157 - ح ص ی - قلبتو با نور اجاست کن! احصاء نورانی! وَ كُلَّ شَيْءٍ أ
Description
قلبتو با نور اجاست کن! احصاء نورانی! وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ!
نور یعنی همه چیز!
حسود که پشت به نورش میکند، بیهمهچیز است!
حسود با از دست دادن نورش، همه چیز رو از دست میده!
حسود با از دست دادن هویّت خودش، همه چیزشو از دست میده!
قلبی که نورشو نفهمه، بیهمهچیز است!
وای به روزی که خدا نورشو پس بگیره!
انگاری خدا وقتی نورشو پس میگیره، همه چیزشو پس میگیره!
+ حدیث عبد العظیم حسنی!
در حالیکه همه چیز یعنی نور «وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ كِتاباً»، «وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ»، حسود با تکذیب آیات، یعنی پشت کردن به این نور، چه اشتباه مرگباری رو مرتکب میشه و یهو، همه چیزشو از دست میده!
LUMINOUS ADJUSTMENT!
«حصی» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«أَحْصَيْتُ الشيءَ: عَلِمْتُهُ»
«أَحْصَيْتُهُ: عَدَدْتُهُ»
«أَحْصَيْتُهُ: أَطَقْتُهُ»
قلبتو با نور اجاست کن! احصاء نورانی!
«وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ كِتاباً»
«وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ»
وقتیکه همه چیز، خودشونو با کتاب نورانی و معلم این کتاب نورانی، در ملک و در ملکوت، اجاست میکنن🕓، پس چرا اهل حسادت تکذیب آیات میکنن؟!
«وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا كِذَّاباً»
+ «تحرّی»
«أَحْصَيْتُ الشيءَ: عَلِمْتُهُ»
«أَحْصَيْتُهُ: عَدَدْتُهُ»
«أَحْصَيْتُهُ: أَطَقْتُهُ»
مفهوم «الضبط علما و إحاطة»
+ «فیء – یتفیوا ظلاله»: + «قبض و بسط»
«أَحْصَيْتُ الشيءَ: عَلِمْتُهُ» یعنی از روی جنبش و حرکت سایۀ معالم ربانی در ملکوت قلبم فهمیدم ساعت چنده! و فهمیدم چکار باید بکنم! خودمو با اون «اجاست» کردم «adjust».
+ «خطب – match»
+ «عدل»
خودمو با اون «سِت» کردم.
خودمو با اون تنظیم کردم «رگیولیت».
خودمو با اون چک کردم.
آداپتاسیون.
ارینتاسیون.
ارنج «arrange»
چک: «لطفا خودتونو چک کنین!»
+ «ایوالله»
«مانیتورینگ»
همین میشه فرایند اصلاح و تربیت.»
«آنالیز»
رمز موفقیت همینه که مدام خودتو با نور علوم ربانی اندازه بگیری! «التّر تر حمران»
«ثقف»
واژۀ زیبای انگلیسی «adjust» + قبض و بسط
عکسهای زیبای اجاست!
+ عکس (+/-): در واقع قبض و بسط یه جور اجاست کردنه!
قلبتو با نور امام ع اجاست کن!
«معرفة الامام بالنّورانیّة!»
قلب ویژگی اجاستبل دارد!
+ «تحری»
+ «وفق و توفیق الهلال همینه»
+ «طبق و مطابقت همینه»
+ «سویت و نفخت همینه»
+ «وزن و میزان کردن همینه»
+ «عدل و تعدیل کردن همینه»
+ «بعض»
این میشه مفهوم زیبای واژه حصی وقتی واژه فیء رو با مثال زیبای ساعت آفتابی متوجه شدیم.
با این دانستن به شیوۀ فهم قبض و بسط نور قلب، حکیم میشی، لذا دهان رو میبندی و این نور علم است که مانع باز شدن دهان میشود و این میشه حکمت «حصوته أى منعته» پس حصی مترادف نور حکمت است و …
«حصی» نام زیبای صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست که اهل نور یقین با استعمال اندیشه نورانی آنها در دل شرایط سخت امتحانات زندگی «حَصأ الصبىُّ من اللبن»، اعمال صالحشان شمارش میشود «احصایی»!
+ « پیدا – آشکار» + «حسب» + «عدد» …
[حصی – بعث] :
مادری که پستانش رگ میکنه و پرشیر میشه، خودش میفهمه که برای شیر دادن به بچهاش برانگیخته شده «بعث»، و گرنه این همه شیر توی پستان او چکار میکنه؟! این پستان که تا دیروز خشک و بدون شیر بود، چی شده امروز اینقدر پر از شیر شده و شیر داره از پستان میچکد! کافیه صدای گریه بچۀ گرسنهشو بشنوه! ای وای، سراسیمه چنان خودشو به اون میرسونه و پستانشو در دهان اون میذاره که در مسیرش اصلا متوجه نمیشه به در و دیوار میخوره یا نه! + «ضرع – تضرع»
داستان تکراری اقتباس و اخذ نور علم صاحبان نور از آل محمد ع.
قلوب دو گروه «حزبین» با این علوم آل محمد ع آشنا می شود!
«ثُمَ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصى»
«بَعَثْناهُمْ» یعنی به صاحبان نور ماموریت داده میشود که این قلوب ناآرام رو برای آنها فرمت کن و قلبشونو توی آب زمزم علم ما آل محمد ع خیس کن «نقع» تا این داروی شفابخش بر قلوب حسود آنها اثر نموده «انقعت الدواء – انکحه الدواء» و این قلوب را رام و آرام نماید و مقدمات فهم نور و علم و حکمت آل محمد ع را برایشان آماده نما، باشد تا این قلوب با فهم کلام مافوق خود در دل شرایط «یتفیوا ظلاله» و عمل به این دستورات، تولید کنندگان عمل صالح و مروجین اندیشه آل محمد ع باشند و این راه و مسیر نورانی، همچنان استمرار داشته و دارد و خواهد داشت، ان شاء الله تعالی.
«ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصى لِما لَبِثُوا أَمَداً».
«وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ» + سوره طلاق
قلب مثل آچار فرانسه میمونه و با فهمی که از نور ولایت مافوقش داره مدام خودشو با هر پیچی اجاست میکنه و این توانایی قلب، اونو شاهکار خلقت کرده!
+ «حرب – آفتاب پرست»
قلب، دکمۀ اجاست ماست!
با قبض و بسط متوجه میشیم باید خودمونو چجوری با ملکوت، اجاست کنیم!
این همون دگرگونی بزرگ است.
+ «حول»
+ «جذع الیمانی»
یه چشمت به جنبش سایه نورانی صاحبان نور است و چشم دیگه به قلب خودت که مدام اینو با اون تنظیم کنی «شطر» این کار مهم قلب است یعنی تفقه نور ولایت و فهم امر و نهی مافوق و اطاعت و آمادهباش برای آنبهآن تنظیم شدن با عالم بالا.
پس قلب مدام در تقلب و تلاش و تکاپوست و یک نقطه ثابت بیتحرک نیست.
مدام خودشو با شرایط، طبق الگویی که ازش تقلید میکنه، سازگار مینماید.
چه آداپتاسیونی!
این میشه همون تحری!
+ «کوک کردن، همز»
خلاصه قلب تا زنده است، تحت تعمیر است «عمر – عمران – بیت المعمور».
این اجاست کردن کار دقیق و مهم و پرزحمتیه، اونجوری الکی هم نیست.
لطفا مدام خودتونو چک کنین! به این میگن محاسبه نفس!