109 - ن ز ل - فرودگاه نورانی! ما أَنْزَلَ اللَّهُ!
Description
فرودگاه نورانی! ما أَنْزَلَ اللَّهُ!
Landing of Light!
The only way to achieve lasting peace is the Landing of Light on a healthy heart!
«يَا مُنْزِلَ السَّكِينَةِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ»
اى فرودآورندۀ وقار و سكينه بر دلهاى اهل ايمان!
+ «نور، آرامِ جانم! السّلام علی صاحب السّکینة!»
«نزل» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.
مشتقات ریشه «نزل» ۲۹۳ بار در قرآن تکرار شده است.
+ «فضل»:
«نورِ فضیلت و مزیّت! ِ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيمِ!»
+ «مزی»
+ «فیض»:
«نورِ لبریز! أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ!»
+ «خدمات نورانی!»
«النزل: ما يهيأ للنزيل و هو الضيف (نزيل يعنى مهمان)
+ «ضیف»
«أَنْزَلَ الضَّيفَ: مهمان را به خانهى خود آورد.»
«نزول الطائرات في المطار، به زمین نشستن هواپیما در فرودگاه»
«المَنْزِل: جاى فرود آمدن، خانه، آبشخور»
«رجل ذو نَزَلٍ: كثير الفَضْل و العطاءِ و البركة»
«ما أَنْزَلَ اللَّهُ»، همان نور هدایت است که در قلب سلیم فرود میآید.
«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»
«تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»
اوامر نورانی به قلب پویا فرود می آیند.
حسود، با «ما انزل الله» مخالفت میکنه.
حسود، در قلب خودش، به این اوامر نورانی پشت میکنه
و بجای رضایت به این تقدیرات نورانی خدا، در پی برآوردن تمناهای تاریک خودشه!
«نار و نور»
منزل ما کجاست؟!
«رَبِّ أَنْزِلْني مُنْزَلاً مُبارَكاً»
«وَ أَنَا خَيْرُ الْمُنْزِلينَ»
منزل نورانی، مبارک!
«نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ»
«أَرض نَزْلَة: زاكية الزَّرْع و الكَلإِ.»
[نزل – زکو]:
+ مفهوم زیبای «زکو»: جفت.
«ثوب نَزِيل: كامِلٌ.»
+ «سبع»
«رجل ذو نَزَلٍ: كثير الفَضْل و العطاءِ و البركة»
برای واژه «نزل»، اگه خوب در لغتنامهها بررسی کنیم، باز هم میبینیم که نام زیبای دیگری برای معالم ربانی صاحبان نور است «رجل ذو نَزَلٍ».
انگاری، اعوذ بالله، خدا خودشو برای ما کوچیک کرده و پایین آورده، تا ما بتونیم دستمونو بذاریم توی دستش «مفهوم جفت شدن واژه زیبای زکو» تا ما رو بکشه بالا! این بیان و تعبیر برای فهم مطلبه!
اون تنزیل «ما انزل الله» و اون گزینۀ پایین فرستاده شده، معالم ربانی صاحبان نور و کتاب آسمانی است. این کتاب و علم و معلم، همان غذای میهمان «نزل»، است. همان نطفههای علمی است که باید در رحم سالم و زمین حاصلخیز اهل یقین به ثمر آرامش برسد.
[نزل – ضیف]:
+ «تصدیق»:
رابطه سوره انا انزلناه و تصدیق:
هر کسی که قلبا تصدیق کنه که حوادث آثار عیب اوست، در واقع قول انا انزلناه را تصدیق کرده کانه از معنا و ثواب این سوره بهرهمند میشه، کانه از نور ولایت خاصه فاطمه زهرا س بهرهمند میشه، کانه لیله قدر رو به درجات فهم خودش درک کرده، و با بحث ضیف و نزل کانه با تصدیق اینکه آیات و تقدیرات، آثار عیب اوست، پذیرای ضیف و نزولات علمی نورانی الهی شده است.
