DiscoverLuminous Language202 - ک ی د - «کید» نوری الهی یا حیله‌ای شیطانی؟! إِنَّهُمْ يَكيدُونَ كَيْداً وَ أَكيدُ كَيْداً!
202 - ک ی د - «کید» نوری الهی یا حیله‌ای شیطانی؟! إِنَّهُمْ يَكيدُونَ كَيْداً وَ أَكيدُ كَيْداً!

202 - ک ی د - «کید» نوری الهی یا حیله‌ای شیطانی؟! إِنَّهُمْ يَكيدُونَ كَيْداً وَ أَكيدُ كَيْداً!

Update: 2025-09-12
Share

Description

«کید»: نوری الهی یا حیله‌ای شیطانی؟! إِنَّهُمْ يَكيدُونَ كَيْداً وَ أَكيدُ كَيْداً!

Kayd: Divine Light or Satanic Deception?

“فریب یا حقیقت؟!

کدام یک بهتر است؟”

در اینجا، «فریب» می‌تواند به معنای همان «کید» شیطانی باشد

و «حقیقت» نمادی از جرقه‌ی معلمی که همان هدایت الهی است.

دو گزینه‌ای که انسان با آزادی خود باید یکی را انتخاب کند:

فریب شیطان یا حقیقت هدایت.

انسان در معرض دو انتخاب قرار دارد:

یکی فریب (که نماد کید است) و دیگری حقیقت (که نماد قدح است).

در هر دو زبان، بازی با این دو گزینه نشان‌دهنده‌ی معنای آزادانه‌ای است که در برابر انسان قرار دارد.

در زندگی انسانی، همچون دو راهی در دل شب، همیشه دو انتخاب در پیش است.

یکی از این دو، فریب است؛ کیدی پنهانی که از سوی شیطان می‌آید و به طرز ماهرانه‌ای دل‌ها را فریب می‌دهد، انگار که آتشی از خوشی و لذت می‌افروزد، اما در حقیقت، شعله‌های آن بیشتر به تاریکی و هلاکت منتهی می‌شود.

و دیگری حقیقت است؛ قدحی از نور که از دل معلم، از دل هدایت الهی، به قلب انسان می‌رسد.

این نور هرچند در ابتدا شاید آتش ناملایمتی برانگیزد،

اما در پایان راه به روشنایی و آرامش خواهد انجامید.

در نهایت، انتخاب با خود انسان است.

آیا او فریب شیطان را می‌پذیرد و در تاریکی گم می‌شود،

یا نور حقیقت را برمی‌گزیند و در راه روشن هدایت گام برمی‌دارد؟

این سؤالی است که هر قلبی باید به آن پاسخ دهد.

پس کدام را برمی‌گزینی؟

آیا تسلیم فریب می‌شوی و در تاریکی گم می‌گردی؟

یا نور حقیقت را در آغوش می‌کشی و راه هدایت را می‌پیمایی؟

هر قلبی باید پاسخ دهد.

و هر انتخابی، نشان می‌دهد که معلم واقعی‌اش کیست.

«کید» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،

و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.

کید در معنای مذموم: «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً»

کید در معنای ممدوح: «وَ أُمْلي‏ لَهُمْ إِنَّ كَيْدي‏ مَتينٌ»

در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:

«كادَ الزَّندُ: آتش‌زنه آتش بيرون داد.»

یعنی: «چخماق (یا سنگ آتش‌زا) نزدیک بود که آتش برساند.»

(به عبارتی: جرقه زد، اما آتش کاملی ایجاد نشد.)

انگاری سنگ چخماق، یک کلک میزنه و آتش رو روشن میکنه!

برای ایجاد آتش، اون جرقۀ اولیه رو سنگ چخماق میزنه!

در معنای مذموم، انگاری سیئۀ حسد و وسوسۀ شیطان، یعنی کمپلکس تسویل نفس و تسویل شیطان، جرقۀ اولیۀ لازم برای ارتکاب جرم رو برای اهل حسادت میزنن و اینجوری حسود به متشابهات می افته و میره برای رسیدن به تمنای خودش اون کار اشتباه رو انجام میده و کار رو تمام میکنه، پس شیطان تمام کننده کار نیست بلکه جرقۀ اولیه رو نفس و بعدا شیطان میزنه حالا شخصی که بدنبال تمناهاش بوده، با این تریگور و ماشه، میره که کار رو تموم کنه.

