106 - ش د د - با نور، بار و بندیل قلبتو محکم ببند و آماده سفر شو! پادشاهی استوار! قلبِ مُشدّد! أَوْ آوِي إِلى رُكْنٍ شَدِيدٍ!
Description
با نور، بار و بندیل قلبتو محکم ببند و آماده سفر شو! پادشاهی استوار! قلبِ مُشدّد! أَوْ آوِي إِلى رُكْنٍ شَدِيدٍ!
The Luminous package!
The complete and perfect luminous package!
The Luminous Heart!
This perfect Luminous package
is ideal for any occasion!
«شدد» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«شَدَدْتُ الْعُقْدَةَ»
«شَدَّ العُقْدةَ: گِره را محكم بست.»
«الشَّدُّ: العقد القويّ»
+ «عقد – قرارداد نورانی!»
«شَدَدْتُ الشّيء: قوّيت عقده، آنرا محكم بستم.»
«شَدُّ الرِّحَالِ: و هُوَ كِنَايَةٌ عَنِ السَّفَرِ،
براى سفر آماده شد، مسافرت كرد.
«میگن فلانی بار و بندیلشو محکم بسته و آماده سفره!»
«اشْتَدَّ: سخت و استوار شد.»
«شَدَّ الشيْءَ : آن چيز را محكم بست.»
«شَدَّ عَضُدَهُ: او را نيرومند ساخت.»
«الشَّدِيد: محكم، استوار، نيرومند، دلير»
«الشِّدَّةُ: ثَباتُ الْقَلْب»
«قلب استوار! قلب مُشَدَّد!»
قلب استوار و پابرجا:
قلبی که به نور معرفة الامام ع برسه برای همیشه استوار و پابرجا خواهد بود، ان شاء الله تعالی.
انگاری قلب رو به نور ولایت، پیوند و گره محکم و دائمی می زنند.
+ «امن»
+ «ودیعة الله»
«اول ایمنی بعدا کار! اول آموختن نور ولایت، بعدا هر کار دیگری.»
+ «امنیت روانی»
+ «عقب»
+ «فرض»
+ «نقذ»
«شدد» + «قبض و بسط»
با فهم قبض و بسط نور قلبی، قلب به ثبات واقعی میرسد.
«الشِّدَّةُ: ثَباتُ الْقَلْب»
در واقع قلب ما با فهم دستورات نورانی، با ثبات و آرام میشود.
«أَوْ آوِي إِلى رُكْنٍ شَدِيدٍ»
رکن شدید نام زیبای صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست.
«عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوى»: یعنی قویّا قبض و بسط رو میفهمید و بلد بود و یاد گرفته بود!
+ «وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ»: پادشاهی استوار!
+ «سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ»
این آیات، همه اشاره به همین فهم قوی قبض و بسط نور قلب به سبب فرایند ولایت و هدایت محمد و آل محمد ع در ملکوت قلب اهل نور داره!
مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً؟!
انگاری اهل حسادت با گفتن این مطلب میخوان بگن ما معیوب نیستیم لذا نیاز به فرایندی برای عیبیابی و عیبزدایی و ترابلشوتینگ و درناژ نداریم! یعنی حسد نداریم! یعنی نیازمند درمانگر و درمانی برای حسد خود نیستیم! یعنی نیاز به درناژ حسادت نداریم! یعنی در بازی دو نفره خدا و بنده، این بندگان عاصی حسود، هم نقش خودشونو بازی میکنن و هم نقش خدای خودشونو! و این یعنی ادعای ربوبیت! و این یعنی حقهبازی حسود!
و این ادعای پوچ و واهی کسانی است که از شدت حسادت نسبت به صاحبان نور، حاضرند با این بیماری بدخیم بمیرند اما با نور علم، اصلاح و تربیت و عاقبت به خیر نشوند «النّار و لا العار!»
تکیهگاه استوار نورانی!
قالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى رُكْنٍ شَدِيدٍ
[لوط] گفت:
«كاش براى مقابله با شما قدرتى داشتم يا به تكيهگاهى استوار پناه مىجستم.»
هر جا گیر کردی، یک «کال» از عالَم بالا بگیر، دوباره راه میافتی «سجد»!
+ «تا حالا چند بار مردیمو زنده شدیم؟!»
در حدیث معراج:
«يَمُوتُ النَّاسُ مَرَّةً
وَ يَمُوتُ أَحَدُهُمْ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً
مِنْ مُجَاهَدَةِ أَنْفُسِهِمْ وَ مُخَالَفَةِ هَوَاهُمْ
وَ اَلشَّيْطَانُ اَلَّذِي يَجْرِي فِي عُرُوقِهِمْ،
مردمان يك بار مىميرند،
ولی اهل آخرت هرکدام روزی هفتاد بار در راه جهاد با نفس و هوس
و شیطانی که در رگهای آدمی در حرکت است، میمیرند».
نور مددکار – اعتضاد نورانی!
موسی ع گفت: خدایا، «اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي»
خدا گفت ای موسی: «سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ»
سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ
به زودى بازويت را به [وسيله] برادرت نيرومند خواهيم كرد!