ذ ل ل - همقافیه با نور
Description
When The Heart Rhymes with The Light!
«ذلل» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«ذَلَّت لهُ القَوَافِي: براى او قافيههاى شعر آسان شد و پياپي آمد.»
[هم قافیه با تمنّا «ذلّت مذموم» – هم قافیه با تقدیرات «ذلّت ممدوح»]
همقافیۀ نور باش!
همقافیه با نور بسرا!
«فَاسْلُكي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً»
«ان المقام معک لذل»
همقافیه با نور!
همقافیه با جیپیاس!
فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً
خدای مهربان دوست داره با چه کسی صحبت کنه؟!
خدای مهربان، با کسی به زبان نور و ظلمت صحبت میکنه،
که اون شخص، همقافیه با این کلام نورانی، عمل میکنه!
به این میگن کلیم الله!
به این میگن تواضع!
به این میگن قبول ذلّت!
به این میگن «سفر انفرادی با نور!»
راننده، متواضعانه داره از جیپیاس اخذ علم میکنه!
راننده بر خودش واجب میدونه «فرض»،
که از این صاحب نور، اخذ علم کنه!
راننده بدنبال این نور علم است!
«وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ!»
خوب بلده نورشو احراز هویّت کنه!
روز عرفه، روز رانندههای با معرفته!چه رانندۀ با معرفتی!
مسیر دسترسی به نورشو چه خوب شناخته!
با این نور، بخوبی از کاراش سر در میاره!
چه رویکرد صحیحی در ماموریتهایی که بهش محوّل شده، داره!
انگاری در مقابل این دستگاه، گونه بر خاک گذاشته و قبول ذلت نموده و اخذ علم و نور جهت طی نمودن راه صحیح زندگی میکند و هم قافیه با نور تقدیرات خود عمل مینماید!
انگاری داره به جیپیاس، سجده میکنه!
انگاری جیپیاس، قبلۀ اوست!
اینه معنای زیبای قبول ذلت، وقتی بین تمنا و تقدیر قرار میگیریم!
معنای قرار دادن گونهها بر خاک، در عمل، یعنی همقافیه با نور سرودن!
جیپیاس دانا، با این رانندۀ عاقل (∞=۱+۱ یعنی نورٌ علی نور)، مدام صحبت میکنه و حضور و غیاب میکنه و راهنمایی میکنه و هدایت میکنه و دلالت میکنه و چشمک میزنه و بهش مشورت میده و نصیحت میکنه و دستشو میگیره و اونو خودکفا میکنه از اینکه بخواهد آدرس مقصدشو از دیگران بپرسه و این راننده، حالا روی پای خودش ایستاده و مردی شده و بال در آورده و به پرواز در اومده و در حلقۀ نورانی اهل نور رو به آسمان و به مقصد زیبای دار السلام در حال پرواز است.
این محصول صلۀ رحم راننده با جیپیاس داناست!
جیپیاس هم حق اخوت رو در مورد این رانندۀ متواضع، بطور کامل رعایت کرده!
انگاری براش پدری کرده! «ابو»
انگاری براش مادری کرده! «امم»
جیپیاس، برای راننده یک کار مهمی کرده که هزار اسم میخوان این کار مهم رو وصفش کنند!
این کار مهم، همان فرایند نور الولایة است!
به این نور اعتماد کن!
به قبض و بسط نورت اعتماد کن!
با نور ولایت این جیپیاس، قلبت مدام از تاریکیهای نادانی خارج شده و به نور علم دانش دست پیدا میکنه!
اینجاست که میبینم راننده داره این آیۀ زیبا رو زیر لبش تلاوت میکنه که:
«الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النّور»
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِوَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ»
به این میگن ذکر نور!
حالا قبول ذلت کار خوبی است یا نه؟!
مبادا با تن ندادن به این ذلت ممدوح (ذلت کوچک)، که همانا رضایت به تقدیرات خودمان است، به ذلت مذموم (ذلت بزرگ)، که همانا رو نمودن به تمناها و پشت کردن به نور است، گرفتار شویم که این اشتباه مرگبار، نتیجۀ شومی بنام خلود در آتش جهنم را در پی دارد.
پس حالا مدام کارهاتو به نیابت از نور انجام بده!
از نورت تقلید کن!
به نورت اقتدا کن!
از نورت تاسّی کن!
جانشین شایستهای برای نورت باش! «خلیفة الله»!
نشانههای نورانی متقاعد کنندۀ قلبتو دنبال کن!
این جیپیاس دانا، قبل از رسیدن به دست اندازهای راه زندگی (کربلا)، آلارم میده! بوق میزنه! بگوش باش! بهوش باش! بهروز باش!
درسته که ۱+۱ است، اما چند درصد حق با این ۱ است و چند درصد حق با اون ۱ است؟!
بله، صد در صد حق با جیپیاس دانا است و رانندۀ عاقل، ندانسته خودشو در این حق مسلم جیپیاس دانا، شریک و سهیم نمیکنه که آش یا شور بشه یا بینمک!
پس چند درصد حق با خداست و چند درصد حق با بندۀ خداست؟!
صد در صد حق با خداست و صفر درصد با بندۀ خدا!
اینه که باید تمناهای خودمونو که حق خودمون میدونیم رو فدای تقدیرات، که حق خداست ، بنماییم!
حق نداریم ۱ درصد از حقِ صد در صدی خدای خودمونو غصب کنیم!
ما باید نقش خودمونو بازی کنیم! خدا هم نقش خودشو بازی میکنه!
ما نباید نقش خدای خودمونو هم، خودمون بازی کنیم!
ما نباید تلاش کنیم که دست خدا رو در اصلاح و تربیت خودمون ببندیم!
چون دست خدا هرگز بسته نخواهد شد!
فرایند نور الولایة هیچوقت از کار نخواهد افتاد!
خدای مهربان قدرت خودشو در امر مهم اصلاح و تربیت بندگانش با فرایند نور الولایة ظهور میده!
اینجوری حجّت رو بر بندگانش تموم میکنه و با اونها اتمام نعمت مینماید!
حسود، پس از اینکه چشمش و گوشش به این نعمت زیبای جیپیاس دانا و مفید میافته، به توصیه های اون گوش نمیکنه و کار خودشو میکنه و مسیری که خودش دوست داره رو طی میکنه و پشت به نورش میکنه! سنت خدا هم اینه که هر کسی پشت به نورش بکنه و سراغ تمناهاش بره، خدا هم اونو با تمناهاش تنها میذاره و قلبش تاریک میشه و این ظلم رو خود حسود اختیارا و آگاهانه به دست خودش نسبت به خودش مرتکب میشه!
اما اهل نور مدام زیر چشمی، به جی پی اس نگاه میکنه و اونو زیر نظر داره و داره محاسبۀ نفس میکنه و مجاهدۀ قلبی میکنه و ریاضت نفس میکشه و در حال عبادت و اطاعت این دستورات گویندۀ جیپیاس هست و حواسش هست مبادا این دستگاه مفید و گویا، خاموش بشه و انگاری رانندۀ عاقل داره جی پی اس وسیلۀ سیرشو میپرسته!
و این دستورات نورانی هست که قلب اونو نورانی میکنه «سوم» و صحیح و سالم، اونو به مقصدش میرسونه!
چون این راننده، این اوامر و اسامی نورانی رو بخوبی معنا و اطاعت و اجرا میکنه!
سلسله مراتب اخذ نور علم رو بدرستی رعایت میکنه!