باب اول گلستان : در سیرت پادشاهان
Update: 2025-12-04
34
Description
این جلسه چهارمین جلسه از شرح گلستان سعدی است که در آن دکتر عباس هدایتی اصل به توضیح باب اول گلستان : در سیرت پادشاهان میپردازد که به تاریخ تیر ماه سال ۱۴۰۴ در خانه رئوفی قزوین اجرا شده است
In Channel
























خدایا شکرت بابت این سفره پر خیر وبرکت(شرح آثار سعدی )مثل همیشه عالی و آموزنده، خدا قوت آقای دکتر
واقعاً هر دقیقه اش پر از پند و حکمته. سپاس از وقت و انرژی که برای این کار گذاشتید.
از وفور مدح ها ، فرعون شد کُن ذَلیلَ النّفس هَوناََ لا تَسُد
شرف نفس به جود است و کرامت به سجود هر که این هر دو ندارد عدمش به که وجود خاک راهی که بر او میگذری ساکن باش که عیون است و جفون است و خدود است و قدود (چشم-پلک-گونه-قد)
زن و فرزند و خویش و یار و پیوند برادرخواندگانِ کاروانند نباید بستن اندر صحبتی دل که بی ایشان بمانی یا بمانند
هیچکس بی دامنی تر نیست لیکن پیش خلق باز میپوشند و ما بر آفتاب افکندهایم
تا نیک ندانی که سخن عین صواب است باید که به گفتن دهن از هم نگشایی گر راست سخن گویی و در بند بمانی به زآن که دروغت دهد از بند رهایی
عالمی را یک سخن ویران کند روبهان مرده را شیران کند
پیوست غزل۱۴۵ سعدیا زنده عارفی باشی گر برآید در این طلب جانت
آفرین خدای بر جانت که چه شیرین لبست و دندانت هر که را گم شدست یوسف دل گو ببین در چه زنخدانت فتنه در پارس بر نمیخیزد مگر از چشمهای فتانت سرو اگر نیز آمدی و شدی نرسیدی بگرد جولانت شب تو روز دیگران باشد کآفتابست در شبستانت تا کی ای بوستان روحانی گله از دست بوستانبانت بلبلانیم یک نفس بگذار تا بنالیم در گلستانت گر هزارم جفا و جور کنی دوست دارم هزار چندانت آزمودیم زور بازوی صبر و آبگینست پیش سندانت تو وفا گر کنی و گر نکنی ما به آخر بریم پیمانت مژده از من ستان به شادی وصل گر بمیرم به درد هجرانت سعدیا
عالی استاد 💯 من دست شمام... شما بازوی منی 💪💝
خسته نباشید دکتر، بسیار دلنشین و زیبا، لذت بردیم🌹🙏
عالی بود خدا خیرتون بده . فقط کاش به بحث فنی میکروفون عنایت بیشتری داشته باشید .
سپاسگزارم 🙏🌹
مثل همیشه عالی
درود بر شما بسیار بسیار لذت بردم. خانه زندانست و تنهایی ضلال هر که چون سعدی گلستانیش نیست
مثل همیشه مفید و لذت بخش سپاس از شما بابت پادکست خوبتون چشم انتظار قسمت بعد هستیم
سلام،درحکایت ۱۰،گفتمش:بررعیت ضعیف رحمت کن......دراندیشه کنفوسیوس چین بوده،پادشاه چین ازکنفوسیوس سوال می کنه،که من بسیار به کشور همسایه حمله میکنم ولی پیروز نمیشم،چکارکنم که موفق شوم،کنفوسیوس به پادشاه می گویدکه با ملت خودمهربان باش،که آن کشورهمسایه خودشان می آیند.... آقای دکتر خیلی عالی توضیح وتفسیر می کنید.سلامت وبرقرارباشید.
درود دکتر نفستون گرم دست مریزاد لذت بردم و چند بیت زیبای دیگه از سعدی در باره همین موضوع فوقالعادهست چنین پند از پدر نشنوده باشی الا گر هوشمندی بشنو از عم چو یزدانت مکرم کرد و مخصوص چنان زی در میان خلق عالم که گر وقتی مقام پادشاهیت نباشد، همچنان باشی مکرم نه هر کس حق تواند گفت گستاخ سخن ملکیست سعدی را مسلم