Discoverپادکست ایران آزادیپادکست : آكاردئونی برای شکستن
پادکست : آكاردئونی برای شکستن

پادکست : آكاردئونی برای شکستن

Update: 2021-11-282
Share

Description

آكاردئونی برای شکستن


ایران آزای


داستان ساز شكسته


… حسن روزها، ساعتها به زیر زمین خانه محقرشان می رفت و دنبال وسایل قدیمی و آكاردئون كهنه و از دورخارج شده پدرش می گشت. آنقدر زیر زمین تاریك بود كه به سختی می توانست تكان بخورد. هفته قبل نصفه شمعی را در خیابان پیدا كرده بود، الان بدردش می‌خورد، به سختی آنرا روشن كرد.


همه انبار را زیر و رو كرد. هوای دم كرده و گرم زیر زمین نفس گیر بود و شمع هم در حال گریه كردن. گویی همانند زندگی حسن بی امید در عنفوان جوانی در بن بست زندگی قفل شده است.


خسته شده بود و بسختی آكاردئون خراب و خاك گرفته و كثیف را از لابلای چوبهای سخت و سنگین بیرون كشیده و بالاخره موفق شد. چهره عرق كرده حسن عوض شد و لبخند بیرنگی بر لبان خشكش هویدا شد.


شمع در حال خاموش شدن بود، مثل آخرین لحظات عمر انسان پرپر میزد. سریع با دست پر از زیر زمین به بالا آمد. نسیم بهاری بر گونه های گلگون شده حسن ملایم وار و نوازشگرایانه می وزید و او خوشش می آمد.


روی پله نشست.


-باید این را هر طوری شده درست كنم. باید! باید!


مادر حسن، وقتی كلاس سوم بود بخاطر فقر اقتصادی و بیماری در گذشته بود. پدرش معتاد و خانه نشین شده بود.كارگر بود، زحمتكش، اما حالا نمی توانست هر روز برای كار برود. دوستان او گاهی كمك‌هایی به او می كردند ولی حسن می خواست به مدرسه برود. نمی توانست فقر خانوادگی، مرگ مادر، اعتیاد و بیچارگی پدرش را تحمل كند.


در آن دنیای نوجوانی گویی كشف عجیب و غریبی كرده كه آكاردئون زهوار دررفته پدرش را كه در جوانی آن را به صدا در می آورده و در محفلهای خانوادگی شور و حال و گرمی به حاضرین می داد را زنده كند.


حسن چند روز روی آن كار كرد. تمیز كرد، برق انداخت، آنرا به صدا در آورد. ولی نوایش عادی نبود و گویی خارج از نت همه چیز را می نواخت.


بسراغ پدرش رفت.


– بابا، بابا، میتوانی این آكاردئون را راه بیندازی!؟


پدر در ذهنش غوغایی بود، یاد دوران جوانی افتاد كه چگونه با همین آكاردئون همه را خوشحال و مسرور می كرد،گویی درخواست پسرش را نشنیده …


-بابا، میشه درستش كنی !؟


-می‌خوای چكار كنی، ما هزار بدبختی داریم. نكنه می خوای با نواختن این ساز آهنگ بدبختی ما را زیاد كنی !؟


– علاوه بر این مگه نمی دونی آخوندها میگن موسیقی حرامه !؟ …. باشه، باشه، بیار ببینم.


چند روز حسن همراه پدرش با هزار بدبختی صدایی از آكاردئون در آوردند. پدرش خوب می‌نواخت با اینكه دیگر انگشتان بلندش قدرت بالا و پائین آوردن روی دگمه های آكاردئون را نداشت. ولی گویا بخاصر پسرش تمام سعی و كوشش را می كرد تا آهنگی بنوازد و…

Comments (1)

sina saeidiani

🙏🙏❤️

Apr 29th
Reply
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

پادکست : آكاردئونی برای شکستن

پادکست : آكاردئونی برای شکستن

iran.azadie