123 - ن ف خ - نور، قلبتو تازه میکنه، به تازگی بهار! وَ نَفَخْتُ فِيهِ
Description
نور، قلبتو تازه میکنه، به تازگی بهار! وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي!
Light REFRESHES your heart,
spring has just arrived!
Luminous blowing in the heart!
Ah, the arrival of spring—a delightful time indeed! The world awakens, and nature dances with renewed energy. 🌸✨
«نفخة الربيع: إعشابه»
«فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ»
مفهوم «REFRESH»
«نفخ» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«نفخة الربيع»
«نفخة الربيع: إعشابه، لأنّ الأرض تربو فيه و تنتفخ،
تر و تازگى بهار و رونق گلها و گياهانش»
«العُشْبُ: الكلأُ الرَّطْبُ: سبزه و گیاه تر و تازۀ فصل بهار! جمعُ العُشْب: أَعْشابٌ.»
«نور، قلبتو تازه میکنه، به تازگی بهار!»
«نفخ: أصل صحيح يدلّ على انتفاخ و علوّ»
«انتفخ النهار: علا»
«نور ولایت، قلبتو تازه میکنه، به تازگی بهار!»
اینو واژه زیبای «نفخ» و عبارت «نفخة الربيع» به ما یاد میده.
«بهار، آغاز فصل تازگی طبیعت!»
آه، فرا رسیدن بهار!
واقعاً یک زمان لذتبخش است!
جهان بیدار میشود و طبیعت با انرژی تازه نورانی، جوان میشود. 🌸✨
+ «فتی – اکسیر جوانی!»
+ «نور، آغاز بیپایان تازگی قلبها!»
+ «نور – شکوفههای نور!»
شکوفا شدن علوم نورانی درون قلب سلیم،
محصول «نفخة الربیع» روحبخشِ نورِ ولایت محمد و آل محمد علیهم السلام است.
+ «روح – نفخ روح»
نفخة الربیع – نوّر الشّجر
نُصِرَتِ الأَرضُ – وُلِيَتِ الأرضُ
حس تازگی بهار!
نور، قلبتو تازه و جوان میکنه!
نور، قلبتو ریفرش میکنه!
دمیدنِ نور به قلب و … پرواز!
نفخ روح!
«وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا»
انگاری همون إشارات علمی سریع و دقیقِ کلمح البصر، در دل شرایط، که مثل نسیمی روحبخش، بر جان و دلت میوزد و طراوتِ بهاریِ وجودت را باعث می شود،
همان نکته علمی که مثل نجمِ ثاقب، تاریکی قلبت را میشکافد،
همان امر مافوق و مربی توست که فنون علمی مورد نیازت را در دل شرایط، بطور سرّی و محرمانه، درِ گوش تو نجوا می کند «رفث»،
و این بستهی سفارشی را خودت فقط باید بشنوی و ببینی و بخوانی «رحیق مختوم»
و کبوتر نامهرسان «زجل» بدون بازکردن نامه و خواندن آن، حامل این پیام برای توست!
در واقع این باقیماندهی همان علوم آل محمد ع برای توست که الآن برایت مرئی شده و کل این علم از دید همه ما نامرئی است و غیب را توان دیدن ما نیست!
از ما به همین مقدار توسل و اخذ علم در دل شرایط برای رسیدن به آرامش کافی است «الراسخون فی العلم» است.
مفهوم «ریفرش» از واژه «نفخ» و هزار واژه مترادف «نور ولایت» استنباط میشود.
داستان «نفخ روح»،
همان آشکار شدن و خلق نور علم در قلوب صاحبان و حاملان نور علوم آل محمد ع است.
اینکه خدای مهربان میخواهد قدرت خود را در امر اصلاح و تربیت بندگان با خلق نور ولایت محمد و آل محمد ع نشان دهد، اشاره به همین داستان نفخ روح است.
