79 - بلوهر و یوذاسف! نُورٌ عَلى نُورٍ! ۷
Description
بلوهر و یوذاسف! نُورٌ عَلى نُورٍ! ۷
Its Light Stems from the Supreme Light!
قسمت هفتم:
اما انتهای این داستان تکراری زیبا! نور ملکوت!
ثُمَّ رَجَعَ وَزِيرُهُ
وزير برگشت
وَ تَقَدَّمَ يُوذَاسُفُ أَمَامَهُ يَمْشِي حَتَّى بَلَغَ فَضَاءً وَاسِعاً
و يوذاسف پياده براه افتاد تا به بيابانى وسيع رسيد
فَرَفَعَ رَأْسَهُ فَرَأَى شَجَرَةً عَظِيمَةً عَلَى عَيْنٍ مِنْ مَاءٍ
أَحْسَنَ مَا يَكُونُ مِنَ الشَّجَرِ
وَ أَكْثَرَهَا فَرْعاً وَ غُصْناً وَ أَحْلَاهَا ثَمَراً
وَ قَدِ اجْتَمَعَ إِلَيْهَا مِنَ الطَّيْرِ مَا لَا يُعَدُّ كَثْرَةً
+ «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ»
سر بلند كرده، درختى بزرگ را مشاهده كرد،
كه در كنار چشمهاى روئيده،
بسيار زيبا و پر از شاخ و برگ و ميوه،
آنقدر پرنده اطراف درخت جمع شدهاند كه سابقه ندارد!
[سورة إبراهيم (۱۴): الآيات ۳۵ الى ۴۱]
رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ
رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ
فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ
وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ (۳۷)
پروردگارا، من [يكى از] فرزندانم را در درّهاى بىكشت، نزد خانه محترم تو، سكونت دادم.
پروردگارا، تا نماز را به پا دارند،
پس دلهاى برخى از مردم را به سوى آنان گرايش ده
و آنان را از محصولات [مورد نيازشان] روزى ده،
باشد كه سپاسگزارى كنند.
فَسُرَّ بِذَلِكَ الْمَنْظَرِ وَ فَرِحَ بِهِ
و ازديدن اين منظره خوشحال شد و شادمان گشت
وَ تَقَدَّمَ إِلَيْهِ حَتَّى دَنَا مِنْهُ
خود را به پاى درخت رسانيد
وَ جَعَلَ يُعَبِّرُهُ فِي نَفْسِهِ وَ يُفَسِّرُهُ
و شروع به تفسير و تعبير مشاهدات خود نمود
فَشَبَّهَ الشَّجَرَ بِالْبُشْرَى الَّتِي دَعَا إِلَيْهَا
آن درخت را به مژدهاى كه به او دادهاند تفسير كرد
وَ عَيْنَ الْمَاءِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْعِلْمِ
و چشمه آب را به علم و حكمت
وَ الطَّيْرَ بِالنَّاسِ الَّذِينَ يَجْتَمِعُونَ إِلَيْهِ وَ يَقْبَلُونَ مِنْهُ الدِّينَ
و پرندهها را به مردمی كه اطرافش را ميگيرند و دين را از او مىپذيرند.
فَبَيْنَا هُوَ قَائِمٌ إِذْ أَتَاهُ أَرْبَعَةٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ ع يَمْشُونَ بَيْنَ يَدَيْهِ
در همين موقع چهار فرشته پيش او آمدند كه جلو او براه افتادند
فَأَتْبَعَ آثَارَهُمْ
از پى فرشتهها شروع به راه رفتن كرد
حَتَّى رَفَعُوهُ فِي جَوِّ السَّمَاءِ
او را به آسمان بلند كردند
+ «معراج علمی»
وَ أُوتِيَ مِنَ الْعِلْمِ وَ الْحِكْمَةِ
و علم و حكمت به او دادند
مَا عَرَفَ بِهِ الْأُولَى وَ الْوُسْطَى وَ الْأُخْرَى وَ الَّذِي هُوَ كَائِنٌ
بطورى كه از گذشته و حال و آينده و آنچه هست اطلاع پيدا كرد...