پادکست :چه گوارا، ناشناسی که آشنای همه دنیا شد
Description
چه گوارا، ناشناسی که آشنای همه دنیا شد
تهیه و تنظیم در کانلا ایران آزادی
ویژگی برجسته چه گوارا چه بود
ارنستو چه گوارا شاید نامی باشد که تقریبا در همه دنیا شناخته شده است. هرچند که نسل های جدید کمتر از او شنیده باشند ولی هر کس که نگاهی به تاریخ انقلابیون و مبارزان بیاندازد بیش از همه با نام چه گوارا برخورد خواهد کرد.
او از کودکی دچار بیماری آسم بود و به همین دلیل مادرش سلیا همه عشق و توجه خود را به پای او ریخت. بدلیل بیماریش او ساعتهای طولانی را در رختخواب به مطالعه کتابهای مختلف میگذراند و همین موضوع باعث شده بود که شخصیت او متفاوت از هم سن و سالهایش باشد.
داستان سفرهای او یکی از انگیزاننده ترین و زیباترین داستان های مستندی است که پر است از عشق و احساس او نسبت به دیگران و همدردی عمیق چه گوارا نسبت به دردهای سایرین.
ارنستو همکاری خود را با مبارزین کوبا به عنوان یک پزشک معمولی آغاز کرد و علیرغم اینکه به عنوان یک خارجی پیوسته به این گروه هیچ تجربه نظامی و سیاسی از قبل نداشت ولی به سرعت تبدیل به یکی از چهرههای برجسته انقلاب کوبا شد.
چه گوارا، مظهر اراده شکست ناپذیر
چه گوارا معتقد بود که خواستن و اراده کردن باعث میشود به هرخواسته ای رسید و از نظر او هیچ مانعی هر قدر هم که بزرگ باشد توان مقاومت و ایستادگی در مقابل عزم و اراده یک انسان مصمم برای رسیدن به آرزوهایش را ندارد.
او از آن دسته فرماندهان جنگ بود که هرگز به نیروهایش نمیگفت که بروید جلو و بجنگید بلکه همواره خودش جلودار صحنههای نبرد بود و به بقیه میگفت که دنبال من بیایید و اینگونه بود که صدها صحنه نبرد را با پیروزی به پایان رساند. شجاعت و پیشتازی او چنان زبانزد عام و خاص شده بود که بارها دوستانش از او خواهش میکردند اینقدر در صحنه نبرد خطر نکند چرا که وجودش برای پیشبرد جنبش بسیار ضروری است و نباید جانش را ازدست بدهد ولی او با لبخند زیبایش سری تکان میداد و در صحنه بعد دوباره پیشاپیش یارانش میجنگید.
یکی از اصلیترین ویژگیهای چه گوارا که شاید بسیار کم نظیر باشد این بود که او همه چیزش را برای فدا کردن در راه خدمت به مردم در طبق فدا گذاشته بود. هیچ چیز برای خودش نمیخواست و تمام لحظاتش صرف خدمت به مردم و یارانش میشد و این همان ویژگی بود که اورا محبوب دلها کرده بود و نام او همیشه با غرور و افتخاری بی مانند بر سرزبانها میچرخید.
ازجمله اینکه بعد از پیروزی در انقلاب کوبا و علیرغم اینکه همه مسیرهای زندگی و مواهب آن برایش باز بود ولی او به همه چیز پشت پا زد و برای ادامه آرمان و آرزوهایش که آزادی همه مردم تحت ستم بود مجددا به مسیر سخت و طاقت فرسای مبارزه بازگشت.
آخرین حرف چه گوارا قبل از اعدامش این بود: میدانم که قصد کشتن مرا دارید، من نباید زنده به دست شما میافتادم. این شکست به معنای پایان یافتن انقلاب نیست بلکه انقلاب در جای دیگری ادامه خواهد داشت و پیروز خواهد شد.























