ب ذ ل - لباس نورانی خدمت
Description
Service Uniform!
Apron for washing dishes!
«بذل» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«بَذَلَ الثَّوْبَ: جامه را به هنگام كار يا هر روز پوشيد.»
«بَذَلَ الثوب و ابْتَذَلَهُ: لبسه في أوقات الخدمة.»
«ثوب بِذْلَةٌ: أي يُبْذَلْ و لا يُصان.»
«فرسٌ ذو صوْنٍ و ابتِذَالٍ، إذا كان له حُضْرٌ قد صانه لوقتِ الحاجة إليه، و عَدْوٌ دونَه قد ابتَذلُه.»
لباس نورانی خدمت به تن کن و بذل حال نما!
لباس خدمت بپوش و زبالههایی که دیگران میریزند را جمعآوری نما!
کاری نداشته باش که چه کسی این زبالهها را میرزید!
کاری نداشته باش که عمدا میریزد یا سهوا!
ببین چه ماموریتی داری! همونو به نحو احسن اجرا کن!
«garbage collector»
garbage collector for the code to achieve a good recovery mechanisms code.
ابزار جمع آوری زباله، برای دستیابی به یک کد امنیتی خوب.
در ولاگ آبگوشت؛ شستن ظرفها ابزاری است برای دستیابی به کدهای نورانی علم!
زباله روب! آشغالجمع کن! پاکبان!
بَذَلُوهَا – مَنَعُوهَا
اهل نور «بَذَلُوهَا» + «سخاوت!»
اهل حسد «مَنَعُوهَا»
إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً اخْتَصَّهُمْ بِالنِّعَمِ يُقِرُّهَا فِيهِمْ مَا بَذَلُوهَا لِلنَّاسِ
فَإِذَا مَنَعُوهَا حَوَّلَهَا مِنْهُمْ إِلَى غَيْرِهِمْ
[بذل الخیر]:
بذل علم همان استفاده از نور ولایت است.
نباید از نور ولایت سوء استفاده نمود.
« وَ أَمَّا عَلَامَةُ الْمُخْلِصِ فَأَرْبَعَةٌ يَسْلَمُ قَلْبُهُ وَ يَسْلَمُ جَوَارِحُهُ وَ بَذَلَ خَيْرَهُ وَ كَفَّ شَرَّه»
دین اهل نور، بذل معروف است!
الدّین، النّور الولایة!
البذل، النّورالولایة!
وَ أَنَّ مِنْ دِينِهِمُ … بَذْلَ الْمَعْرُوفِ!