122 - وسواس 3 - توسریخورِ شیطان نباش! وَ لا تَتَّبِعُوا الشَّيْطانِ
Description
کیه که عجب و حسد نداشته باشه؟!
همۀ ما این عیب رو داریم!
لذا باید حواسمونو جمع کنیم که همنشینی با اینگونه اشخاص حسودی که مبتلا به وسواس هستند برای همه خطرناکه چون ممکنه به این رفتارهای غلطِ بدعتگونۀ او متمایل بشیم و خوشمون بیاد و …
امام على عليه السلام:
مُجالَسَةُ أهلِ الهَوى مَنساةٌ للإيمانِ و مَحضَرَةٌ للشَّيطانِ.
همنشينى با هوسرانان، موجب از ياد رفتن ايمان و حضور شيطان است.
+ «مجالست اهل المعاصی»
امام على عليه السلام:
عنه عليه السلام ـ في صِفَةِ المَلائكةِ ـ :
لَم يَختَلِفُوا في رَبِّهم بِاستِحواذِ الشَّيطانِ علَيهِم.
در توصيف فرشتگان ـ فرمود:
درباره پروردگارشان اختلاف نكردند؛ چون شيطان بر آنان استيلا نيافت.
امام على عليه السلام:
مَن شَغَلَ نفسَهُ بغَيرِ نفسِهِ تَحَيَّرَ في الظُّلُماتِ،
و ارتَبَكَ في الهَلَكاتِ،
و مَدَّت بهِ شَياطِينُهُ في طُغيانِهِ،
و زَيَّنَت لَهُ سَيِّءَ أعمالِهِ.
هر كه خود را به غير خود مشغول دارد،
در تاريكيها سرگردان مانَد و در تباهيها فرو رَوَد
و شيطانهايش او را در طغيانش كمك كنند
و كردارهاىِ زشتِ او را در نظرش بيارايند .
امام باقر عليه السلام:
مَن هَمَّ بِشَيءٍ مِنَ الخَيرِ فلْيُعَجِّلْهُ،
فإنَّ كُلَّ شَيءٍ فيهِ تَأخيرٌ فإنَّ لِلشَّيطانِ فيهِ نَظرَةً.
هر كه قصد كار خيرى كند، زود آن را انجام دهد؛
زيرا در هر چيز كه تأخير افتد، شيطان در آن مهلتى پيدا كند.
امام باقر عليه السلام:
ثلاثٌ مِن أشَدِّ ما عَمِلَ العِبادُ:
إنصافُ المُؤمِنِ مِن نفسِهِ،
و مُواساةُ المَرءِ أخاهُ،
و ذِكرُ اللّه ِ على كُلِّ حالٍ،
و هو أن يَذكُرَ اللّه َ عزّ و جلّ عِندَ المَعصيَةِ يَهُمُّ بها
فَيَحولُ ذِكرُ اللّه ِ بَينَهُ و بينَ تلكَ المَعصيَةِ،
و هُو قَولُ اللّه ِ عزّ و جلّ:
«إنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إذا مَسَّهُم طائفٌ مِنَ الشيطانِ تَذَكَّرُوا فإذا هم مُبْصِرُونَ».
سه چيز از سختترين كارهاى بندگان است:
انصاف داشتن مؤمن،
كمك مالى انسان به برادرش
و به ياد خدا بودن در همه حال،
و آن به اين معناست كه آدمى به گاه رو به رو شدن با گناه و تصميم به انجام آن خدا را ياد كند،
و ياد خدا او را از آن گناه باز دارد.
اين است سخن خداوند عزّ و جلّ كه مىفرمايد:
«كسانى كه پروا مى كنند، چون وسوسهاى از شيطان به آنها برسد خدا را ياد مى كنند؛ زيرا مردمى صاحب بصيرتند».
[سورة الأعراف (۷): الآيات ۲۰۱ الى ۲۰۳]
باید موقع وسوسههای شیطان، به یاد خدا باشیم!
امام على عليه السلام:
الذِّكرُ ذِكرانِ:
ذِكرٌ عِند المُصيبَةِ حَسَنٌ جميلٌ،
و أفضَلُ مِن ذلكَ ذِكرُ اللّهِ عِندَ ما حَرَّمَ اللّهُ علَيكَ
فيكونُ ذلكَ حاجِزاً.
ياد خدا بر دو گونه است:
ياد [او] در هنگام مصيبت كه نيكو و زيباست،
و برتر از آن، ياد خدا كردن در هنگام رو به رو شدن با حرامهاى خداست،
كه ياد خدا در اين حال تو را از ارتكاب حرام باز مى دارد .
