174 - ک ل م - خدای مهربان با بندگان خودش حرف میزنه! فَتَلَقَّى آدَمُ
Description
خدای مهربان با بندگان خودش حرف میزنه! فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ! کلمة الله!
And made the word of the disbelievers The lowermost,
while Allah’s Word
Became the uppermost!
“Allah cast down the words of the disbelievers to the lowest depths, while His Word rose to the highest and most exalted position!”
«کلم» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«كَلَّمْتُهُ: جرحته جراحة بَانَ تأثيرُها،
به سختى مجروحش كردم كه تأثيرش ظاهر شد.»
«كَلَمَهُ، كَلَّمَهُ: او را زخمى كرد.»
«کلم یعنی زخم»
+ «دبر»:
«تدبیرات نورانی و موثّر فرشته نگهبان! فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً!»
وقتی پالان و جهاز شتر پشت حیوان رو زخمی میکنه،
مثل اینه که خار دست یا صورت رو زخمی میکنه!
+ «اثر»:
«نورانی شو! موثّر باش! أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ!»
تاثیر این همجواری «قرب» پالان شتر یا خار گل بوضوح روی پشت حیوان یا دست و صورت این شخص آشکار و مشهود است.
«کلام تاثیر گذار صاحبان نور بر قلوب اهل یقین»
مفهوم قرب و نزدیکی در هزار واژه مترادف نور ولایت وجود دارد
و از همه این واژه ها مفهوم نور ولایت استنباط میشود، پس:
«الکلام النّور الولایة»
خدای مهربان با بندگان خودش حرف میزنه! همکلام میشه! کلمة الله!
خدای مهربان، به چه زبانی با بندگان خودش حرف میزنه؟! کلمة الله چیست؟!
+ « حرف خدا، یه جور عمل است! کن فیکون میکنه!»
+ مفهوم «آشکار»
در تمام واژههایی که نامهای زیبای صاحبان نور و آیات و تقدیرات محکم موید اندیشۀ آنها هستند، مفهوم آشکار وجود دارد مثل واژه «کلم».
كَلَّمْتُهُ : جرحته جراحة بَانَ تأثيرُها، به سختى مجروحش كردم كه تأثيرش ظاهر و آشکار شد.
وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ: يعنى با حجتى كه خداى تعالى براى شما و عليه ايشان آنرا دليلى روشن و آشكار قرار داده است كه همان حجتى قوى است «آیاتی و رسلی».
+ «الک – ملائکة»
از حدیث زیبای بلوهر و یوذاسف:
[مبحث زیبا و کلیدی «با ارزش – بیارزش»]
وَ ذَلِكَ أَنِّي كُنْتُ قَدْ سَمِعْتُ قَائِلًا يَقُولُ:
و آن سخن چنين بود كه من شنيدم شخصى ميگويد:
يَحْسَبُ الْجَاهِلُ الْأَمْرَ الَّذِي هُوَ لَا شَيْءَ شَيْئاً وَ الْأَمْرَ الَّذِي هُوَ الشَّيْءُ لَا شَيْءَ
وَ مَنْ لَمْ يَرْفَضِ الْأَمْرَ الَّذِي هُوَ لَا شَيْءَ لَمْ يَنَلِ الْأَمْرَ الَّذِي هُوَ شَيْءٌ
وَ مَنْ لَمْ يُبْصِرِ الْأَمْرَ الَّذِي هُوَ الشَّيْءُ لَمْ تَطِبْ نَفْسُهُ بِرَفْضِ الْأَمْرِ الَّذِي هُوَ لَا شَيْءَ
وَ الشَّيْءُ هُوَ الْآخِرَةُ وَ لَا شَيْءَ هُوَ الدُّنْيَا.
نادان چيزى كه هيچ نيست، چيز ميانگارد و آنچه حقيقت دارد، خيال ميكند چيزى نيست.
اگر كسى رها نكند چيز بىارزشى را، به واقعيت نخواهد رسيد.
و تا بينش پيدا نكند و واقعيت را نيابد، راضى نميشود كه ترك كند چيز بىارزشى را.
