Discoverهمنشین بهار – تریبون زمانهنشست‌های دکتر شاپور بختیار با شورای امنیت ملی در سال ۵۷
نشست‌های دکتر شاپور بختیار با شورای امنیت ملی در سال ۵۷

نشست‌های دکتر شاپور بختیار با شورای امنیت ملی در سال ۵۷

Update: 2021-02-021
Share

Description




 


 


گفت هر رازی نشاید باز گفت – جُفت، طاق آید گهی، گه طاق جفت

از صفا گر دَم زنی با آینه – تیره گردد زود با ما آینه









این بحث، خلاصه‌ای است از نشست‌های دکتر شاپور بختیار با شورای امنیت ملی در سال ۵۷، که از جمله اسناد مهم مربوط به انقلاب بزرگ ضدسلطنتی است. پیش‌تر؛ گفت‌و‌شنود ایشان را با امرای ارتش، که اواخر دی ماه سال ۵۷، کمی قبل از خروج اعلیحضرت از ایران، صورت گرفت، منتشر نموده‌ام. 


در مطلب دیگری با عنوان: «بختیارِ» با اختیار، و نامه‌هایش به خمینی  به سه نامه که ایشان برای آیت‌الله خمینی نوشته‌، اشاره شده‌است. برای آشنایی با این بحث، خوب است دو مورد فوق را ببینید. در بخش غبارزدایی از آینه‌ها در سایت خودم موجود است.

 


 

دوستان دانشور و فرهنگ‌ورز؛ ما که شاه و خمینی و بختیار را یا به عرش می‌بریم و در ماه می‌نشانیم، یا «خود گویی و خود خندی»، به فرش کشیده، جز نکبت و تباهی نمی‌بینیم، خوب است به جای بحث پیرامون دندانهای اسب، آن را بشماریم.

 صحبتهای رد و بدل شده در نشست‌های دکتر شاپور بختیار با فرماندهان ارتش و آنهمه ذهنیّت، حیرت‌آور است. در نشستی که ۲۸ دی ماه ۱۳۵۷ در دفتر نخست‌وزیری برگزار شده، دکتر شاپور بختیار، ضمن اشاره به راهپیمایی اربعین که فردای آن‌روز برگزار می‌شد، و بحث در مورد تظاهرات مردم در شهرهای مختلف ــ در باره کارکنان اعتصابی دولت می‌گویند: آنها عده‌ای مفت خور هستند که از صبح تا شام به خیابان‌ها می‌آیند…

ایشان تصریح می‌کنند خمینی به این زودی‌ها به ایران بازنمی‌گردد. نمی‌تواند برگردد. ….

در نشست دیگری که سه‌شنبه اول بهمن ۵۷ برگزار شد، اضافه می‌کند:

«هر کس از جانب خمینی مسؤولیت اجرایی بگیرد باید دستگیر و به دادگاه نظامی تحویل داده شود. این را هم بگویم که خمینی به این زودی‌ها به ایران بازنمی‌گردد، ولی اگر فرض کنیم بیاید، درخشندگی نخواهد داشت. وی چنانچه بگوید رژیم سلطنتی را قبول ندارم، دولت را قبول ندارم، قانون اساسی را قبول ندارم و چه . چه، ما مطلقاً نباید ساکت بنشینیم و باید عکس‌العمل نشان دهیم. اگر ایشان فردی را برای یک وزارتخانه تعیین کرد به کارکنان آن وزارتخانه بگوییم سرکار نروند. ببینید آقایان اگر دو تا وزارتخانه سقوط کند تمام دولت سقوط می‌کند. ولی اگر فرضاً ۵۰ نفر در جلوی یک وزارتخانه کشته شدند، این حادثه در مقابل وزارتخانه دیگر، تکرار نخواهد شد. بنده همیشه گفته‌ام یا نباید بزنیم و یا محکم بزنیم و فوری بزنیم و به حالت کودتای تکنیکی بزنیم. باید سیصد یا چهارصد نفر افرادی را که سلسله‌جنبان…‌ هستند در ساعات نیمه شب دستگیر کنیم…»


