
شاگرد لقمه را قورت میدهد؟
یا تف میکند؟
بعضیها نور را میبلعند،
و میشوند اهل یقین.
بعضیها نور را مزهمزّه میکنند،
میفهمند، ولی میاندازند بیرون،
چون ذائقهشان هنوز برده شببوهای حسد و تمناست.
اینجاست که آن حدیث نورانی میدرخشد:
لَيْسَ عَلَى النَّاسِ أَنْ يَعْلَمُوا حَتَّى يَكُونَ اللَّهُ هُوَ الْمُعَلِّمَ لَهُمْ
فَإِذَا أَعْلَمَهُمْ فَعَلَيْهِمْ أَنْ يَعْلَمُوا
یعنی:
خدا خودش لقمه را آماده میکند،
با دست معلمینش، با زبان انبیاء،
با نَفَس اوصیاء،
با نور فرشته مهربان در ملکوت هر قلب.
در هر زمان،
خدا معلمی دارد که علم را میجود،
میکوبد، نرم میکند،
و از دهان نورانیاش در دهان شاگرد میگذارد.
ای کاش شاگرد،
لقمه را بفهمد،
نه پس بزند؛
ای کاش قدر دندانهای رنجِ معلم را بداند؛
ای کاش حرارتِ آن سینهای را درک کند
که علم را پخته و نرم کرده و تحویل داده.
خوشا شاگردی که لقمه را نگه دارد،
بجود، قورت دهد،
و نور شود.
و بدا به حال آنکه
لقمه را با بیذوقی پس میزند
و میگوید: «من خودم میدانم!»
که این همان لحظه سقوط است،
لحظهای که شیطان گفت:
«أنا خیرٌ منه.»
ای معلم نور،
لقمههایت سفرههای بهشتاند،
دستانت آسیاب رحمت،
نَفَسَت بوی حیات دارد.
ای کاش لیاقت داشته باشیم،
نه فقط چشیدن،
بلکه بلعیدنِ نور را…
تا ما هم بشویم
نعمت نرم شده در دست خدا
برای دیگری. ✨
اللهم صل على محمد و آل محمد
و ارزقنا حلاوة العلم، و صدق القبول،
و نعمة الهضم و الثبات. 🌿
+ مفهوم زیبا و مهم آشکار:
انگاری طعم واقعی لذیذ غذا با اضافه کردن همین مختصر نمک به غذا آشکار میشه!
« إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ »
با همین موعظه «معلم»، طعم غذا میزون میشه.
با همین درک قبض و بسط قلبی خودت، کارات میزون میشه و طعم زندگی برای تو شیرین و لذیذ میشه، انگاری با فهم نور ولایت سختی ها آسون میشه، به این میگن نعمت!
پس نعمت واقعی اون چیزی است که زندگی سخت رو آسون میکنه و تلخی های حوادث رو شیرین میکنه و نار آیت رو به نور مبدل می نماید! پس اون چیز باید چیز گرانبهایی باشد و اون شیء گرانبها را باید قدرشو خوب دونست «اکرمی مثواه» و چشم ازش برنداشت «شکر».
شنیدی میگن: فلانی نونش تو روغنه!
«نَعِمَ عَيشهُ: اتَّسَعَ و لَانَ:
زندگیش خوش و گوارا شد؛ گشایش یافت و نرم و دلپذیر گشت.»
این ترکیب بهزیبایی نشان میدهد که نعمت، فقط به دارایی مادی محدود نیست، بلکه گشایش در دل، نرمی در سیر زندگی، و طراوتی آرام درون انسان نیز هست.




