132 - وسواس 11 - توسریخورِ شیطان نباش! وَ لا تَتَّبِعُوا الشَّيْطانِ
Description
امام صادق عليه السلام:
جاءَ رجُلٌ إلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله فقالَ :
يا رسولَ اللّه ِ، هَلَكتُ !
فقالَ لَهُ صلى الله عليه و آله :
أتاكَ الخَبيثُ فقالَ لَكَ : مَن خَلَقَكَ ؟
فقُلتَ : اللّه ُ ، فقالَ لَكَ : اللّه ُ مَن خَلَقَهُ ؟
فقالَ : إي و الّذي بَعَثَكَ بِالحَقِّ لَكانَ كَذا ،
فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :
ذاكَ و اللّهِ مَحضُ الإيمانِ
قالَ ابنُ أبي عُمَيرٍ :
فحَدَّثتُ بذلكَ عَبدَ الرّحمنِ بنَ الحَجّاجِ فقالَ :
حَدَّثَني أبي عن أبي عبدِ اللّه ِ عليه السلام أنّ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله إنّما عَنى بقولِهِ :
«هذا و اللّه ِ مَحضُ الإيمانِ» خَوفَهُ أن يَكونَ قَد هَلَكَ حَيثُ عَرَضَ لَهُ ذلكَ في قَلبِهِ.
مردى خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد:
اى رسول خدا! هلاك شدم.
پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود:
آن خبيث (شيطان) به سراغ تو آمد و گفت:
چه كسى تو را آفريده است؟ و تو گفتى: خدا و او گفت: خدا را چه كسى آفريده است؟
مرد عرض كرد: آرى، سوگند به آنكه تو را به حق برانگيخت، مطلب همين گونه است [كه مى فرماييد]. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
به خدا سوگند كه اين ايمان محض است
ابن ابى عمير مى گويد:
من اين حديث را براى عبد الرحمان بن حجّاج گفتم. او گفت: پدرم از حضرت صادق عليه السلام برايم حديث كرد كه فرمود: مقصود رسول خدا صلى الله عليه و آله از اينكه فرمود:
«به خدا سوگند كه اين ايمان محض است» همان ترس او از اين است كه نكند با خطور آن افكار در ذهنش، به هلاكت افتاده باشد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
ما بَعَثَ اللّهُ مِن نَبيٍّ و لا كانَ بَعدَهُ مِن خَليفَةٍ إلاّ لَهُ بِطانَتانِ:
بِطانَةٌ تأمُرُهُ بِالمَعروفِ و تَنهاهُ عنِ المُنكَرِ،
و بِطانَةٌ لا تَألُوهُ خَبالاً،
فمَن وُقِيَ شَرَّها فَقَد وُقِيَ.
خداوند هيچ پيامبرى مبعوث نكرد و آن پيامبر پس از خود جانشينى نداشت،
مگر اينكه اطرافيانش دو دسته بودند:
دسته اى كه او را به كارهاى نيك توصيه مى كردند و از بدى باز مى داشتند
و دسته اى كه از هيچ نابكارى در حقّ او كوتاهى نمىكردند.
پس، هركه از شرّ اين دسته حفظ شد براستى كه محفوظ مانده است.
[سورة آلعمران (۳): الآيات ۱۱۸ الی ۱۲۰]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا
لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ
لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً
وَدُّوا ما عَنِتُّمْ
قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ
وَ ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ
قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ (۱۱۸)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد،
از غير خودتان، [دوست و] همراز مگيريد.
[آنان] از هيچ نابكارى در حق شما كوتاهى نمىورزند.
آرزو دارند كه در رنج بيفتيد.
دشمنى از لحن و سخنشان آشكار است؛
و آنچه سينههايشان نهان مىدارد، بزرگتر است.
در حقيقت، ما نشانهها[ى دشمنى آنان] را براى شما بيان كرديم، اگر تعقل كنيد.
ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ
وَ لا يُحِبُّونَكُمْ
وَ تُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ
وَ إِذا لَقُوكُمْ قالُوا آمَنَّا
وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ
قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ
إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (۱۱۹)
هان، شما كسانى هستيد كه آنان را دوست داريد،
و [حال آنكه] آنان شما را دوست ندارند،
و شما به همه كتابها[ى خدا] ايمان داريد؛
و چون با شما برخورد كنند مىگويند: «ايمان آورديم.»
و چون [با هم] خلوت كنند، از شدت خشم بر شما، سر انگشتان خود را مىگزند.
بگو: «به خشم خود بميريد»
كه خداوند به راز درون سينهها داناست.
إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ
وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها
وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً
إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ (۱۲۰)
اگر به شما خوشى رسد آنان را بدحال مىكند؛
و اگر به شما گزندى رسد بدان شاد مىشوند؛
و اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد، نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمىرساند؛
يقيناً خداوند به آنچه مىكنند احاطه دارد.
به کسی که وسواس داره باید بگیم اینقدر به خودت مطمئن نباش!
خودپسند نباش! مُعجب به رای خود نباش!
مگه تو علم غیب داری که اینقدر مطمئنی، دستگیره نجس هست؟!
این علم غیبی که شیطان به دلت میندازه، دروغه و تهمته!
داری به دستگیرۀ مظلوم پاک، تهمت نجس بودن میزنی!
اشتباه مرگبار لیدر سوء در تهمت زدن به صاحبان نور هم داستانش مثل داستان همین تهمت زدن شخص وسواس به دستگیرۀ پاک مظلومه!
لیدر سوء که تمنای او تقدیر نشده، از تکلمات شیطانش تبعیت میکنه و با علم غیب دروغینی که شیطان به دلش القاء میکنه این دروغ رو خلق میکنه که مثلا فلانی قاتل فلانی هست و این بدعت کفرآمیز و تهمت و دروغ و شایعۀ غم انگیز محصول مشترک حسود وسوسه شده توسط شیطان وسوسه کننده است، و وجه مشترک هر دو اینه که مدعی دانستن علم غیب هستند و چیزی رو میدونند که اعوذ بالله خدا هم نمیدونه! در سنت رسول خدا ص اینه که این دستگیره، پاک است و نجس نیست اما حسود مبتلا به وسواس با اطلاعات غلطی که شیطان بهش میده باور میکنه که این دستگیره نجس هست و باید با پارچ و لگن آب تطهیر داده شود!
این ادعای خبر داشتن از علم غیب، تمنایی است که شیطان و قبیلهاش را بیچاره کرده.
اون علمی که خدای مهربان میدونه ما لازم داریم رو خودش به سبب رسولان الهی به اطلاع ما میرسونه و این علوم رو برای ما ظاهر و آشکار و اخراج و ذبح میکنه و اون چیزی هم که به ما مربوط نیست، مربوط نیست، و قرار نیست که ما از دهان شیطان دروغ بشنویم پس ما باید به نورمون اکتفا کنیم و چیزی که دانستنش لازم نیست، بلکه شرّ هم بپا میکنه رو بدونیم و دنبالش بریم و اینجوری خودمونو دستیدستی به دروغهای شیطان عادت بدهیم و بیچاره بشیم.
امام على عليه السلام:
الثِّقَةُ بِالنَّفسِ مِن أوثَقِ فُرَصِ الشَّيطانِ.
اطمينان به خود، از مطمئنترين فرصتها براى شيطان است.