بازگشت به سعدی : سعدی و آدمیت
Update: 2025-07-30
41
41Description
جلسات بازگشت به سعدی مجموعه جلساتی است که در موسسه ی خانه خورشید کهن اجرا میشود و در دومین جلسه آن به تاریخ تیرماه 1404 به لزوم بازگشت به اندیشه ها و تفکرات سعدی شاعر قرن هفتم پرداخته شده است
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
x
عجب است پیش بعضی که تَر است شعر سعدی ورق درخت طوبی‌ست چگونه تر نباشد؟
شب و روز رفت باید قدم روندگان را چو به مأمنی رسیدی دگرت سفر نباشد
چه وجود نقش دیوار و چه آدمی؟ که با او سخنی ز عشق گویی و در او اثر نباشد
قمری که دوست داری همه روز دل بر آن نه که شبیت خون بریزد که در او قمر نباشد
نه من آن گناه دارم که بترسم از عقوبت نظری که سر نبازی ز سر نظر نباشد
چه خوش است مرغ وحشی که جفای کس نبیند من و مرغ خانگی را بکشند و پَر نباشد
همه شب در این حدیثم که خنک تنی که دارد مژه‌ای به خواب و بختی که به خواب در نباشد
به رهت نشسته بودم که نظر کنی به حالم نکنی که چشم مستت ز خمار بَر نباشد
مکن ار چه می‌توانی که ز خدمتم برانی نزنند سائلی را که دری دگر نباشد
نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی که ز دوستی بمیریم و تو را خبر نباشد
چه کسی؟ که هیچ کس را به تو بر نظر نباشد که نه در تو باز ماند مگرش بصر نباشد
همه طاعت آرند و مسکین نیاز بیا تا به درگاه مسکین نواز چو شاخ برهنه برآریم دست که بی‌برگ از این بیش، نتوان نشست ...
سعدی غم نیستی ندارد جان دادن عاشقان نجات است
آخر نگهی به سوی ما کن کاین دولتِ حُسن را زکات است
عهد تو و توبهٔ من از عشق می‌بینم و هر دو بی‌ثَبات است
آدمی را که جان معنی نیست درواقع درخت بی ثمر است ...
دیدهٔ سعدی و دل همراه توست تا نپنداری که تنها می‌روی ...
گرچه آرام از دل ما می‌رود همچنین می‌رو که زیبا می‌روی
گر قدم بر چشم من خواهی نهاد دیده بر ره می‌نهم تا می‌روی
اندرونم با تو می‌آید ولیک خائفم کز دستِ غوغا می‌روی