در معنای ممدوح هم اینه که قلب اهل نور منتظر یک اشاره از طرف نورشه تا متوجه خواست خدا بشه و حالا او برای اینکه به خواست خدا عامل بشه و نشون بده که راضی به این تقدیرات خدای مهربان خودش هست، میره و تولید عمل صالح میکنه. پس کید در معنای ممدوح و مذموم اشاره به همون نقش ماشۀ اولیه داره و همون علم اولیه چه محکم و چه متشابه، و این خود شخص است که بر اساس داشتن زیغ قلبی میره که این علم متشابهی که شیطان به دلش انداخته رو بهش عمل کنه و کار رو تموم کنه. یا اهل نوری که با کلام فرشتۀ مهربانش، میره که نظر اونو اجرا کنه و کار رو تموم کنه. کید همون جرقه زدن اولیۀ سنگ چخماق است که اگه چوب یا چیزی برای آتش گرفتن نباشه، هر چقدر هم چخماق جرقه ایجاد کنه آتشی بپا نخواهد شد و اینکه شخصی جرمی مرتکب میشه معنیش اینه که خودش تمایل داره به کلام شیطان گوش بده و بهش عمل کنه.

+ فیلم زیبای فندک «قدح»:

در نظر بگیر که گاز یک فندک تموم شده باشه، حالا هر چی فندک بزنی، جرقه میزنه اما آتشی روشن نمیشه. دقیقا تکلمات شیطان همینجوریه یعنی اگه قلب، زیغ نداشته باشه، هر چی شیطان تلاش کنه با وسوسه‌هاش آتشی بپا کنه، چون این فندک گاز نداره، چون این قلب تمایل به تمناها نداره، لذا آتش حسادت بپا نمیشه و مشکلی پیش نمیاد، بماند که شخص حکیم از سنخ تلاشهای وسوسه شیطان متوجه علم لازم برای تشخیص و دفع عیب خودش میشه.

این مثال زیبا در معنای ممدوح هم کاربرد داره یعنی اگه فرشتۀ مهربان درِ گوش قلب اهل نور یه چیزی بگه و یه جرقه ای بزنه چون اهل نور دوست داره تولید عمل صالح کنه، یعنی چون فندکش گاز داره، فورا روشن میشه و اون عمل خوب رو انجام میده اما اگه قلب تمایلی برای انجام عمل خوب نداشته باشه، هر چقدر فرشتۀ مهربان جرقۀ تقلب علمی رو بهش برسونه باز هم فایده ای نداره که نداره.

وازه های زیبای کید و قدح در مفاهیم ممدوح و مذموم چقدر قشنک نور الولایة و حسد رو به ما میفهمونن که داستان چیه و اون تلنگر اولیه کلام فرشتۀ مهربان و یا تکلمات شیطان از جنس اجبار نیست بلکه دعوت هست، پیشنهاد هست و این ما هستیم که بر مبنای تمایلات قلبی خود انتخاب میکنیم که به حرف کدامیک گوش کنیم و عمل کنیم.

«كاوَدَه الدّواء: اذا أخلف الظّنّ بالشّفاء»

«الكَيد: المُعالجة»

«کَید به معنای تدبیر و چاره‌اندیشی (در کارها) است.»

انگاری معلم در ملک و در ملکوت (فرشتۀ مهربان)، با راهنمایی‌های مهربانانه‌اش، داره تلاش میکنه که برای این مخاطب، تدبیر و چاره‌اندیشی خوبی داشته باشد.


+ «فندک نورانی! جرقه‌ی تعلیم و تربیت! فَالْمُورِياتِ قَدْحاً!»


جرقۀ قَدْح و تدبیر کید:

نقش اختیار در پاسخ قلب به دعوت خیر و شر

در زبان عربی، دو واژه‌ی زیبا و پرمعنا وجود دارد: «کَید» و «قَدْح».

هردو به معنای تدبیر، جرقه زدن و ایجاد حرکت در چیزی هستند، امّا می‌توانند هم ممدوح باشند و هم مذموم، بستگی به فاعل و نیت آن دارد.

قَدْح در اصل به معنای کشیدن آتش از سنگ چخماق است؛ همان جرقه‌ی نخستین. و کَید به معنای چاره‌گریِ پنهان، چه برای خیر، چه برای شر.

می‌توان این دو واژه را به زیبایی به نقش معلم و نقش شیطان در قلب انسان تشبیه کرد:

...

Comments 
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

202 - ک ی د - «کید» نوری الهی یا حیله‌ای شیطانی؟! إِنَّهُمْ يَكيدُونَ كَيْداً وَ أَكيدُ كَيْداً!

202 - ک ی د - «کید» نوری الهی یا حیله‌ای شیطانی؟! إِنَّهُمْ يَكيدُونَ كَيْداً وَ أَكيدُ كَيْداً!