152 - ک ذ ب - تاریکی دروغ! الّذین کذّبوا بآیاتنا!
Description
تاریکی دروغ! الّذین کذّبوا بآیاتنا!
The darkness of lies!
be careful!
Do not fall victim to the darkness of the liar!
«کذب» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«كَذَبَ لَبنُ الناقة: أَي ذهَبَ: إذا ظنّ أن يدوم مدّة فلم يدم،
وقتى است كه گمان شود شير آن شتر مدتى ادامه دارد، ولى ادامه نيابد.»
مفهوم «قطع و ادامه پیدا نکردن»
پروسه و روند شیردهی، قطع شد! در حالیکه میبایستی طبق روال، ادامه میداشت!
مفهوم «قطع»: «discontinuance»
+ «دوم – دوام – تداوم»
+ «صدق»: «رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ»
«وَ اَلصِّدْقُ وَ ضِدَّهُ اَلْكَذِبَ»:
+ «حدیث جنود عقل و جهل!»
+ «صدف»
+ «کفر»
+ «جحد»
+ «نفر»
+ «افک»
+ «ردد – مرتدّین»
+ «عند – عنید»
نور ولایت فرایندی است که تداوم دارد! با دوام است! قطع نمیشود! «continuing»
اما ولایت باطل غیر آل محمد ع، که همان حسادت است، تداوم ندارد «discontinuance»
+ «بتر»
شنیدی میگن: چی شد که شیر مادر نوزاد خشک شد؟ قرار بود حالا حالاها به بچه شیر بده!
وقتی که رابطه با نور قطع میشه، به این میگن کذب!
الذین کذبوا بآیاتنا، یعنی اهل حسادت که با نور، ادامه ندادند، به نور پشت کردند، نور رو فدای تمناهای خودشون کردند، و این قطع رابطه با نور، شد اشتباه مرگبار آنها!
رانندگی با توجه به علائم، میشه صادق!
اما رانندگی خودسرانه، بدون توجه به علائم، میشه کاذب!
«کذب» یکی از هزار واژه مترادف حسد است.
امام حسن عسكرى عليه السلام:
مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ إِلَّا ذَلَّ
وَ لَا أَخَذَ بِهِ ذَلِيلٌ إِلَّا عَزَّ.
هيچ عزيزى حق را ترك نكرد، مگر اين كه ذليل شد
و هيچ ذليلى به حق عمل نكرد مگر اين كه عزيز شد.
[کذب – فشل]:
مفهوم واژه «کذب» به شدت با مفهوم واژه «فشل» و داستان «جنگ احد» نزدیک و مترادف است و با هم، فهم دنیای قلب «اهل حسادت» رو توضیح میدهند.
«كَذَبَ لبنُ الناقة: إذا ظنّ أن يدوم مدّة فلم يدم» = «تَفَشَّلَ الماء»
اینکه دوستی حسود، دوامی نداره و یهو جا میزنه و بمحض دیدن چیزی که ته دلش اونو میخواد، یعنی تمناهاش، و نه آل محمد ع، لذا این همان لحظۀ فروش یوسف ع به درهمی ناچیز است و همیشه حسودان این اقدام مشابه و تکراری رو در هر زمان انجام میدهند.
معارین حسودی که خیال میکنی، دوست هستند و دوستیشون دوام داره، یهو دشمن از آب در میان و دوستیشون قطع میشه و ادامهدار نمیشه، لذا مفهوم واژه «کذب»، دنیای قلب معارین رو معنا میکنه که نسبت به نور ولایت چجوری خیانت میکنن و رابطۀ خودشونو بخاطر چسبیدن به تمناهاشون و حب دنیا، قطع میکنن! خیال میکنی چه دوستان فوق العادهای باشند، اما یهو توزرد از آب در میان و آیات دستشونو به اینکه دشمن هستند و نه دوست، رو میکنند.
دوستیهایی که از روی حسد است، نه از روی نور و رضایت به تقدیرات!
