185 - ا س ف - نور یوسف، خشمبرانگیزِ دلهای حسود! فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ! و نالهی یعقوب؛ يا أَسَفى عَلى يُوسُفَ!
Description
نور یوسف، خشمبرانگیزِ دلهای حسود! فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ! و نالهی یعقوب؛ يا أَسَفى عَلى يُوسُفَ!
The Light of Yusuf:
A Teacher Who Provokes the Hearts of the Envious!
In this article, through a linguistic exploration of the name “Yusuf” and a re-reading of his story in the light of Qur’anic verses, we argue that Yusuf was not merely a prophet of external beauty, but a divine teacher whose inner light exposed the envy and darkness within the hearts of those around him. The root of the name “Yusuf” is traced back to the triliteral root “ʾ-s-f” (أسف), associated with sorrow, anger, and grief resulting from loss or frustration. This root, alongside the meaning of “asīfa”—a barren land—offers a deeper insight into the mission of Yusuf and his role in confronting hearts poisoned by envy. The light of Yusuf’s knowledge and compassion inspires the receptive but provokes the darkened hearts.
«اسف» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«أرضٌ أَسِيفَةٌ: أى رقيقةٌ لا تكادُ تُنْبِت شيئاً،
یعنی زمینی نازک و کمبنیه که تقریباً هیچ چیز در آن نمیروید.»
«الأُسَافة: الأرض التى لا تنبت شيئاً،
زمینی که هیچ چیزی در آن نمیروید.»
انگاری این زمین بخاطر داشتن این ویژگی بد، کشاورز رو به شدت خشمگین و عصبانی میکنه!
کشاورز به این زمین میگه برای تو متاسفم و بر تو خشمگینم که این همه برای تو زحمت کشیدم اما هیچ نتیجه ای و محصولی تولید نکردی و زحمات منِ کشاورز رو به هدر دادی!
یوسف ع بخاطر داشتن ویژگی خوب، یعنی نور علم، اهل حسادت رو به شدت عصبانی میکنه!
«آسَفهُ: او را به خشم درآورد و اندوهگين كرد.»
«فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ»:
«پس چون ما را به خشم آوردند، از آنان انتقام گرفتیم.»
«الأَسَف: افسوس»
«الأسف: حزن مع غضب:
وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً»
انگاری موسی ع از دست قوم بنی اسرائیل بخاطر اینکه بجای خداپرستی، گوسالهپرست شده بودند، به شدت خشمگین و عصبانی شد.
+ «لهف»: «أسف: الفَوت و التلهُّف»
«Grief and Feelings of Loss»
+ «هتک حرمت نور!»
+ «نور از دست رفته!»
+ «خودباختگان!»
شنیدی میگن: او با این کارهاش لج همه رو در میاره؟!
این عبارت به معنای این است که فردی با رفتار یا اقدامات خود باعث ناراحتی یا خشم دیگران میشود و به طور عمدی یا غیرعمدی باعث آزار و اذیت دیگران میگردد. به عبارت دیگر، فرد به گونهای عمل میکند که باعث نارضایتی یا عصبانیت اطرافیانش میشود.
این مفهوم واژۀ «یوسف» است.
انگاری یوسف، در درون خود، قدرت یا ویژگیهای خاصی دارد که دیگران را متوجه یا نگران میکند.
در واقع یوسف ع با داشتن نور علم آل محمد ع، لج اهل حسادت را در می آورد!
دست آنها را به اینکه حسود هستند و راضی به تقدیرات خدای مهربان نیستند، رو میکند!
یوسف یعنی زیبایی، فضیلت، و درخششی که معارین حسود چشم دیدنشو ندارند!
و به شدت عصبانی میشن و مرتکب اشتباه مرگبار تهمت میشن!
نام زیبای یوسف چه معنایی دارد؟!
وَ مَعْنَى يُوسُفَ …
یوسف یعنی صاحب نعمتی که دیگران بخاطر این نعمتی که دست اوست، به او حسادت میورزند، و به شدت نسبت به او خشمگین شده و به او غضب میکنند. انگاری معارین حسود با دیدن نور علم آل محمد ع در دست معلّم، به شدت از این تقدیر عصبانی و غضبناک می شوند و چون دستشان به خدا نمیرسد که از او انتقام بگیرند، ناراحتی خودشان را نسبت به یوسف ع بروز داده و به او تهمت میزنند و قصد جانش را میکنند و از هر اقدامی بر علیه صاحب نور خود کوتاهی نمیکنند.
گفتیم که خدا مهربان است و مهربانی کردن را دوست دارد و از ما ماموریت مهربانی کردن رو میخواهد و ما به خدا میگوییم که مهربانی کردن بلد نیستیم و خدا هم میگوید منِ خدا مهربانی کردن رو به شما یاد میدهم و برای این منظور معلّمی رو با علوم نورانی محمد و آل محمد ع، با نام یوسف، برای شما آشکار میکنم «نبأ عظیم»، او صاحب نعمتی است که برای رساندن این نعمت نورانی یعنی علوم آل محمد ع به دست شما، قبول خطر ماموریت کربلا نموده و خودش را برای اینکه به او تهمت بزنند و به داخل چاه بیندازند و … آماده کرده «ذبح»، پس خدای مهربان اسم زیبای یوسف خود را برای مخاطبین آشکار کرد، اما مخاطبین حسود با دیدن نور یوسف، نه تنها خوشحال نشدند بلکه به شدت خشمگین و عصبانی شدند و برای نابودی او، همصدا و همداستان شدند و تمام تلاش خود را برای نابودی نور خدا بکار بستند!
سورۀ نبأ + سورۀ یوسف ع
وَ مَعْنَى يُوسُفَ مَأْخُوذٌ مِنْ آسَفَ يُؤْسِفُ أَيْ أَغْضَبَ يُغْضِبُ إِخْوَتَهُ
قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ
فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ
وَ الْمُرَادُ بِتَسْمِيَتِهِ يُوسُفَ أَنَّهُ يُغْضِبُ إِخْوَتَهُ مَا يَظْهَرُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَيْهِمْ.
«و معنای “یوسف”، برگرفته از ریشه “آسفَ – یُؤسِفُ” است، یعنی “خشمگین کرد، خشم برانگیخت”. یوسف کسی است که باعث خشم برادرانش میشود.
خدای عزّ و جلّ فرموده است:
“فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ”
(یعنی: هنگامی که ما را به خشم آوردند، از ایشان انتقام گرفتیم).
مراد از نامگذاری او به “یوسف” آن است که بهسبب آشکار شدن برتریاش بر ایشان، موجب خشم برادرانش میگردد.»
این حدیث نورانی، تفسیری واژهشناسانه و روانشناختی از شخصیت یوسف ارائه میدهد:
یوسف، نامی است که در خود هشدار خشم پنهان دارد؛ خشم دلهایی که برتری را تاب نمیآورند، حتی اگر آن برتری آسمانی و ربانی باشد.
او همچون آیینهای است که برادرانش با نگریستن در آن، نه خودِ آیینه را، بلکه نقصهای خود را میبینند و از این حقیقت ناخوشایند، به خشم میآیند.