خالق، همۀ مخلوقات خود را با همین نور مخلوق معصوم خود، یعنی نور علم ولایت محمد و آل محمد ع هدایت میکند.
این نور واسطۀ مخلوق، همان روح نفخ شده است!
امام صادق علیه السلام:
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَحَدٌ صَمَدٌ لَیْسَ لَهُ جَوْفٌ
وَ إِنَّمَا الرُّوحُ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِهِ نَصْرٌ وَ تَأْیِیدٌ وَ قُوَّهًٌْ
یَجْعَلُهُ اللَّهُ فِی قُلُوبِ الرُّسُلِ وَ الْمُؤْمِنِینَ.
خداوند تبارکوتعالی یگانه و صمَد است؛ و صمد وجودی است که اندرون ندارد
[ذاتی است بسیط و غیر مرکّب]
و روح، آفریدهای از مخلوقات اوست که دارای آگاهی، توان و نیروی حمایتکردن است
و خداوند آن را در دلهای پیامبران (علیهم السلام) و مؤمنان قرار میدهد.
امام صادق علیه السلام:
عَنِ الْمُفَضَّلِبْنعُمَرَ قَالَ:
قَالَ لِی أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام)
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی تَوَحَّدَ بِمُلْکِهِ فَعَرَّفَ عِبَادَهُ نَفْسَهُ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَیْهِمْ أَمْرَهُ وَ أَبَاحَ لَهُمْ جَنَّتَهُ
فَمَنْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قَلْبَهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ عَرَّفَهُ وَلَایَتَنَا
وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَطْمَسَ عَلَی قَلْبِهِ أَمْسَکَ عَنْهُ مَعْرِفَتَنَا
ثُمَّ قَالَ
یَا مُفَضَّلُ
وَ اللَّهِ مَا اسْتَوْجَبَ آدَمُ أَنْ یَخْلُقَهُ اللَّهُ بِیَدِهِ وَ یَنْفُخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ إِلَّا بِوَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام)
وَ مَا کَلَّمَ اللَّهُ مُوسَی تَکْلِیماً إِلَّا بِوَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام)
وَ لَا أَقَامَ اللَّهُ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ آیَهًًْ لِلْعَالَمِینَ إِلَّا بِالْخُضُوعِ لِعَلِیٍّ (علیه السلام)
ثُمَّ قَالَ
اجْمَلِ الْأَمْرَ
مَا اسْتَأْهَلَ خَلْقٌ مِنَ اللَّهِ النَّظَرَ إِلَیْهِ إِلَّا بِالْعُبُودِیَّهًِْ لَنَا.
مفضّلبنعمر گوید:
امام صادق (علیه السلام) به من فرمود:
«خداوند تبارکوتعالی در فرمانرواییخود یکتاست؛
خویشتن را به بندگانش شناساند
و آنگاه امر خود را به آنها واگذار کرد
و بهشتخویش را برایشان ارزانی داشت.
خداوند هرکس از جنّ و انس را بخواهد دل پاک دهد او را آشنا به ولایت ما سازد
و هرکه را بخواهد کوردل نماید او را از معرفت ما بازدارد».
سپس فرمود:
«ایمفضّل! به خدا سوگند! آدم (علیه السلام) سزاوار آفریدهشدن به دست خدا و دمیدن روح خویش در او نشد مگر بهواسطهی [پذیرش] ولایت علی (علیه السلام)
و خدا با موسی (علیه السلام) بیواسطه سخن نگفت مگر به ولایت علی (علیه السلام)
و خدا عیسیبنمریم (علیه السلام) را نشانهای برای جهانیان قرار نداد مگر بهواسطهی فروتنیاو نسبت به علی (علیه السلام)».
سپس فرمود:
«سخن را کوتاه کنم،
هیچکس سزاوار این نشد که خدا به او نظر [لطف و رحمت] افکند مگر بهواسطهی اطاعتکردن از ما [اهل بیت ع]».