«کذب» نام زیبایی برای لیدرهای سوء و آیات متشابه موید اندیشه آنهاست که اهل شک حسود در دل شرایط با استعمال اندیشه این تاجداران جهنمی، دستشون، به اینکه رابطه اونها با آل محمد ع دوامی ندارد «فشل – جنگ احد» برملا میشود و باطن دروغگویشان رو میشود «کذب».
مفهوم «قطع رابطه» در این واژه.
اهل شک، اهل تکذیب آیاتی و رسلی هستند «وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى»!
حسود خیال میکند که با چاپلوسی، تا ابد در این راه نورانی باقی میماند و خیال میکند که از آنها محکمتر و مطمئنتر و پایدارتر در این راه، کسی نیست و اکثرا نیز به حال اونها غبطه میخورند «داستان تکراری قارون و گنج قارون»! اما بالاخره آیات دستشونو رو میکنن که اونا قلبا متعلق به این راه نیستند و یه روزی میذارن میرن و دروغشون در میاد «كَذَب لبنُ الناقة»!
این قطع رابطه، میشه معنا و مفهوم بسیار مهم واژۀ «کذب»!
«كَذَب الرَّأْيُ: امر را بر خلاف آنچه كه هست پنداشت.»
«كَذَبتِ الْعَيْنُ: دچار خطاى باصره شد.»
«ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى»:
اهل نور یقین که جنبش سایه نورانی معالم ربانی صاحبان نور خود را در ملکوت قلبش میفهمد،
هرگز این کلام نورانی را تکذیب نمینماید و قطع رابطه با این نور نمینماید و این علوم نورانی را به هدر نمیدهد «شکّ»، بلکه تصدیق میکند که با یادآوری معالم ربانی در دل شرایط بحرانی تقدیرات، نورِ معرفت، به قلبش الهام میشود و این آرامشی که در اعمال صالح او میبینی، حاصل همین استعمال کلام نورانی صاحبان نور در دل این شرایط است.
[تصدیق – تکذیب] – [آیاتی و رسلی]
«صدق – کذب» + «آشکار – پنهان»:
اهل یقین، اهل صدق و آشکار نمودن آثار عمل به اندیشه صاحبان نور هستند!
به میگن «صدقه دادن»!
به این میگن نشر علوم آل محمد ع!
به این میگن مانکن باعرضه!
به این میگن تداوم و استمرار نور در ملک و ملکوت!
صدقه دهندۀ واقعی کسی است که جواب بدی دیگرانو با خوبی میده،
و از نور خودش به اونها قرض و صدقه میده!
اهل شک، اهل کذب هستند و هرگز نتیجه آشنایی خودشان با صاحب نورشان را بصورت عمل به اندیشه آنها و تولید نور آرامش عمل صالح، آشکار نمینمایند و همۀ زحمات چندین ساله صاحبان نور را به هدر میدهند و به این عدم تداوم رابطه با نور که منجر به هدر دادن علوم آل محمد ع و عمل نکردن به علم آل محمد ع و خواهان آشکار نشدن نام و معانی شیرین نور ولایت برای همۀ اهل عالَم منتهی میشود، میگن کذب و تکذیب، و کاری که معارین و اهل شک و لیدرهای سوء انجام میدن همین تکذیب است.
+ «صدّ سبیل»
انگاری وقتی میگیم اهل شک حسود، صاحبان نور رو تکذیب کردند، یعنی به رابطۀ خودشون با نورشون ادامه ندادند.
قطع رابطه قلبی خودشون با نورشون رو عملا آشکار نمودند و برای همه دروغگو بودنشان رو شد.
«أَكْذَبَهُ: دروغ او را آشكار كرد.»
تاریکی دروغ!
إِنَّ الْكَذَّابَ يَهْلِكُ بِالْبَيِّنَاتِ وَ يَهْلِكُ أَتْبَاعُهُ بِالشُّبُهَاتِ!
تاریکی دروغ!
«راست و دروغ»!
«راستگو» – «دروغگو»!
دروغگو و قربانیان دروغ!
کسی که واقعیت را کتمان می کند!
و کسانی که قربانی کتمان واقعیت توسط شخص دروغگو می شوند!