180 - ن ذ ر - پیشقراولان نورانی! هذا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولى!
Description
پیشقراولان نورانی! هذا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولى!
Luminous Pioneers!
«نذر» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«نَذَرَ الجِيشُ فلاناً: لشكر، فلانى را پيشقراول خود نمود تا آگاهى لازم را بدست آورد.»
+ «معلّم – و یعلّمکم الله»
«نَذِرْتُ: أي عَلِمْتُ ذلك و حَذِرْتُ، يعنى دانستم و دورى كردم.»
+ «میثاق الولایة»
پيشقراول: «پیشرو، جلودار، پیشقدم، پیشگام، چاوش، پیک، پیامرسان، قاصد، طلیعه، پیشآهنگ، طلایهدار، پیشکسوت، مقدمه، پیشدرآمد، نمونۀ اولیه، قدو، نیا. «pioneer and leader»
«النَّذْرُ: أن تُوجِب على نفسك ما ليس بواجب لحدوثِ أمر،
يعنى در كارى كه پيش ميآيد انسان چيزي را بر خودش واجب كند كه در واقع واجب نيست.»
انگاری تا وقتیکه علم و معلّم برای تو آشکار نشده، که نشده، اما وقتی خدای مهربان نور علمشو برای تو آشکار کرد و اخراج کرد و ذبح نمود و … (صافّات)، حالا دیگه عمل به این علم آشکار شده، میشه امری واجب (إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً) و باید به نورت بگویی: سمعا و طاعتا. و انگاری حالا میترسی اگه بخواهی به نورت عمل نکنی و این میشه معنای زیبای واژۀ نذر!
«إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها»
«الْإِنْذَارُ: إخبارٌ فيه تخويف، خبري است كه ترس و بيم در آن باشد.»
«بشارت و انذار» + «خوف و رجا» + «قبض و بسط»: «اخم و لبخند»
«إِنذَار بوُقُوعِ غَارَةٍ جَوِّيّة: اعلان حملۀ هوائى»
+ «بشر»
خدای مهربان، معلّم رو برای مخاطبین میفرسته،
اما اهل حسادت، معلم، یعنی نذیر یعنی بشیر خودشونو تکذیب میکنن:
[«إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ … كَذَّبَتْ … بِالنُّذُرِ»]:
«إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَرِيباً»، «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ»
«فِي قَوْلِهِ تَعَالَى كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ فَقَالَ هَذَا لَمَّا كَذَّبُوا صَالِحاً ع»
تکذیب آیات، تکذیب نذر، تکذیب معلّم!
+ «صور»
وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرَى الَّتي بارَكْنا فيها قُرىً ظاهِرَةً
وَ قَدَّرْنا فيهَا السَّيْرَ سيرُوا فيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنينَ.
پیش قراول، اول از همه نور رو میبینه!
بین قوم صبا و قرای مبارکه (آل محمد ع) قرار میگیره!
مقتداست و اهل یقین با تاسی از نور او، از علم آل محمد ع بهرهمند میشوند!
به این میگن معلّم!
داستان تکراری وادی النّمل: مورچه دانا و سلیمان ع!
به این میگن جلودار و پیشقدم و پیشقراول و پیشاهنگ!
+ «احراز هویت تمثال نورانی معلم در ملکوت قلب!»
+ «آداب سفر»
«نذر – انذار»
+ «اولتیماتوم – اتمام حجت»
«نَذَرتُ»: یعنی من معالم ربانی صاحبان نور را در تقدیرات زندگی روزمرهام، پیشقراول خود قرار دادم!
یعنی دانستم! علم پیدا کردم! معلم رو شناختم و ازش اخذ علم کردم و با این علم، حالا میترسم که گناه کنم و این ترس ناشی از علم و آگاهی، بسیار مهم و لازم است و همان درک آلارم قبض نور قلب است.
+ «صلی – دومی نورت باش!»
«نَذَرَ الأَبُ الولدَ: پدر، فرزند خود را قيّم و سرپرست نمود.»
+ عکسهای زیبای واژههای «تلو» و «کبر»
+ «سلما لرجل»
+ «مصلی – سابق»
+ «تلو»
+ «طلع – الطَّلِيعَة- ج طَلَائِع من الجيش»
+ «رود – رائد»
+ «قدم – قدم صدق»:
[مقدمة «وَ كَانَ الْخَضِرُ عَلَى مُقَدِّمَةِ ذِي الْقَرْنَيْنِ»: پیشقراول به «عَيْنُ الْحَيَاةِ» میرسد.]
+ «صدر – المُصَدَّر»
+ «الرَّبِيئَة- ج رَبَايا [ربأ]: پيش قراولان سپاه؛ «بَثُّوا رَبَايَاهم»: ديدهبانان خود را پيشاپيش فرستادند.»
+ «رقب – رقیب – دیدهبان»: برج مراقبت! برج دیدهبانی، شتر گردنبلند «ناقة رَقُوبُ »
«پیش قراول» نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست.
«دیدهبان» نام زیبای معلم ربانی است.
این دیدهبان، خودش نور علم آل محمد ع رو دیده و حالا داره به اطلاع ما میرسونه!
+ «عین – عین الله»: «نَحْنُ عَيْنُ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ»
اهل یقین یاد گرفتند که «یاد معالم ربانی – ذکر الله» را در مواجهه با آیات، پیش قراول خود قرار دهند تا آگاهی لازم برای نحوه برخورد و رویارویی با آیات را یاد بگیرند. (۱+۱)
پس اهل یقین، اهل نَذر هستند: یعنی چی؟
یعنی اهل یقین، هنگام رویارویی با آیات، یاد معالم ربانی را، پیش قراول خود قرار می دهند تا از چیزی که به آن آگاهی ندارند، اطلاع کامل حاصل نمایند لذا وقتی با یاد معالم ربانی، به نور معلم خود متوسل میشوند تا چیزی را که نمیدانند بدانند، یهو قلبشون که منور به نور علوم ربانی میشه و اون مطلب بهشون عنایت میشه و بهش عمل میکنن، میفهمن که نذر آنها قبول شده است!
نذر همون نور علم است! که مهم و حیاتی است! نذیر یعنی معلّم!
نذر کردن یعنی معالم ربانی را نصب العین خود قرار دادن و این اندیشه رو بکار بردن است.
و منِ نذر کننده یقین دارم با عمل به این علم نورانی، تولید نور آرامش خواهد شد و اینو از روی بسط و نورانیت قلب خودم، وقتی مدام اونو یاد میکنم، متوجه میشم.
پس اگه ان شاء الله خلوص نیت باشه، بین نذر کردن و گشایش مشکلات، به طرفة العینی، کن فیکون میشود، یعنی یاد معالم ربانی و پیشقراول قرار دادن معالم ربانی و نذر با نام و یاد معالم ربانی، به چشم برهم زدنی، مشکلگشایی میکند و این برای اهل یقین قطعی و بی بروبرگرد است.
مفهوم زیبایی در واژه «نذر» وجود دارد و یه جلوه زیبا از معالم ربانی در دل شرایط آیات را برای اهل یقین بازگشایی میکند و نقش مهم این علوم را در دل شرایط تفهیم مینماید.