اما واقعيت و چيز با ارزش، آخرت است و آنچه ارزشى ندارد دنيا است.
فَكَانَ لِهَذِهِ الْكَلِمَةِ عِنْدِي قَرَارٌ:
اين سخن در دلم جاى گرفت.
+ «کلم: كَلَّمْتُهُ: جرحته جراحة بَانَ تأثيرُها – کلمة – کلمة الله»
[کلم – قبض و بسط]:
+ مفهوم «قبض و بسط»
+ مفهوم «آشکار» و «جفت»
[یک مثال زیبا!]:
موقع دِریلکاری روی دیوار سخت و محکم، که مته سُر میخوره، اول با یک قلم و چکش جای مورد نظر رو، یک تقّه میزنیم که مته اونجا بایستد و سُر نخورد، اونوقت دِریل رو روشن کرده و سوراخ میکنیم! به اون اثرگذاری مختصر تقه روی دیوار میگیم: «کلّمته»
یعنی «اولی» که کارش تعیین نقاط است، میگه من کلمته! حالا تو «دومی» من باش و توی این جاپای من حرکت کن و بیا، اشتباه نمیکنی و پایت نخواهد لغزید.
این مثال برای درک مفهوم واژه «کلم»، زیباست.
+ «قبض و بسط»
+ «نقطه»
«العلم نقطة کثرها الجاهلون»
اگه قلبت تحت تاثیر کلام نورانی صاحبان نور و تحت تاثیر قبض و بسط نور معالم ربانی در دل شرایط تقدیرات قرار بگیره بطوریکه جوری تاثیر بذاره که دست از گناه برداری و با نور ولایت و اون امر و نهیی که به شکل قبض و بسط نور قلب بهت رسیده و متوجه اون شدی، خودتو آروم کنی، حالا میتونی بگی کلام خدا رو با گوش دلت شنیدی و به اون عمل کردی «سمعا و طاعتا».
+ «قول»
+ «نطق»
+ «حدث»
«إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ … بِكَلامِي»
خدای مهربان داره به بندگانش اینو میگه:
ای مردم؛ بدانید کلام صاحبان نور علم، کلام تاثیر گذار منِ خداست که با شما سخن میگویم!
+ «قبض و بسط»
« إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي »
عرب به زخم میگه: «كلم» چون زخم، اثرى است که دلالت بر زخمزننده دارد،
و همچنین كلام، اثرى است که دلالت بر معنى این واژه دارد.
پس معنا و کانسپت اصلى زخم، تأثير ميباشد.
اصطلاح عامیانه زخم زبان زدن «جرح اللّسان» در مورد کسی بکار میره که زبان تندی داره و حرفش تاثیر گذاره و حرف که میزنه، آتش بپا میکنه!
اگه واقعا قلبت کلام نورانی و معالم ربانی رو بفهمه «قبض و بسط» و تاثیر بپذیرد، علامتش این است که باید آثار تاثیر کلام معلم ربانی خود را عملا در اعضاء و جوارحت، با دل کندن از گناه نشان دهی و ثابت کنی که پستانک تمنا را از دهان خارج نمودهای!
بعبارت دیگر کسی که واقعا با یاد معالم ربانی دل از گناه میکند، میتواند ادعا کند که کلام عالَم بالا را با قلبش شنیده و دیده و درک کرده است، انگاری متوجه ارادۀ خدا در مورد خودش شده و پی به ماموریتش برده و این را عملا با تولید عمل صالح نشان میدهد.
+ «علق»
+ «قلم»
+ «شجر»
«يَقُولُونَ في أَنْفُسِهِمْ»:
کلام الله در واقع چیز شنیدنی با گوش نیست! نور است!
این نور در قلب صاحبان و حاملان نور به حروف و کلام عرب ترجمه میشود!
«و علّم آدم – معلّم»
حالا ما میتوانیم این کلام را با واسطۀ این معلّم و مترجم دانا، ببینیم و بشنویم و بفهمیم!
«الكلام في الحقيقة هو المعنى القائم بالنفس» ...