در همان نشست احمد میرفندرسکی (وزیر خارجه وقت) می‌گوید: ما ساز خود را نباید روی سیم مواجهه کوک کنیم چون به خودمان اصابت می‌کند. این موج قدرت عجیبی در اختیار دارد. سپهبد مهدی رحیمی می‌گوید قوای ما در حدّی نیست که در یک شب بتوانیم ۳۰۰ نفر را دستگیر کنیم. سپهبد ناصر مقدم اضافه می‌کند این ممکن نیست؛ افراد مورد نظر دائم جا عوض می‌کنند، حتی مهندس بازرگان خانه خودش نمی‌خوابد…


در نشست دیگری که پنجم یا ششم بهمن ۵۷ برگزار شده، و ارتشبد قره‌باغی، سپهبد ناصر مقدم، سپهبد مهدی رحیمی، سپهبد امیرحسین ربیعی و بعضی از اعضای کابینه حضوردارند، بختیار طرح رُبودن هواپیمای حامل آیت‌الله خمینی توسط جنگنده‌های ارتش و بردن آن به جزیره کیش را به بحث می‌گذارد و می‌گوید چند طرح دیگر هم دارم… 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سال ۵۷، حدود یک هفته پیش از ورود آیت‌الله خمینی به ایران، نشست مهمی با شرکت دکتر شاپور بختیار، اُمرای ارتش و شماری از اعضای کابینه در دفتر نخست‌وزیری برگزار شده که حاوی نکات قابل تاملی است. متاسفانه نوار آن جلسه که مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی منتشر کرده نیز، آسیب دیده و به سختی قابل شنیدن است.

صحبت‌ها در آغاز پیرامون آمدن و نیامدن آیت‌الله خمینی است و آقای بختیار هنوز بر این باور است که وی نخواهد آمد. به نظر می‌رسد آیت‌الله بهشتی (که دکتر بختیار می‌گوید در تماس با اوست) همچنین صادق قطب‌زاده، موفق شده‌اند طرف مقابل را سر کار بگذارند و خود را عمداً به بی‌اطلاعی می‌زنند. گویا قطب‌زاده گفته بود آیت‌الله نمی‌آیند. بختیار می‌گوید بهشتی هم از من پرسید شما در این مورد خبری ندارید آقای بختیار؟! ارتشبد قره‌باغی اشاره می‌کند آقا ممکن است اینها همه نوعی ترفند باشد، ترفند برای فریب.


در آن نشست ضمن اشاره به نامه‌های سرّی دولت که دست مردم افتاده و اینکه مخالفین درمراکز دولتی نفوذ دارند، پیرامون این موضوع بحث می‌شود که در این مملکت یک وزیر برای استخدام یک مُنشی حتی، باید از ساواک استعلام کند…


دکتر شاپور بختیار از بازدید هوایی خودش توسط هلی‌کوپتر از تظاهرات خیابانی طرفداران سلطنت و قانون اساسی، در بهارستان و…صحبت می‌کند و به نقل از نشریات فرانسوی، طرفدران شاه را اکثریت خاموش می‌خوانَد. وی تصریح می‌کند که جای نگرانی نیست. ایشان (خمینی) نخواهد آمد و مطمئن باشید مردم هم به فرودگاه نخواهند رفت…

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دو روز قبل از بازگشت آیت‌الله خمینی از فرانسه به تهران (۱۰ بهمن ۵۷)، نشست دیگری در شورای امنیت ملی با فرماندهان ارتش، وزیر خارجه و… تشکیل می‌شود. حالا چُرت‌ها پاره شده و واقعیت صحنه، بر ذهنیت‌ها، غلبه کرده‌است. ارتشبد قره‌باغی عنوان می‌کند [روزی که آقا بخواهد بیاید می‌بایست ترتیبی بدهیم که] از میدان شهیاد به بالا یعنی به طرف فرودگاه کسی وجود نداشته باشد [کسی نباشد]…

بختیار: آقای قره‌باغی، فرودگاه که خیلی آنطرف‌تر است…چه اشکالی دارد؟

قره‌باغی: ببینید آنجا، هلیکوپتر سازی هست… و ادامه می‌دهد طبق طرحی که تنظیم شده، در فرودگاه [مهرآباد هم فقط] حدود ۵۰ نفر [از طرفداران خمینی] می‌توانند بیایند البته با کارت و اسم و مشخصات. مخبرین رادیو و تلویزیون و خبرنگارها نیز باید خیلی محدود و مشخص باشند. (به پیشنهاد بختیار، تیمسار مُقّدَم به مهندس بازرگان و بهشتی تلفن می‌کند تا بپرسد حفاظت آیت‌الله با آنهاست یا با حکومت). بختیار می‌گوید اینطوری (با این سؤال) می‌فهمیم که بالاخره ایشان به ایران می‌آید یا نمی‌آید…