انا انزلنا و مفهوم قشنگش، ارتباط پیدا می کنه با بحث «ضیف»،
اهل شک حسود نمی خواهند اقرار به فضل معالم ربانی کنند و همه رو به ضیافت آرامشی که با یادآوری این علوم نورانی ترتیب می دهند دعوت کنند.
علم آل محمد ع بر قلب صاحبان نور نازل می شود و این نزول و نزل، همان اطعام علمی معالم ربانی صاحبان نور است از اهل شک و یقین «ذبح»، تا قوت پیدا کنند و بر وظیفه ای که بعهده آنهاست عامل باشند و آن وظیفه و ماموریت، احترام به میهمان و بحث ضیف است که در قصه قوم لوط ع و قصه خضر ع و موسی ع و بقیه داستانهای تکراری آمده و اشاره شده است.
عرب به میهمان می گوید «نزیل» و به غذایی که برای میهمان آماده می کند می گوید «نزل»
منزل ما کجاست؟!
+ «پاتوق ملاقات با نور! طُورِ سينينَ! طُورِ سَيْناءَ!»
منزل ما کجاست؟!
همان شرایط و تقدیراتی که آیت عرضه می شود، در واقع زمان و مکانی است که ما انزل الله برای ما نازل شده و منزل ما همینجاست یعنی الآن وقتشه به این اعتقاد که حوادث آثار عیب ماست، عمل کنیم و از ما انزل الله مثل یک میهمان عزیز پذیرایی کنیم و اکرمی مثواه را جامه عمل بپوشانیم.
منزل ما اینجاست! جایی که بشه با یادآوری معالم ربانی با مافوقت، با آل محمد ع، گپ و گفتی داشته باشی همینجاست! ما انزل الله همان «آیاتی و رسلی» است که این آیات و تقدیرات در تایید حقانیت گفتار رسلی، در منزِل ما، مُنزَل شده! منزل باید جایی باشد که در آن ساکن شده و با آرامش زندگی کنیم. منزل ما در دل همان شرایط نا آرامی است که از عیوب و اِشکال موجود در منزل خود خبر دار می شویم، کانه باران بیاید و سقف خانه چکه کند، ما به اشکال منزل خود پی برده و آن را اصلاح می کنیم و از باران بخاطر اینکه عیب سقف ما را به ما متذکر شد نیز تشکر می کنیم.
+ «آینه»
تشکر یعنی حفظ رابطه با معالم ربانی صاحبان نور که علم آنها تغذیه اعتقادی ما در دل شرایط عرضه آیات است. اگر روزی خدای ناکرده با آیات قطع رابطه کنیم یعنی نخواهیم حوادث را آثار عیب خود بدانیم، و به تقدیرات خود راضی نباشیم، کانه با معالم ربانی و با آل محمد ع و با خود خدا و این اعتقاد و ما انزل الله خداحافظی کرده ایم، نعوذ بالله من ذلک!
در واقع خدا خالق است و ما مخلوق و مخلوق دستش به خدا نمی رسد! یعنی بر وجه غلبه مخلوق بر خالق نمی رسد، اما خالق، راه بهره مندی از خودش را برای مخلوق، به سبب مخلوقی از جنس و اسم مخلوق اما با معنای خالق، برای ما فراهم نموده است، و این گزینه، اسماً مخلوق و رسماً (در معنا) خالق (خالق نور علم) برای ماست، کانه باب دسترسی به نور الهی است و همان یاد معالم ربانی منا اهل البیت ع است.
+ «ابوابا اربعة»
+ «اسم و معنی»
پس منزل ما کجاست؟!
آیا کسی از منزلش فرار می کند؟!
آیة (اوی) در لغت یعنی منزلی که به آن باید پناه برد تا به آرامش رسید «مأوی».
با یاد معالم ربانی هر آیتی منزل آرامش اهل یقین خواهد بود گر چه آیت سخت باشد!