امام صادق عليه السلام:
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لحسينِ البزّازِ ـ :
أ لاَ اُحَدِّثُكَ بِأَشَدِّ ما فَرَضَ اللّه ُ عزّ و جلّ على خَلقِهِ؟ …
إنصافُ الناسِ مِن نَفسِكَ،
و مُواساتُكَ لِأخيكَ،
و ذِكرُ اللّه ِ في كلِّ مَوطِنٍ،
أما إنّي لا أقولُ:
سُبحانَ اللّهِ، و الحَمدُ للّهِ، و لا إلهَ إلاّ اللّهُ، و اللّه ُ أكبَرُ،
و إن كانَ هذا مِن ذاكَ،
و لكِنْ ذِكرُ اللّهِ في كُلِّ مَوطِنٍ إذا هَجَمتَ على طاعَتِهِ أو مَعصِيَتِهِ.
امام صادق عليه السلام ـ به حسين بزّاز ـ فرمود:
آيا تو را از سختترين چيزى كه خداوند بر بندگانش واجب كرده است آگاه نكنم؟ …
اينكه با مردم رفتارى منصفانه داشته باشى،
با برادرت همدردى و هميارى كنى
و خدا را در همه حال ياد كنى.
امّا منظور من از ياد خدا، گفتن سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلاّ اللّه و اللّه أكبر، نيست.
گر چه اين هم ذكر است،
اما منظور، به ياد خدا بودن هنگام رو به رو شدن با طاعت يا معصيت خداست.
امام صادق عليه السلام:
مَن كانَ ذاكراً للّهِ على الحقيقةِ فهُو مُطِيعٌ،
و مَن كان غافِلاً عنهُ فهُو عاصٍ،
و الطاعَةُ علامَةُ الهدايَةِ،
و المَعصيَةُ علامَةُ الضَّلالَةِ،
و أصلُهُما مِنَ الذِّكرِ و الغَفلَةِ.
هر كه براستى به ياد خدا باشد، فرمانبَر
و هركه از خدا غافل باشد، نافرمان است.
طاعت، نشانه رهيافتگى است
و معصيت، نشانه گمراهى
و ريشه اين هر دو، ياد خدا و غفلت است.
امام صادق عليه السلام:
عنه عليه السلام ـ في قولِهِ تعالى:
«و لَذِكْرُ اللّهِ أَكبَرُ»:
ذِكرُ اللّه ِ تَعالى عِندَ ما أحَلَّ و حَرَّمَ.
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه: «و ياد خدا بزرگتر است» ـ فرمود:
خدا را به ياد داشتن، هنگام رو به رو شدن با حلال و حرام خدا.
یاد خدای مهربان، قلب را از اینکه بخواهد به تکلمات شیطان گوش کند، منصرف مینماید.
«ذِكرٌ خالِصٌ» میشه لبخند ولیّ خدا و «ذِكرٌ صارِفٌ» اخم ولیّ خدا!
«ذِكرٌ خالِصٌ» میشه حضور نور که تایید ولیّ خداست،
و «ذِكرٌ صارِفٌ» میشه عدم حضور نور، یعنی تاریکی قلب که نشانۀ عدم تایید ولیّ خداست!
امام صادق عليه السلام:
الذِّكرُ ذِكرانِ:
ذِكرٌ خالِصٌ يُوافِقُهُ القَلبُ،
و ذِكرٌ صارِفٌ يَنفِي ذِكرَ غَيرِهِ.
ذكر بر دو گونه است:
ذكر خالص كه با دل سازگار و همراه است
و ذكر بازدارنده كه ياد هر كس جز او را از دل مى برد.
امام رضا عليه السلام:
مَن ذَكَرَ اللّهُ و لم يَستَبِقْ إلى لِقائهِ فَقدِ استَهزَأ بنَفسِهِ.
هركه خدا را ياد كند، اما به ديدار او شتاب (شوق) نشان ندهد، خود را ريشخند كرده است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
إنَّ إبليسَ لَهُ خُرطُومٌ كخُرطُومِ الكَلبِ واضِعُهُ على قَلبِ ابنِ آدمَ
يُذَكِّرُهُ الشَّهَواتِ و اللَّذّاتِ، و يأتِيهِ بِالأمانيّ ، و يَأتِيهِ بِالوَسوَسَةِ على قَلبِهِ ليُشَكِّكَهُ في ربِّهِ،
فإذا قالَ العَبدُ:
«أعوذُ باللّهِ السَّميعِ العَليمِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ و أعوذُ باللّهِ أن يَحضُرونِ إنّ اللّه َ هُوَ السَّميعُ العَليمُ»
خَنَسَ الخُرطُومُ عَنِ القَلبِ.