88 - ن ب ا - اخبار داغ نورانی! النبا العظیم
Description
اخبارِ داغِ نورانی! النَّبَإِ الْعَظِيمِ!
Live Breaking News!
عَمَّ يَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ
+ «آلآن حصحص الحقّ»:
احراز هویت نور در قلب سلیم یک خبر داغ و فوری و عاجل «أخبار عاجلة» مربوط به همین لحظه است بطوریکه جریان عادی قلب رو یهو تحت تاثیر این خبر خودش قرار میده و نور علم از جنس اخم و لبخند، یهو توی قلب سلیم درک میشه!
«نبأ» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«سَيْلٌ نابِئُ: سِيلى ناگهانى كه از جايى ديگر آمده باشد
و معلوم نباشد که از كجا به اینجا منتقل شده است.»
+ «نبو – نبی»
النّبأ النّور الولایة!
به این میگن خبر! خبر داغ دست اوّل! «scoop»
+ «نشأ»
+ «اتی – سیل اتاوی»
+ «صوم»
+ «وهج»
خبر فوری!
«Breaking news»
یا گزارش ویژه یا پوشش ویژه
در روزنامهنگاری به خبری ضروری گفته میشود که به علت اهمیت آن،
جریان عادی اخبار متوقف شده و خبر مذکور مخابره یا منتشر میشود.
انگاری این خبر، یهویی، بیخبر، سر و کلّش پیدا میشه!
+ مفهوم «آشکار»
«نَبَأَ الشيءُ: بر آمده و آشكار شد.
«النَّبِيء: جاى بلند و بر آمده، راه روشن و آشكار» + «برج»
+ «خبر»
عَمَّ يَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ
[سورة النبإ (۷۸): الآيات ۱ الى ۱۶]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
عَمَّ يَتَساءَلُونَ (۱)
درباره چه چيز از يكديگر مىپرسند؟
عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ (۲)
از آن خبر بزرگ،
الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ (۳)
كه درباره آن با هم اختلاف دارند.
ادامه این سوره کامل مطالعه شود.
السّلام علیک ایّها النّبأ العظیم
أُشْهِدُكَ أَيُّهَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ وَ الْعَلِيُّ الْحَكِيمُ!
[گزارش]: «report»:
گزارش تصویری: رپورتاژ
«خبر»: «news»: چون نو و جدید است!
«آیاتی و رسلی» گزارش می دهند! خبر میدهند! آدمو لو میدن! لاپورت!
این گزارش رو قلوب سلیم اهل نور یقین میبینن و میشنون!
و شاید اگه مجاز باشن، یه کمیشو رو کنن!
در اوایل آیات سوره تحریم واژه زیبای «نبأ» چند بار تکرار شده و مطلب مهمی داره!
مفهوم زیبای «گزارش»!
به گزارش خبرگزاری … اینجور و اونجور!
خوب چه خبر؟! چه احوال؟!
+ «حول»: «مود: mood»
صاحبان نور، صاحبان خبر!
پس :
قالَتْ : مَنْ أَنْبَأَكَ هذا؟
قالَ : نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ!
وى گفت: «چه كسى اين را به تو خبر داده؟»
گفت: «مرا آن داناى آگاه خبر داده است.»
دانای آگاه، یعنی آل محمد ع، به صاحبان نور و اهل نور خود خبر میدهند
و هر چی لازم باشه، به اونها گزارش نورانی علمی میدهند!
«گزارش»: شبکه خبر وقتی میخواد یه خبر فوری بده، اون پایین صفحه یه علامت آلارم میزنه و مینویسه فوری! یا همین الآن، یا بالاخره یه جوری اعلام میکنه که همین الآن یهویی این خبر به دست ما رسید و ما هم داریم براتون میگیم چه خبر شده، مثلا فلان جا زلزله اومده یا آتش گرفته یا … خبرهای دست اول!
