ع ن ی - اسم نور را معنا کنیم
Description
Let’s vitalize the name of light!
Let’s Vitalize One Another!
My Light My Life!
The meaning of Light,
The meaning of Life!
Words realize nothing and vivify nothing
unless you have suffered in your own person
the thing which the words try to describe.
این عبارت رو یک نویسندهی آمریکایی در یکی از کتابهاش گفته:
کلمات هیچ چیز را درک نمیکنند و هیچ چیز را زنده نمیکنند،
مگر اینکه شما در شخص خود از چیزی که کلمات سعی در توصیف آن دارند، رنج برده باشید.
قلب سلیم، اسماء الله رو معنا میکنه!
قلب سلیم، معنای اسماء الله رو میفهمه (در واقع، معنای قبض و بسط نور قلبشو میفهمه) و با عمل به این اسامی و اوامر نورانی، اعمال صالح نورانی تولید میکند (صلات و اقامه صلات) کانه اسم نور را زنده میکند و زنده نگه میدارد (اقامه میکند). به این میگن حیّ قیّوم!
و عنت الوجوه للحیّ القیّوم!
کلّیگویی ممنوع!
با فهم قبض و بسط نور قلب، از کلیگویی رها میشویم و دقیقا جواب اینکه چجوری باید به ثمرات حرفهای درستی که خیلیها میزنن، اما بینتیجه است، عملا در هر مورد و حادثهای، بتونیم برسیم و نتیجه بگیریم و رویکرد شناختی و رفتاری ما در این میان چگونه باید باشد که دروس تئوری، عملا بکار بیاید و بکار گرفته شود و نتیجهی صحیحی حاصل گردد «اطاع الثمر».
به این میگن: اسم رو معنا کردن!
همه از کلیگویی و حرفهای تکراری و روشهای نامعلوم خسته شدهاند، چون هیچ نتیجهای نگرفتهاند.
در واقع از تمسّک به اسم تنها هیچ نتیجهای نگرفته و خسته شدهاند!
راه نجات از این کلافه سردرگم، فقط و فقط دانستن زبان نور دنیای قلبهاست.
بیایید زبان نور را یاد بگیریم و این اسامی و کدهای نورانی را در زندگی روزمره خود معنا کنیم!
کُلّیگویی – اسم و معنا
کلیگویی کار کسانی است که دلشونو فقط به اسامی خوش کردهاند و از معنای این اسامی غافلند!
حسود، «الکیخوش» است. دلشو به اسم بیمعنا خوش کرده است!
حسود حاضر نیست هزینه معنا کردن این اسامی را بپردازد!
دعا، ذکر، توفیق، و … همه و همه هزار اسم هستند که اگه توام با درک معنای نورانی این اسامی در قلب نباشند هیچ کمکی به گوینده نمیکنند بلکه موجب دور شدن بیشتر از نور حقیقت می شوند چون گول میخورند و خیال میکنند گفتن این اسامی به تنهایی دردی را دوا میکند!
باید بدانیم معنای هزار اسم، در صاحب معنای نورانی این اسامی خلاصه و جمع می شود و مثلا اگر بلقیس دست به دعا بردارد و از خداوند توفیق بخواهد، اما قلبا معنای اسم نور خود، یعنی جناب سلیمان ع را نشناسد و اقرار به فضل او ننماید و نسبت به او حسدش را غیرفعال ننماید، و اسم زیبای نورش را در زندگی خود، معنا ننماید، هرگز از ذکر اسامی دعا و توفیق و تقوی و ورع و … چیزی عایدش نخواهد شد.
پس گفتن اسامی بدون توجه به تولید معنای آن، همان اشتباه بزرگ کلیگویی است که اکثرا به آن عادت کردهایم و خیال میکنیم نتیجه میگیریم در حالیکه این روش را بارها و بارها تجربه کرده و نتیجهای نگرفتهایم، اما وقتی ذکر اسامی کردهایم و در دل، به معنای نورانی یوسف ع رسیده و آن را جامه عمل پوشاندهایم، تجربه حس خوب آرامش را همچون زلیخا نمودهایم که گفت: «آلآن حصحص الحق».
«عنت القربة»
مشک یعنی آب، آب یعنی حیات، حیات یعنی نور،
نور یعنی قمر بنی هاشم، عباس بن علی علیه السلام!
نور یعنی معنای زندگی!
«معرفة الامام بالنورانیة» یعنی همه چیز!
بیایید اسم نور را معنا کنیم!
اهل نور و اهل حسد، هر دو با اسم نور آشنا میشوند.
اهل نور، با عمل به اوامر نورانی، اسم نور را معنا میکنند!
«وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ»
اما اهل حسد، با پشت کردن به اسم نور خود، این اسم را بدنام میکنند!
اهل حسد، پس از آشنایی با اسم نور در ملک، به معنای نورانی این اسم در ملکوت قلب خود دست نیافتند، زیرا این اسم نورانی مقدس را باور نداشتند!
حسود با حسادتش، به صاحبان نور تهمت میزند و آنها را بدنام میکند،
و كسى كه امام از طرف خدا را بدنام كند، خداوند به او نظر رحمت نمىافكند،
او را پاك نمىنمايد و عذاب دردناكى براى او مهياست.
«وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً»
حسود با حسادتش، به دنیای اهل نور ضرر میزند! و البته به آخرت خودش!!!
حسود، با یدک کشیدن اسم نور و افتخار به آشنایی مُلکی با این اسم، بدون معنا کردن آن در ملکوت قلب خویش، عده زیادی از افراد جاهل القلب را به متشابهات میاندازد.
اهل نور، حیات زنده پاینده را معنا میکنند!
زندگی یعنی نور! نور یعنی زندگی!
وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ
وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً
و چهرهها براى آن [خداى] زنده پاينده خضوع مىكنند،
و آن كس كه ظلمى بر دوش دارد نوميد مىماند.
اهل نور، که رویکرد نورانی دارند «وجه الله»، با رفتارشان، آرامش را معنا میکنند!
آرامشی که خدای مهربان، رمز و رازش را به آنها آموزش داده،
و از آنها میخواهد که عملا ایجاد آرامش نمایند.
حسود، خواستهی خدای خود را برآورده نمیکند.