اپیزود مشترک داروخانه سعدی و پادکست رخ
Update: 2025-08-15
35
Description
این جلسه که مروری بر بوستان و گلستان سعدی می باشد سومین اپیزود از اپیزود های چهارگانه سعدیست که با همکاری جناب امیر سودبخش و همکاران ایشان در پادکست رخ در خرداد ماه ۱۴۰۴ اجرا شده است
In Channel
بسیاار زیبا،آموزنده و روح بخش بود مثل همیشه ...🙏🌹♥️🙏 روح پدر بزرگوارتون شاد و قرین رحمت الهی باد ... 🙏🙏🙏🙏🙏🙏
«سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو» ای بیبصر! من میروم؟ او میکشد قلاب را
مقدار یار همنفس چون من نداند هیچکس ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
نه من سر ز حکمت به در میبرم که حکمت چنین میرود بر سرم
همه هر چه کردم تو بر هم زدی چه قوت کند با خدایی خودی؟
چه برخیزد از دست تدبیر ما؟ همین نکته بس عذر تقصیر ما
خدایا به غفلت شکستیم عهد چه زور آورد با قضا دست جهد؟
چرا باید از ضعف حالم گریست؟ اگر من ضعیفم پناهم قَویست
بلبلا! مژدهٔ بهار بیار خبرِ بد به بوم باز گذار
خبری که دانی که دلی بیازارد، تو خاموش تا دیگری بیارد.
از من بگوی حاجی مردم گزای را کاو پوستین خلق به آزار میدرد حاجی تو نیستی شتر است از برای آنک بیچاره خار میخورد و بار میبرد
چون بود اصل گوهری قابل تربیت را در او اثر باشد هیچ صیقل نکو نداند کرد آهنی را که بدگهر باشد
هرکه نان از عملِ خویش خورَد منّتِ حاتمِ طایی نبَرَد
خواجه در بند نقش ایوان است خانه از پایبند ویران است
مگوی اندُهِ خویش با دشمنان که لاحَوْل گویند شادیکنان
چون بنده خدایِ خویش خوانَد باید که به جز خدا نداند
پارسایانِ رویْ در مخلوق پشت بر قبله، میکنند نماز
آن که چون پسته دیدمش همه مغز پوست بر پوست بود همچو پیاز
به نزدیک من شبرو راهزن به از فاسق پارسا پیرهن
«الناس علی دین ملوکهم»