قره‌باغی: خب، آمدیم و گفتند می‌آید و [حفاظت هم می‌خواهیم با خودمان باشد]. اگر چنین بود، آیا واقعاً اجازه داده شود اینها بیایند در فرودگاه و بروند در ساختمان و …؟ اینجوری [که حفظ نظم] می‌شود مُرکّب و [اصلاً] مسؤولیت لوث می‌شود…


سپهبد رحیمی: به نظر بنده، فرودگاه را تا اول میدان شهیاد قوای انتظامی در اختیار بگیرند. (بختیار با تلفن حرف می‌زند و بعد می‌گوید):

من تعجب می‌کنم یک همچین چیزی را (آمدن خمینی را) بی‌بی‌سی نداند و نگوید. میرفندرسکی: بی‌بی‌سی گفته‌ منتظر است ایرفرانس اطمینان کامل پیدا کند که آیا در ایران می‌تواند بنشیند، آنوقت ایشان حرکت خواهند کرد …

اگر [آمدن آقا] فردا صبح نشود پس فردا صبح حتمی است. این مسئله برای این است که خیلی‌ها [برای استقبال] از شهرهای دور آمده‌اند و آنان زیاد نمی‌توانند در تهران بمانند.


بختیار: خداوند چقدر موجود خلقت می‌کند عجیب و غریب چه موجوداتی….خب، مثل اینکه آیت‌الله می‌آید. [همهمه وسر و صدا می‌شود… قابل شنیدن نیست]

قره‌باغی: خیلی جالب است در یک عملیات جنگی به جای کارهای اساسی ما [باید] بنشینیم و جنگ اعصاب کنیم با هم…،

بختیار: این [موضوع آمدن آیت‌الله] را باید با سیاست کج‌دار و مریز رفع کرد ولی یک‌وقتی ایشان، آن حالت اعلان جمهوری و اینها دارد و رسماً اعلام شود که جمهوری اسلامی به ریاست آقای ایکس به نخست‌وزیری ایگرگ و عضویت فلان کس، آنوقت است که ما به حالت جنگی در می‌آییم با آنها…

قره‌باغی: لازم شد شب یک نفر را بزنند و بگیرند [تا] دیگر آنهم گرفتاری… [نباشد]

بختیار: [این باشد برای] بعد، بعد از آنکه او بیاید و اعلام بکند که چنین و چنان است والّا…

قره‌باغی: ضمناً اگر آن زیرها، اشخاص ماجراجو و مجاهدین و فلان هستند [خواهند فهمید که] ما یک جاهایی هستیم. ایستادیم [و اوضاع را] رها نکرده‌ایم که بگویند آهان امروز بهترین روز است دیگر.


بختیار (بعد از طرحی که جلوتر برای رُبایش هواپیمای خمینی و بردن او به کیش داده بود) در این جلسه، می‌گوید: چطور است خودمان، یک طیاره نیروی هوایی بفرستیم ایشان را برود [از پاریس] راحت بیاورد. قره‌باغی: [نه، نه] آنوقت می‌گویند ارتش به ما ملحق شده‌است و خودشان [آقا را] آورده‌اند و فرمانده کل قوا کرده‌اند…

قره‌باغی ادامه می‌دهد: این اواخر، هواپیماهایی [به کشور] آمده‌، تمامش پر از جوان و حالا هم مثل اینکه می‌آیند و ظرف این چند روز خواهند آمد از این جوانهای مخصوص. میرفندرسکی: اینها [که فرمودید] تمام، کنفدراسیونی هستند.

قره‌باغی: تنها آنها نیستند باز هم مثل اینکه یک خُرده‌ای بالاتر، چریک و مجاهد و ا
Comments (1)

samad fallah

سلام خیلی از قسمت ها دانلود و پخش نمی شوند.

Aug 5th
Reply
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

نشست‌های دکتر شاپور بختیار با شورای امنیت ملی در سال ۵۷

نشست‌های دکتر شاپور بختیار با شورای امنیت ملی در سال ۵۷

همنشین بهار