عرب میگه سیل نابی! سیل، یهویی سر و کلّش پیدا میشه، برای همینه که همه چیزو با خودش میبره و امون نمیده بار و بندیلت جمع کنی! خودش یهویی میاد و ماشینو چادر و بساط و همه چیزو جمع میکنه و بدون اجازه شما میبره!
«نبی» نام زیبای صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست که یهو از یک مطلب مهمی که در پرده غیب دنیای قلب ما بوده گزارش میدن و خبر میدن و لو میدن!
+ «تفتیش»
انگاری «آیاتی و رسلی» اومدن که ما رو لو بدن! با حوادث تلخ و شیرین!
چی بگیم؟ بگیم چه خوب، یا چه بد؟!
باید بگیم چه خوب!
من خودم واقعا فکر نمیکردم بخیل باشم یا حسود باشم یا متکبر باشم یا اگه خیال میکردم اینجوریام، مقدارشو کم حدس میزدم! اما آیاتی برای من عرضه شد و لباسهایی سایز من، به بنده ارائه شد که اونجا فهمیدم چقدر بخیلم!
انگاری با این آیت به من خبر دادن چقدر بخیلم! آیات گزارش میدهند!
این گزارش و خبر رو اهل نور یقین با قلب سلیم میشنوند و میبینند.
این همان کلام آنلاین اهل بهشت است …
مادرامون میگفتن : کلاغه خبر داد !!!
کلاغا مدام خبر میارن که ما بخیلیم !!!
چه کلاغای خوبی !!!
چه کلاغای راستگویی !!!
چرا بعضی ها از کلاغای دروغگو خوششون میاد؟!
چرا اکثرا کلاغای راستگو رو سنگ میزنن؟!
چرا از آیات بدمون میاد؟!
چون آیات مثالی است از عیوب درونی ما که خداوند رحمان و رحیم برای اینکه به ما گزارش بده تو قلبمون چه خبره این آیات رو مثال زده تا ما از روی این مثالها بفهمیم درون قلب ما چه خبراست! «ضرب الله مثلا …»
ببین هر چی من عیبمو مخفی کنم و استعمال عیب کنم اگه خدا بخواد دستمو رو کنه، میکنه!
مگه نمیخوای عاقبت به خیر شی؟ مگه نمیخوای بری بهشت؟ خوب با عیب که نمیذارن بری بهشت! مثل بچهای که میخواد بره مهمونی حسابی کیف کنه و بخوره و بازی کنه اما لباسهاش کثیفه!
مادرش میگه پسرم برو لباساتو در بیار و برو حموم و خوب خودتو بشور و بیا لباسهای قشنگتو بپوش میخوایم بریم خونه پدربزرگ مهمونی! میدونی که پدربزرگ هیچکسو با لباسهای کثیف خونش راه نمیده! باید شیک و مرتب بشیم تا به بهشت آل محمد ع راهمون بدن! لذا بناچار چون معیوبیم باید یه جوری محترمانه بهمون خبر بدن و گزارش بدن که عیب داریم و نیاز به معالجه داریم و همین آیت عرضه شده هم عیبنمایی میکند و هم شفای نورانی قلب معیوب لو رفته ما در همین آیت و فرصت است و مبادا این فرصت طلایی رو از دست بدیم و اهل تبذیر شویم.
باید قلبمونو مدام چک کنیم ببینیم این گزارش و این آیت که عرضه شد انگاری کلامی پشت تریبون بلند گفته شد پس چرا ما متوجه نمیشیم چی داره میگه؟ انگاری به یه زبون دیگه دارن گزارش رو میخونن! زبان خاصی که همه ازش سر در نمیارن! قلبی که قبض و بسط رو بفهمه و سر از نور و ظلمت در بیاره یه چیزایی دستگیرش میشه! مثل چشمی که تازه باز شده اول تار میبینه ولی فرق روز و شب رو میفهمه اما بتدریج که چشم بازترو بازتر میشه بوضوح میبینه و میشناسه و میتونه حتی پیام رو بخونه و بفهمه و ...